سخنان و بدعتهای صفی علیشاه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انشعابات زیادی در سلسله نعمتاللهی است که نشان از اختلافاتی دارد که بین بزرگان این سلسله بر سر رسیدن بهقدرت وجود دارد که هرکدام از این مدعیان قطبیت، برای اثبات حقانیت، اجازه نامه ارائه میکند و اگر دارای اجازهنامه نباشد یا اجازه نامهای را جعل میکند یا اصلاً اعتباری برای اجازه نامه قائل نخواهد شد و با پرداختن به سخنان و ایجاد بدعتهای جدید در پی اثبات فضل و برتری خود از دیگر مدعیان خواهد بود که صفی علیشاه نیز ازجمله مدعیانی است که با سخنان و ابداعات خود در پی اثبات فضل و برتری خود بوده است چرا که قادر به ارائه اجازه نامه نبوده است، لذا در این جا به بعضی سخنان و بدعتهای او اشاره میکنیم.
ازجمله اینکه در بعضی مراسلات او دیده میشود که میگوید: «دیدن و شناختن امام زمان بر مشایخ اهل طریقت لازم است، بهویژه بر سالکان طریقت و مخصوصاً بر مشایخ آنان، و مرشد باید به آن پایه از شناخت رسیده باشد که حضور و غیبت برایش یکسان باشد.»[1] درجایی دیگر نیز میگوید: «دارنده عنوان قطبیت باید ازنظر علمی و دیگر اوصاف الهی بر همه همعصران خود بلکه بر عموم مردم جهان سرآمد باشد. بهگونهای که در غیبت امام، وجودش کافی از وجود امام باشد و چیزی بر وی پوشیده نباشد و صاحب این عنوان باید لوازمی داشته باشد که از مدعیان دروغگو، ممتاز و جدا باشد».[2] آیا چنین قطبی وجود دارد که هیچچیز بر او مجهول نباشد و عجز از هیچچیز نداشته باشد؟! آیا واقعاً وجود یک قطب میتواند کافی از وجود امام باشد؟ اگر اینچنین است نعوذبالله چه حاجت به امام و ظهور آن حضرت است؟ آیا صفی علیشاه خود دارای این لوازم بوده؟ درحالیکه در تصوف داشتن اجازه قطبیت از قطب قبلی از لوازم قطبیت است، ولی صفی علیشاه خود یکی از مهمترین این لوازم یعنی اجازهنامه قطبیت را نداشته است درعینحالی که صفی علیشاه درباره اثبات قطبیت میگوید: «مرشد طریقت باید از عهده اثبات سلسله برآید تا از این رهگذر، عنوان ارشادیاش بر دیگر مریدان روشن و آشکار گردد.»[3] اما درعینحال وقتی از عهده اثبات سلسله خود عاجز میشود، اعتبار اجازهنامه را زیر سؤال برده و میگوید: «کرسی نامه، اعتبار ندارد.»[4]
بدینوسیله اعتبار اسناد محمدکاظم عطار اصفهانی ملقب به سلطان العرفا و محمد منور معروف به منورعلیشاه که ادعا داشتند از رحمتعلیشاه اجازه داشتهاند را رد نموده است و قطبیت آنها را باطل دانسته، درحالیکه اعتبار ادعای این حضرات در جامعه صوفیه کمتر از ادعای خود صفی علیشاه نبوده و حتی ممکن است آنها نیز این ادعا را نسبت به صفی علیشاه داشته باشند چون نه تنها صفی علیشاه اجازه نامهای نداشته بلکه زمانی که صفی علیشاه با میرزاعلی آقا صدرالعرفا فرزند مست علیشاه شیروانی در تهران دیدار کرد، صدرالعرفا از او پرسید که نسب طریق و اجازه شما به کدامیک از بزرگان میرسد؟ که صفی علیشاه پس از قدری تأمل جواب داده بود در خواب از مولا علی، صدر العرفا نیز گفته بود بسیار خوب پس باهم دیگر صحبتی نداریم.»[5] بدین ترتیب صفی علیشاه از عهده اثبات قطبیت خود برنیامد.
صفی علیشاه در باب ذکر نیز سخنانی دارد که مختص به او بوده و از ابداعات او به شمار میرود چنانچه میگوید: «مریدان مشغول ذکر قلب باشند و اوراد فتحیه را هر کس دارد بخواند»[6] یا درجایی دیگر میگوید: «اوراد موظفه که در کبریت مظفری مرقوم است غفلت نکنند که در آن اسرارهاست.»[7] اما حقیقتاً این ذکر قلبی کدام است و این اوراد فتحیه یا اوراد موظفه چیست که در کتب ادعیه وجود ندارد؟ آیا این اذکار نباید از انبیاء الهی و حضرات معصومین (علیهمالسلام) به ما رسیده باشد حال آنکه در هیچ کجا چیزی به اسم اوراد فتحیه یا اوراد موظفه از حضرات معصومین (علیهمالسلام) وارد نشده است و این نشاندهنده این است که این اذکار ساختهوپرداخته اقطاب صوفیه است تا به اهداف گوناگون خود برسند.
از دیگر سخنان صفی علیشاه این است که میگوید: «از قبور مشایخ مدد طلبند که معین، مقصود است»[8] یا اینکه میگوید: «صراط الذین انعمت علیهم اشاره به صراط نعمتالله است! و مغضوب و ضال از این نعمت بیبهرهاند و داخل نتوانند شد!»[9] اما واقعاً چرا نگفت از قبور ائمه اطهار(علیهمالسلام) مدد بطلبند؟ و چرا مراد از صراط الذین انعمت علیهم را ائمه اطهار(علیهمالسلام) نمیداند و مراد آیه را شاه نعمتالله ولی دانسته؟ همه اینها حکایت از دوری این اقطاب از قرآن و علیالخصوص ائمه اطهار(علیهمالسلام) دارد، چون در حالی اقطاب صوفیه را بزرگ جلوه میدهند که فضل و برتری ائمه اطهار(علیهمالسلام) و مصداق بودن این حضرات در آیات قرآن کریم بر کسی پوشیده نیست.
در حقیقت صفی علیشاه نیز بهمانند دیگر اقطاب صوفیه با این کلمات و سخنان در پی اثبات شأن و مقام خود و اثبات حقانیت خود بوده تا به مریدان خود نشان دهد چیزی از دیگر مدعیان قطبیت کم ندارد و آنچه او مدعی آن است حقیقت محض است نه آنچه مدعیان دیگر قطبیت میگویند.
پینوشت:
[1]. ذبیح الله، محلاتی، کشف الاشتباه، انتشارات نسیم ظهور، 1389، ص 231
[2]. عبدالله، مبلغی آبادانی، تاریخ صوفی و صوفیگری، ناشر حر، 1376، ج 1، ص 474
[3]. همان
[4]. ذبیحالله، محلاتی، کشف الاشتباه، انتشارات نسیم ظهور، 1389، ص 231
[5]. تابنده، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، چاپ 1، انتشارات حقیقت، ص 352-353
[6]. ذبیحالله، محلاتی، کشف الاشتباه، انتشارات نسیم ظهور، 1389، ص 232
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. همان.
دیدگاهها
عیسوند Y.EISVA...
1395/12/25 - 13:40
لینک ثابت
نقدتون خیلی آبکی بود ... در
mahdi121
1396/01/03 - 11:47
لینک ثابت
با سلام
حمید
1396/07/16 - 00:32
لینک ثابت
احسنت به شما چرا این
mahdi121
1396/07/16 - 20:56
لینک ثابت
سلام آقا حمید
یا حق
1396/01/08 - 02:42
لینک ثابت
برو ذوقی دگر اموز نه ان ذوقی
mahdi121
1396/01/17 - 08:11
لینک ثابت
با سلام
ناشناس
1396/12/07 - 09:21
لینک ثابت
سلام علیکم: به قول لسان الغیب
mahdi121
1397/01/19 - 09:31
لینک ثابت
علیکم السلام: به قول همان
عبدالله
1396/12/18 - 22:06
لینک ثابت
چنانچه کتاب تفسیر قران صفی را
حامد
1396/12/19 - 15:30
لینک ثابت
احسنت
mahdi121
1397/01/19 - 09:52
لینک ثابت
سلام آقا عبدالله
صـــــفا110
1402/11/06 - 17:16
لینک ثابت
سلام یا علی مدد
mahdi121
1402/11/25 - 07:08
لینک ثابت
سلام صفا جان
حامد
1396/12/19 - 15:31
لینک ثابت
خون دل ها خورده شده که یک نفر
mahdi121
1397/01/19 - 10:06
لینک ثابت
سلام آقا حامد
علی خلج
1397/02/25 - 00:45
لینک ثابت
سلام وقتی انسان این مطالب را
mahdi121
1397/02/31 - 12:25
لینک ثابت
سلام
فرهاد قاسمی
1397/03/09 - 16:18
لینک ثابت
گر از خاک مردان سبویی کنند /
كلعلي
1397/08/08 - 20:06
لینک ثابت
خنواهشن حضرات احولي ودوبيني
علی
1398/03/30 - 04:15
لینک ثابت
سلام
mahdi121
1398/04/01 - 11:04
لینک ثابت
سلام علی آقا
بنده خدا
1399/01/21 - 01:38
لینک ثابت
به نظر بنده حقیر برای اینکه
عبد الله
1399/03/19 - 14:35
لینک ثابت
آفت انسانها جز بخل و کینه
بنده خدا
1399/06/06 - 05:46
لینک ثابت
خوارج زمان امیر المومنین هم
بنده خدا
1399/06/06 - 05:56
لینک ثابت
حرف من مگر نا حق است میگویم
سکوت
1401/01/14 - 14:09
لینک ثابت
خوب این ایرادات به خیلی از
mahdi121
1401/01/15 - 08:46
لینک ثابت
سلام
افزودن نظر جدید