افزودن نظر جدید

سلام اولا لطف کنید در مورد اینکه شاید فقها هم به استادهای خودشون پشت کنند لطف کنید یک مثال بیاورید. ثانیا اگر در بین فقها شاگردی از استاد خودش جدا بشه حداقل به او به دید احترام می نگرد نه اینکه مثل صفی علیشاه استاد و مراد خود را گوساله و زندیق خطاب کند. ثالثا در کتب علما هم وقتی مخالفت شاگردش را می بینم باید متوجه باشیم که این مخالفت و اختلاف در مسائل علمی است ولی شخصیتی مثل صفی علیشاه که ادعای ولی خدا بودن دارد نمی تواند بلکه نباید این چنین با مراد خود صحبت کند. رابعا همه متصوفه میدانند که بنابر اصول تصوف هیچگاه شیخ سیار نمی تواند به مقام قطبیت برسد و اتفاقا یکی از ایرادات مریدان منورعلیشاه هم به صفی علیشاه همین مورد بود پس چرا یک شیخ سیار ادعای قطبیت می کند و این چنین به استاد و مراد خود پشت می کند؟
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.