علم آموزی در عرفان اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شاخصههای تصوف علم ستیزی و مخالفت با کسب علم و دانش است. برخی از بزرگان صوفیه علم را حجاب راه سلوک دانسته و بدین علت از کسب علم و دانش رویگران هستند. درمقابل اساس عرفان اسلامی علم آموزی و تشویق به کسب علم و دانش است تا جایی که آیات متعددی از قرآن و روایات اشاره بدین امر دارند.
فیض کاشانی در مذمت علم ستیزی صوفیه میگوید: «نه بوی علم به مشام آنها رسیده، نه عملی را درست بجا آورده، نسبت به جمله علوم دین، هرزه به قالب میزند و آنها را مذمت مینماید.»[1]
اما با رجوع به مستندات عرفان اسلامی خصوصا قرآن کریم میبینیم که مقام عالم و دانشمند و آنکه جاهل است و چیزی نمیداند با هم برابر نیستند تا جایی که میفرماید: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الّذینَ لایَعْلَمُونَ إنّما یَتَذَکَّرُ اُولُوا الألْبابِ[سوره زمر، آیه 9] بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟ تنها خردمندان متذکر میشوند.» در این آیه یکسان نبودن کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند گوشزد شده و وقتی به عقل هم رجوع شود میبینیم جایگاه کسانی که از دارایی علمی بیشتری برخوردار هستند با کسانی که از هیچ علمی خبر ندارند، رفیعتر است. آیه دیگر قرآن کریم خشوع را مخصوص علما قرار داده است و میفرماید: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ[سوره فاطر، آیه 28] از ميان بندگان خدا، تنها عالمان در مقابل خداوند خشوع دارند.» بدین ترتیب غیر علما در مقابل خداوند خاشع نبوده و از عقاب خداوند نمیترسند، بنابراین ممکن است دست به هر کاری که خلاف اوامر و نواهی خداوند است بزنند. قرآن كريم بر اهميت علم، برتري علما و رفعت مقام آنان تصريح نموده و فرموده است: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ.[سوره مجادله، آیه 11] خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مىبخشد.»
امام رضا (علیه السلام) درباره علم و جهل میفرمایند: «إنّ العلم حياة القلوب من الجهل و ضياء الأبصار من الظلمة و قوّة الأبدان من الضعف يبلغ بالعبد منازل الأخيار و مجالس الأبرار و الدرجات العلى في الدنيا و الآخرة، الذكر فيه يعدل بالصيام و مدارسته بالقيام، به يطاع الربّ و يعبد و به توصل الأرحام و يعرف الحلال من الحرام، العلم أمام العمل و العمل تابعه يلهم به السعداء و يحرمه الأشقياء فطوبى لمن لم يحرمه اللّه منه حظه»[2] علم قلبها را از جهل بیرون میسازد و به آنها حیات میبخشد و دیدگان را از تاریکی بیرون میآورد و به آنها نور میدمد. علم، بدنها را از ضعف و ناتوانی میرهاند و به آن نیرو میبخشد. علم، بنده را به جایگاه شایستگان و مجالس نیکان و درجات عالی دنیا و آخرت میرساند. مذاکره علمی، معادل روزهداری است و تدریس علم، همسان نماز است. به واسطه علم، پروردگار اطاعت و عبادت میشود و به واسطه علم صله رحم محقق، و حلال و حرام شناخته میشود. علم، پیشگام عمل است و عمل پیرو آن، سعادتمندان از علم بهره میگیرند و شقاوتمندان از آن محرومند، خوشا به حال کسی که خداوند بهره علم را بر او حرام نکرده است. این امور در بیان محاسن علم، بدان دلیل است که اصل وجود هر انسانی خرد اوست و علم سبب میشود انسان خردمندتر شود. و نیز هشام بن حكم گويد: موسى بن جعفر (عليهم السلام) بمن فرمود: «يَا هِشَامُ نَصْبُ الْحَقِّ لِطَاعَةِ اللَّهِ وَ لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ يُعْتَقَدُ وَ لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِيٍّ وَ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ بِالْعَقْلِ.[3] اى هشام حق براى فرمانبردارى خدا بپا داشته شد، نجاتى جز بفرمانبردارى نيست و فرمانبردارى بسبب علم است و علم با آموزش بدست آيد و آموزش بعقل وابسته است و علم جز از دانشمندان الهى بدست نيايد و شناختن علم بوسيله عقل است.»
مطالب ذکر شده قطرهای از دریای بیکران تاکیدات عرفان اسلامی به علم آموزی و اهمیت آن است، با این حال برخی از بزرگان صوفیه از علم آموزی نهی کردهاند.
پینوشت:
[1]. محلاتی ذبیحالله، کشف الاشتباه، تصحیح فردوسی، نسیم ظهور، قم، 1389، ص 299-301
[2]. عزیزالله عطاردی، مسند الإمام الرضا عليه السلام، آستان قدس، مشهد، 1406 قمری، ج 1، ص 7
[3]. شيخ كلينى، الکافی، اسلامیه، تهران، 1362، چاپ دوم، ص 10.
افزودن نظر جدید