شهوترانی با عدالت سازگاری ندارد
با مطالعه و تأمل در تاریخ و سرگذشت برخی از صحابه، به رفتارهایی برمیخوریم که نه تنها با عدالت آنها بلکه با اصل اسلام آنها منافات دارد. در این مختصر به چند نمونه تاریخی اشاره میکنیم و وجدانهای بیدار را گواه میگیریم، که ببینند آیا میتوان چنین انسانهایی را عادل خطاب کرد و تمام سخنانشان را پذیرفت؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با مطالعه و تأمل در تاریخ زندگی برخی از صحابه، به رفتارهایی برمیخوریم، که نهتنها با عدالت آنها بلکه با اصل اسلام آنها منافات دارد. در این مختصر به چند نمونه تاریخی اشاره میکنیم و وجدانهای بیدار را گواه میگیریم، که ببینند آیا میتوان چنین انسانهایی را عادل خطاب کرد و تمام سخنانشان را پذیرفت، و کسانیکه علیه یکی از آنان سخنی بگوید، کافر دانست؟
یکی از این افراد خالد بن ولید است، که در نزد اهل سنت دارای احترام خاصی است و او را ملقب به سیف الاسلام کردند. او که یکی از فرماندهان ارشد خلیفه اول بود، به اتهام واهی ارتداد، مالک بن نویره، صحابی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را کشت و همان شب با همسر او، همبستر شد. این عمل مورد اعتراض برخی مسلمانان و عمر بن خطاب قرار گرفت و شکایت به نزد خلیفه اول بردند و از او خواستند که حد را بر خالد بن ولید اجرا کنند. ولی از آنجا که خالد، بهشدت مورد حمایت ابوبکر بود، حکم الهی بر او اجرا نشد. فراتر اینکه ابوبکر سوگند یاد کرد، که هرگز چنین کاری را انجام نخواهد داد و سپس گفت: «ما کنت لأغمد سيفاً سلّه الله علي الکافرین.[1] شمشیری را که خداوند از نیام بیرون کشیده است را غلاف نخواهم کرد.»
خالد علاوه بر مفاسد اخلاقی، به مفاسد مالی نیز متهم بود؛ بعد از به خلافت رسیدن عمر بن خطاب، بلافاصله خالد را از منصبش عزل کرد.
مورخین علت عزل خالد را اینگونه بیان کردند: «کان خالد صار الیه بیت المال قسمه فی أهل القتال و لم یرفع إلی أبابکر حساباً.[2] خالد غنائم جنگی و بیت المال را بین خودشان تقسیم میکرد و چیزی را به حکومت مرکزی (ابوبکر) نمیداد.» لذا عمر بن خطاب این تخلف را نپذیرفت و بلافاصله او را از منصبش عزل کرد.
هوسرانی صحابهی همفکر با خلفاء، به همین مقدار محدود نمیشد؛ بلکه یکی از فرماندهان خالد، به نام ضرار بن ازور که به قبیله بنی اسد حمله کرد، به زنی زیباروی تجاوز کرد. وقتی این خبر به خالد رسید، در صدد حمایت از فرمانده خویش بر آمد و گفت: «من این زن را به ضرار بخشیدم.»[3]
تخلفات و شهوترانی برخی از صحابه، محدود به مسائل جنسی نبود، آنان از انجام دادن محرمات دیگر نیز ابایی نداشتند.
صاحب کتاب تفسیر الدر المنثور در ذیل آیه 93 سوره مبارکه مائده، به یک واقعه تلخ تاریخی اشاره کرده است؛ او میگوید: عدهای از صحابه بعد از اتمام جنگ به نوشیدن شراب پرداختند و برای توجیه عمل زشت خویش به این آیه تمسک کردند.[4]
آلوسی در تفسیرش میگوید: «بزرگان صحابه بعد از نزول آیهی حرمت شراب در سوره بقره، باز هم شراب میآشامیدند و دستبردار نبودند.»[5]
ما از برادران اهل سنت میپرسیم که آیا میشود این افراد را، با چنین مفاسدی، ملقب به صفت حسنه عدالت کرد؟ آیا به شخصی مانند خالد بن ولید با تمام مفاسدی که از او ذکر شد، میتوان لقب سیفالاسلام را داد؟ سیفالاسلام خالد بن ولید است یا حضرت علی (علیه السلام) که در تمام غزوات اسلام، در زمان پیامبر حضور داشت و مانند برخی، هرگز از میادین جنگ فرار نکرده و به دشمن پشت ننمود؟
اصلاً چرا افرادی مانند خالد بن ولید، باید مورد حمایت خلیفه اول قرار بگیرند؛ آیا اینگونه حمایت کردن دلیل خاصی دارد؟!
پینوشت:
[1]. تاریخ البلدان، ابوالفداء، مکتبة الثقافة الاسلامیة: ج1، ص158
تاریخ الرسل و الملوک(تاریخ طبری)، محمد بن جریر طبری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص504
البدایة و النهایة، ابن کثیر، دارالحدیث، قاهره: ج4، ص360
[2]. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج16، ص276
الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص218
[3]. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج5، ص112
[4]. الدرالمنثور فی التفسیر المأثور، سیوطی، دارالفکر، بیروت: ج2، ص321؛ ترجمه آیه: «بر کسانیکه ایمان آورده و عملهای شایسته کردهاند، گناهی نیست درباره آنچه (پیش از تحریم، از شراب و میته و محصول قمار) چشیدهاند، در صورتیکه (پس از تحریم) تقوا ورزیده و (به اصل دین اجمالا) ایمان آورده و عملهای شایسته کنند، سپس تقوا ورزیده و (به احکام دین تفصیلا) ایمان آورند، و باز تقوا ورزیده و کار نیک کنند (احکام دین را کامل و نیکو انجام دهند) و خداوند نیکان و نیکی کنندگان را دوست دارد.»
[5]. تفسیر روح المعانی، آلوسی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص115
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید