شیعه ی واقعی یا شیعه ی گنابادی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ادعاهای سلسله ی گنابادیه ادعای شیعه گری ایشان است! در رابطه با ادعا، برخورد عقلایی این است که با مبانی مدعی علیه تطبیق شود. اگر رفتار و گفتار شخص یا گروه مدعی مطابق با مطلب ادعا شده بود، ایشان در ادعا صادق و راستگو هستند واگر اعمال ایشان با مبانی مغایرت داشت، پذیرفته نخواهد بود. نمی توان به صرف ادعا خود را به گروه یا مسلکی منتصب نمود.
برای اینکه بدانیم شیعه یعنی چه و از چه زمانی تشکیل شده و چه کسانی را به این نام می خواندند، مطلبی را عرض می کنیم.
شيعه در لغت، به پيروان و ياوران يك شخص گفته می شود و جمع آن «شِيَع» و «اشياع» است.[1] این لفظ در قرآن هم به کار رفته، به عنوان مثال خداوند متعال، پیرو خط موسی علیه السلام را شیعه ی او خطاب کرده و می فرماید: فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ[2] دو نفر مرد را دید که سخت با هم گلاویز شده اند و مشغول زد و خورد هستند، که یکى از آنها از شیعیان و پیروان موسى بود و دیگرى از دشمنانش. ونیز در این آیه که خداوند ابراهیم بت شکن را شیعه و پیرو حضرت نوح علیهماالسلام معرفی می کند و می فرماید: وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ[3] به درستى كه ابراهيم يكى از پيروان اوست، ابراهيمى كه با دلى سالم به درگاه پروردگارش شتافت.
حال بحث در این است که از چه زمانی به پیروان امیرالمومنین علیه السلام لقب شیعه داده شد؟ آیا بنابر ادعای اهل سنت این لقب پس از حیات پیامبر صلی الله علیه وآله و خلفای غاصب بود؟! در جواب باید گفت؛ خیر. شواهد نشان می دهد که لفظ شیعه را خود پیامبر به پیروان و یاران علی علیه السلام عطا کرده اند. إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ[4] همانا کسانی که ايمان آوردند و کارهای شايسته انجام دادند، بهترين مخلوقاتند. هنگامی که این آیه بر پیامبر نازل شد، حضرت خطاب به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: یا علی، خیر البریه تو و شیعیان تو هستند. این خبر را بسیاری از علمای اهل سنت از جمله سیوطی[5] و ابن حجر عسقلانی متعصب[6] و طبری[7] نیز نقل کرده اند. می بینیم که لفظ شیعه از زبان مبارک پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و در زمان حیات ایشان خطاب به پیروان مولی علیه السلام برده شده است.
والبته در اصطلاح، به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل حضرت علی علیه السلام معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر اسلام از طریق نصّ شرعی تعیین میشود و امامت مولا علی علیه السلام و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است.[8]
اما ادعای گنابادیه به شیعه گری با مبانی تشیع سازگاری ندارد! ملاسلطان گنابادی قطب فرقه ی گنابادی که با نگارش کتب چون ولایت نامه و بشاره المومنین، به شدت بر شیعه بودن خود و فرقه اش پافشاری می کند؛ تعریف دیگری از شیعه دارد. وی می گوید: اسم شیعه در اول به کسانی اطلاق می شد که دست به دست امام یا مجاز (از طرف) امام می دادند به بیعت خاصه ی ولویه و به واسطه ی این اتصال صورت ملکوتی از امام یا مجاز از امام برای آنها متصل شد.[9]
این تحریفی است که از سوی قطب فرقه ی گنابادیه ایجاد شده و با مبانی اساسی تشیع اثنی عشری مطابق نیست. او بر این حرف اشتباه صحه گذاشته و عنوان می کند: اول امر، اسم شیعه را بر بیعت کنندگان با علی اطلاق می کردند و برکسانی که بیعت با مشایخ آن بزرگوار می کردند![10] ملاسلطان با این انحراف می خواهد این مطلب را برساند که هر کس با وی بیعت نکرده از جرگه ی شیعیان خارج است. غافل از اینکه تعریف وی از شیعه گری بر مبنای استدلالاتی که شد، یک غرض ورزی بوده است.
منبع:
1- لسان العرب، ج8، ص188، واژه تشيّع
2- سوره ی قصص آیه 15
3- سوره ی صافات آیه 83 و 84
4- سوره ی بینه آیه 7
5- الدر المنثور ،ج6،ص379
6- الصواعق ص96،159
7- تفسیر،ج3،ص171
8- اوائل المقالات، ص۳۵
9- بشاره المومنین ص 18
10- همان ص 18
افزودن نظر جدید