استفاده انسان و جن از یکدیگر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه ۱۲۸ سورهی انعام اینگونه میفرمایند: «وقتی در لغت عرب گفته میشود: «اکثر من الشیء» یا «اکثر من الفعل» یا «استکثر منه» معنایش این است که فلانی از فلان چیز زیاد آورده یا فلان کار را بسیار انجام داده و اینکه در آیه مورد بحث میفرماید: شما ای گروه جن زیاد از انسانها آوردهاید، معنایش این نیست که افراد زیادی را آوردهاید؛ برای اینکه آورندهی انسانها در دنیا و مبعوث کنندهی آنان در قیامت خود خدای تعالی است؛ بلکه به این معنا است که شما ای گروه شیاطین زیاد در انسانها اثر سوء گذاشتید و خیلی آنان را اغوا کردید و این اغوا کردن شیطانها به طور اجبار نیست. خلاصه اینکه، ولایت شیطانها بر آدمیان ولایت اجبار نیست؛ بلکه معاملهی طرفینی است، به این معنا که اگر انسانها از شیاطین پیروی میکنند برای منافع و فوایدی است که در این کار تصور میکنند و اگر شیطانها هم آنان را میفریبند به دلیل منافعی است که در ولایت بر آنان و اداره کردن شئون ایشان میپندارند. آری، شیطانها از فریفتن انسانها و ولایت داشتن بر ایشان یک نوع لذتی میبرند، انسانها هم از پیروی شیطانها و وسوسههای آنان یک نوع لذتی را احساس میکنند، چون به این وسیله به مادیات و تمتعات نفسانی میرسند و این همان اعترافی است که اولیای شیطانها در قیامت خواهند کرد، و خواهند گفت: «رَبَّنا استَمتَعَ بَعضُنا بِبعضٍ» پروردگارا ما و شیاطین، از یکدیگر استفاده کردیم ما از وسوسه و تسویلات آنها (که همان متاع دنیا و زخارف آن باشد) استفاده کردیم و آنان از ولایتی که بر ما داشتند لذت بردند و نتیجهاش این شد که میبینیم. از اینجا معلوم میشود که مراد از «أجل» در جمله «وَ بَلَغنا أَجَلَنَا الَّذِی أجَّلتَ لَنا» آن حدی است که خداوند برای وجود ایشان قرار داده است و آن درجه و پایهای است که ایشان به وسیله اعمالی که کردند به آن رسیدند، نه اینکه معنایش سر رسیدن مدت زندگی باشد، سیاق آیه هم همین معنا را تائید میکند. بنابراین برگشت معنای آیه این است که: بعضی از ما به سوء اختیار و به عمل زشت خود برخی دیگر را پیروی کردیم و این روش را تا آنجا که تو مقدر کرده بودی ادامه دادیم، یعنی تا سر حد ظلم و کفر پیش رفتیم.»[1]
در بعضی از روایات آمده است که جنهای مؤمن و پیرو اهلبیت گاهی بدون هیچ چشمداشتی به معصومین و شیعیان آنها کمک میکنند: در لهوف سیدبنطاووس آمده است که گروهی از جنهای مؤمن خدمت امام حسین(علیهالسلام) رسیده و گفتند: ای سید و مولای ما، ما از شیعیان و یاران توایم، هر فرمانی که میخواهی صادر کن، اگر اکنون فرمان دهی که تمامی دشمنانت را از بین ببریم، بدون آن که حرکتی نمایی این کار را انجام خواهیم داد. حضرت در حق ایشان دعا کرده و فرمودند: خداوند به شما جزای خیر دهد، آیا در قرانی که بر جدم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد نخواندهاید که خداوند میفرماید «... قُل لَّوْ کُنتُمْ فِي بُيُوتِکُمْ لَبَرَزَ ﭐلَّذِينَ کُتِبَ عَلَيْهِمُ ﭐلْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ...» [سوره آلعمران، آیه ۱۵۴] اما شما روز شنبه که مصادف با روز عاشورا است در کربلا حاضر شوید... جنیان گفتند: ای دوست خدا و ای پسر دوست خدا اگر اطاعت تو لازم نبود و ما میتوانستیم با أوامر او را مخالف کنیم، در این باره مخالفت میکردیم و تمامی دشمنانت را قبل از آن که به تو دسترسی پیدا کنند، از میان میبردیم.[2]
همچنین براساس روایتی از اهلبیت (علیهمالسلام) هم میتوانستند از جن برای کارهای خود استفاده کنند. در روایتی از حضرت امام باقر (علیهالسلام) نامهای را بهوسیله یکی از جنها به سدیر صیرفی میرساند که از طرف حضرت مأموریت انجام کارهایی را داشت و زمانی که در برگشت از این قضیه پرسش میکند حضرت میفرمایند: «ای سدیر! همانا برای ما خدمت گذارانی از جن است؛ پس هنگامی که ارادهی سرعت کنیم آنها را مبعوث میکنیم.[3]
پینوشت:
[1] . علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۷، نشر معارف اهلبیت، بیتا، ص ۳۵۲.
[2] . سید ابن طاووس، اللهوف، نشر دلیل ما، ۱۳۹۴، ص ۶۷.
[3] . علیمحمد راهی، جایگاه و نقش جن در نظام آفرینش، قم: نشر ادیان، ۱۳۹۴، ص ۱۱۶.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: علیمحمد راهی، جایگاه و نقش جن در نظام آفرینش...
افزودن نظر جدید