خصوصیت عرفان مدرن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عرفان مدرن، آسان یاب، زودیاب، بدون پیششرط و در دسترس همگان است و نیاز به ریاضت و سالها وقت و پیششرطهای فراوان ندارد. انسان پسامدرن، از این سطحیت عرفان، بسیار لذت میبرد؛ زیرا احساس میکند آن دژ فتح ناشدنی و مهیب که جز خواص و اولیاء بدان دست نمییافتند، هم اکنون برای همگان درب گشوده و بار عام داده است. احساس فتح این برج و دستیازی به این مقولۀ سهمگین و عظیم، برای انسان معاصر، بسیار هیجانانگیز است. انسان نو، بسیار به خود میبالد که توانسته است رازهای مگو را دریابد و حقایق سربهمهری را که صدها سال به بیان استعاری و کنایی میان خواص گفته و شنیده میشده است رمزگشایی نماید؛ البته هیجان دستیابی به عرفان مدرن، هیجان از نوع ماجراجوییهای ژول ورنی و رمانهای تخیلی است.
این عرفان برای رسیدن به غایت، پارههایی گزینشی از ادیان سنتی و نیز تکنیکهای شرقی (مانند یوگا، دهیانۀ ذن بودیسم و دهیانۀ دیگر شاخههای بودایی شرق، تکنیکهای تائویی و دیگر تکنیکها و آموزههای چینی) را به خدمت میگیرد، اما علاوه بر اینها، از فراعلم (فراروانشناسی، طب مکمل، انواع و اقسام تراپیها، کنترل ذهن، علوم غریبه، مسمریسم، بشقاب پرنده و...) نیز بهرۀ فراوان میبرد.
این عرفان با استفادۀ گزینشی از نکات، آموزهها، کلمات قصار و ادبیات عرفان سنتی، تلاش میکند، فضای گریز از کثرت را در توهم مخاطبینش بازسازی کند، امور دنیوی را هزل و غیرجدی بیانگارد و مخاطبینش را در مورد دغدغههایشان بیخیال نماید. اصولا وقتی ذهن انسان از واقعی پنداشتن و جدی و مهم دانستن گرفتاریهای دنیوی که ناشی از تزاحم کثرات است دور شود و به امری مهمتر و جدیتر (که به خاطر برخورداری از وحدت و عدم تزاحم، محل آرامش و سکوت و تنهایی است) معطوف شود، به آرامشی ولو موقت دست مییابد. این آرامش رخ میدهد حتی اگر آن امر وحدت بخش، امری توهمی و مبتذل باشد. از اینروی است که بودیسم یا نفی کثرات و طرح شونیتا (تهیت)، یعنی با زدودن دید کثرتنگر زندگی روزمره که توهم و مایا تلقی میشود و نشاندن «هیچ» به جای «هستندهها»، مطلوبیت زیادی میان غربیها خصوصا در ایالات متحده یافته است. این امر به رغم اینکه شونیتا امری نامعقول و غیر منطقی و دچار خودابطالی است، به دلیل آن است که نظریۀ بودایی، به طور کارآیی، تولید آرامش میکند.
در عرفان مدرن، آنچه جایگزین اضطراب آفرین میشود، «خویشتن» و احساسات سطحی آن است. در اینجا ترویج میشود که آنچه مهم است و آنچه غایت گیتی است، «من» و حس خوب من است؛ بنابراین، نباید خودم را با دغدغهداشتن و مضطرببودن به خاطر امور متکثر دنیوی، دچار پیری، بیماری، حس بد و عدم موفقیت و فقدان شادکامی بنمایم.
فراعلم گاه در تحقق بخشیدن نسبی به برخی آثار ادعاییاش همچون افزایش تمرکز فکر، موفقیت، ارتباط نافذ و حتی شفابخشی موفق عمل کرده است و گروههای معنویتگرای نوپدید، با تعمیم این موفقیت و بزرگ وانمودکرن آن، تلاش میکنند راه عرفانی خود را راهی مجرب و قطعی قلمداد نمایند.[1]
پینوشت:
[1]. معنویت در سبد مصرف، بهزاد حمیدیه، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ص350.
افزودن نظر جدید