آیا حسادت، عامل دشمنی با بهائیت است ؟!

  • 1395/05/25 - 23:20
بهائیان ادعا دارند که آئین بهائی با توجه به مشکلاتی که در ایران با آن گرفتار بوده، پیشرفت‌های بسیاری کرده و این باعث برانگیخته شدن حسد در بین مقامات ایران شده است. در جواب به این ادعا می‌گوئیم که با توجه به حمایت‌های مداوم ابرقدرت‌ها از این فرقه، بعد از گذشت 160 سال، پیروان بسیار کمی در ایران پیدا کرده که این حسد برانگیز نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی «آئین بهائی» که به موضوع ادیان الهی و خصوصاً فرقه‌ی بهائیت پرداخته شده بود، با بیان تاریخچه‌ای از پیدایش آئین بهائی، به مشکلات و موانعی که دولت ایران برای تبلیغ این (به اصطلاح) دین به وجود آورده، پرداخت و گفت: «انتشار سریع دین بهائی در میان مردم ایران است که باعث برانگیخته شدن حسد، در میان صاحبان دینی و مقامات ایرانی شده است... معضلات و مشکلاتی که پیش روی آئین بهائی قرار گرفته و می‌گیرد، شبیه به مشکلات و گرفتاری‌هایی است که تمام ادیان الهی در ابتدای پیدایش با آن دست به گریبان بوده‌اند. دولت ایران با تهمت زدن به آئین بهائی، باعث جذب بیشتر مردم به سوی این آئین شده است».[1]
در جواب به بخش اول ادعای این شبکه مبنی بر دلیل برانگیخته شدن حسد، باید گفت که هیچ‌گاه انتشار سریع فرقه‌ی بهائیت در ایران، باعث برانگیخته شدن حسد در میان علمای مذهبی و مقامات ایرانی نشده است؛ چرا که رشد این فرقه، به رغم تمامی حمایت‌های استعمارگران و سلطه‌گران جهانی از آن [2]، با کندی بسیار عجیبی روبه‌رو بوده است؛ حتی بنا به گزارش منابع بهائی (که معمولاً در ارائه‌ی آمار از تعداد و پراکندگی خود، اغراق می‌کنند)، تعداد بهائیان ایران پس از گذشت 160 سال از ادعای پیامبری حسینعلی‌نوری، تنها بین 100 تا 300 هزار نفر تخمین زده شده است.[3] پس دیگر جایی برای حسادت باقی نمی‌ماند.
در بخش دوم سخنان این برنامه، گوینده تلویحاً و نادانسته، به عدم حقانیت فرقه‌ی بهائیت اعتراف می‌کند. وی می‌گوید، مشکلاتی که پیش روی این فرقه قرار گرفته است، شبیه به مشکلاتی است که تمامی ادیان با آن روبه‌رو بوده‌اند. ما هم قبول داریم که مشکلات بسیاری پیش‌روی ادیان الهی در هنگام شکل‌گیری بوده است، اما این مشکلات معمولاً از سوی ظالمین و ستم‌گران که در پی حفظ حکومت و سلطه‌ی خود بوده‌اند، برای ادیان و پیروانشان به وجود می‌آمد؛ اما این قضیه در مورد بهائیت برعکس است؛ زیرا ظالمان و غاصبانی که در طول تاریخ دشمن ادیان و آزادی‌خواهان بوده‌اند، حامی سرسخت بهائیت به شمار رفته و می‌روند و در موارد بسیاری برای پیشبرد اهداف استعماری خود، از آن استفاده‌ی ابزاری کرده‌اند.[4] بعلاوه؛ بر فرض قبول فشارها بر فرقه‌ی بهائیت و با چشم‌پوشی از حمایت‌های استکبار جهانی از آن، ادیان الهی نظیر اسلام، در هنگام شکل‌گیری، با فشارهای بسیار بیشتر از این روبه‌رو بوده‌اند و مورد حسد قرار گرفته‌اند؛ اما به دلیل حقانیت‌شان، در مدت بسیار کمی نسبت به بهائیت، پیشرفت‌های بسیار زیادی در سرتاسر دنیا داشته‌اند و هیچ‌کدام منتظر حمایت‌های نهادهای بین‌المللی، نمانده‌اند.
در نتیجه، تنها دلیلی که مانع گسترش بهائیت شده، عدم حقانیت آن بوده و گرنه فشارها، حسادت‌ها و دشمنی‌ها، بر تمامی ادیان بوده است. ادیان الهی؛ به دلیل داشتن پشتوانه‌‌ی الهی و حقانیت، همیشه از حمایت‌های مردمی برخوردار بوده‌اند و با کوچک‌ترین اخمی از جانب هیچ قدرتی، نلرزیده و به دامن ظالمین پناه نبرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. شبکه آئین بهائی، نام برنامه: سلسله تضییقات.
[2]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مجموعه مقالات: بهائیت و استعمار
[3]. شبکه نوین تی‌وی، نام برنامه: یک‌پنجم آسیا.
[4]. نظیر درخواست استعمار فرانسه برای حفظ مستعمراتش بوسیله‌ی مبلغان بهائی: عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، ص 44-43؛ همینطور آمریکا، برای تسلط بر ویتنام: مجله‌ی اخبار امری، ارگان رسمی بهائیان، خرداد 1346، ش 2 و3، ص 5116.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.