صوفیه، نوازنده‌ی تار حقوق بشرآمریکایی در ایران

  • 1395/05/24 - 13:07
بعد از جنگ جهانی دوم همین دولت‌های مستبد و فرمانبران شیطان سازمان ملل متحد را تشکیل دادند تا تجاوزات و جنگ‌های ظالمانه‌ را به صورت قوانین خودنوشته شکل دهند و به هر صورتی که منافع خودشان تامین می‌گردد، بر جهان حکومت کنند. نقش سازمان ملل و سازمان‌های وابسته به آن در تحقق خودکامگی دولت‌های مستبد و رژیم‌های فاسد بسیار پر رنگ است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند متعال در راستای هدف از آفرینش و خلقت انسان، پیامبرانی را از جنس بشر و از میان خودشان برگزید تا هدایت‌گر ایشان به سر منزل کمال در انسانیت باشند و در بین مطالباتی که از مخلوقاتش داشت، مواردی را برشمرد که انسان را موظف می‌کرد تا نسبت به هم‌نوع خود آنها را رعایت نماید. حقوقی هم‌چون حق زندگی، حق کرامت، حق تعلیم و تربیت، حق آزادی و... که اساس حقوق طبیعی هر انسانی است.
این مهم در همه‌ی جوامع دینی که دستخوش تحریفات شیطانی نگردیده و بر پایه‌ی تعالیم انبیاء زندگی می‌کنند از بدیهیات بوده و رعایت آن بر آحاد افراد جامعه فرض و واجب است.
همواره با دور شدن جوامع بشری از تعالیم انبیا و قوانین الهی، صفات و روحیات شیطانی بر ایشان حاکم گردیده و روحیه‌ی طغیان، ستمگری، زورگویی، ضعیف‌کشی ، نسل‌کشی و حق خوری در بین برخی رواج یافته و در ادامه آنچه به این وضعیت کمک می‌کند، روحیه‌ی بی‌تفاوتی، سهل نگاری و خود‌بینی عده‌ای دیگر است که ظلم را می‌بینند ولی لجام سکوت بردهان زده‌اند.
با به اوج رسیدن روحیات شیطانی در دنیا و با کشته شدن آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری اتریش- مجارستان در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ در سارایوو بوسنی جنگ جهانی اول به وقوع پیوست که برای اولین بار از سلاح‌های کشتارجمعی و شیمیایی استفاده گردید و بمباران مناطق مسکونی و غیرنظامیان باعث شد تا طی 4 سال 10 میلیون نفر کشته شوند.
پس از آن در جنگ جهانی دوم که تلفات انسانی آن 7 برابر جنگ جهانی اول بود، شهرهای بسیاری به دست انسان‌ها نابود شدند و با به وقوع پیوستن خونین‌ترین تاریخ بشریت، فساد انسان در زمین فراگیر شد. «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ [بقره/30] فرشتگان گفتند: پروردگارا ! ، آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟!»
 دولت‌های مستبد و خودکامه مسبب اصلی این جنایات هستند و دولت ایالات متحده نقش بسزایی در این فجایع داشته که نمونه‌های آن بمباران شهر هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن بود و طی آن در عرض چندثانیه 200 هزار انسان جان خود را از دست دادند!
بعد از جنگ جهانی دوم همین دولت‌های مستبد و فرمانبران شیطان سازمان ملل متحد را تشکیل دادند تا تجاوزات و جنگ‌های ظالمانه‌ را به صورت قوانین خودنوشته شکل دهند و به هر صورتی که منافع خودشان تامین می‌گردد، بر جهان حکومت کنند. نقش سازمان ملل و سازمان‌های وابسته به آن در تحقق خودکامگی دولت‌های مستبد و رژیم‌های فاسد بسیار پر رنگ است. این نهاد در طی جنگ تحمیلی صدام علیه ایران هیچ تلاش موفقی در سرکوبی و حتی تذکر به متجاوز نداشت و در قضیه‌ی تجاوزات رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم فلسطین، لبنان و سوریه دم بر نیاورد و امروزه با گرفتن پول از رژیم پلید سعودی، چشم بر جنایات این رژیم و دست نشانده‌اش در بحرین بسته و گرگ جهان‌خوار داعش که زائیده‌ی همین رژیم منحوس است را رها کرده تا پیکر سوریه، عراق و سایر کشورهای مسلمان را بدَرد.
سازمانی با این سابقه‌ی شرم‌آور منشوری را بنام حقوق بشر منتشر می‌کند که تنها خود مفسّر مفاد آن است، دولت‌های شیطانی و رژیم‌های کودک کش را رها کرده و از نقض حقوق بشر در کشورهایی حرف می‌زند که بر پایه‌ی تعالیم و حدود قوانین انبیا الهی استوارند. حدود الهی متجاوزین به جان، مال، ناموس، امنیت و دین مردم را در بند می‌کند و ایشان را به سزای اعمال خود می‌رساند. به تازگی[1] وزارت امورخارجه آمریکا در گزارشی از عملکرد جمهوری اسلامی ایران در رابطه با وضعیت آزادی‌ اقلیت‌های مذهبی انتقاد کرده و ایران را متهم به نقض حقوق بشر نموده‌ است.
این در حالی است که طبق اصل 13 قانون اساسی، ضمن نامبردن از اقلیت‌های دینی[2] بيان مي‌دارد كه آنها در حدود قانون در انجام مراسم ديني خود آزادند و در احوال شخصیه و تعليمات ديني بر طبق آيين خود عمل مي‌كنند.[3]
قانون اساسی جمهوری اسلامی اهل سنت را نیز دارای حقوق و امتیازات دانسته است. براساس اصل دوازدهم قانون اساسی: «دین رسمی ایران اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می‌باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‌ها رسمیت دارند و در هر منطقه‌ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.»
در کنار اقلیت‌های مذهبی، فرق منحرفی هستند که یا مانند بهائیت، از اساس ساخته‌ی دست استعمارند و یا با مفاهیم و معارف ضاله‌ای که دارند، استکبار جهانی از ایشان به عنوان فرصتی برای ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی استفاده می‌کند که نمونه‌ی بارز این فرق منحرف، تصوف است!
فرقه‌ی ضاله‌ی صوفیه که عناصر آن در دستگاه ستمشاهی پهلوی و در دوران اختناق ظلم بیشماری را بر مردم روا داشته‌اند[4] در دوران بعد از انقلاب اسلامی نیز با کمک اپوزیسیون، سلطنت‌طلبها و منافقین دست به اقدامات زیادی علیه امنیت ملی زدند و در فتنه‌ی 88 با کمک رابطین خود در خارج از کشور و شبکه‌های مختلفی که در اختیار داشتند، همان امنیت، آرامش و حقوق بشری را که مدعی آنند، چند ماه بر مردم کشور حرام کردند و این گونه وانمود کردند که دستگیر شدگانشان که هتاکان به حقوق بشر مردم ایران بودند، بخاطر عقیده‌ی شخصی بازداشت شده‌اند.
این فرقه‌ی منحرف همچنین از رفتار خصمانه‌ی مستکبرین با مردم ایران به شدت خرسند بوده و در سایت‌ها و وسایط ارتباط جمعی خود به طور گسترده اخبار این رفتار خصمانه را منتشر و به تحلیل و تایید آن می‌پردازد.
نمونه‌ی اخیر آن انتشار همین گزارش وزارت امورخارجه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا در سایت و رادیوی وابسته به این فرقه بود که در آن ادعا شده بود حکومت ایران اقلیت‌های مذهبی بهایی، تازه مسیحی!، صوفی و... را بازداشت می‌کند و دیگر باوری را تاب نمی‌آورد!
باید از ایشان سوال کرد که بر طبق قانون تصوف، بهائیت و اهالی کلیساهای خانگی که به تازه مسیحیان معرفی شده‌اند، بر کدام مذهب و عقیده‌اند؟ بهائی که خود را صاحب پیامبر و کتاب می‌داند، پیامبر بهائیان کیست؟ در کدام کتاب از کتب آسمانی که تمامی مردم جهان از آن‌ها مطلعند نامی از بهائیت برده شده است؟ چرا سازندگان این عقیده‌ی پلید، حتی اجازه‌ی ورود بهائیان به شهرهای خود را نمی‌دهند؟!
در مورد کسانی که در کلیساهای خانگی نام مسیح و دین مسیحیت را لکه دار کرده‌اند، باید پرسید که چرا حتی اجازه‌ی عبادت در کلیسا به ایشان داده نمی‌شود و خود مسیحیان نیز عملکرد غلط و خارج از چهارچوب ایشان را باور و قبول ندارند!؟
و صوفیان آیا خود را جدای از سایر مسلمانان می‌دانند که عقایدی غیر از عقاید ایشان را پذیرفته و نشر می‌دهند؟ اگر قرار بود صرفاً به جرم بهایی، صوفی‌گری و یا ... کسی را دستگیر کنند، آیا جمهوری اسلامی قادر به انجام این کار نبود؟! ملتی که 8 سال جنگی را که همه‌ی دنیا آن را بر او تحمیل کرد، تحمل کرد و با پیروزی به پایان برد، آیا عاجز است که ننگ تعدادی دست‌نشانده‌ی استکبار را از دامن پاکش پاک کند؟!
قانون اساسی جمهوری اسلامی، معیار و ملاک برخورد با همه‌ی مردم کشور است و در رابطه با اجرای حدود در مورد آحاد افراد جامعه به صورت واحد عمل می‌کند و متعدیان به جان و مال و امنیت مردم در هر کجا باشند را مجازات خواهد نمود.

پی‌نوشت:
[1]. چهارشنبه 10 اوت 2016
[2]. یهودی، زرتشتی و مسیحی
[3]. در اين بخش ۴ حق عمده براي اقليت هاي ديني در كشور ما در نظر گرفته شده است.
اول- آزادي انجام مراسم ديني: در اصل ۱۳ قانون اساسي به آزادي انجام مراسم مذهبي تصريح شده و عملاً نيز پيروان اين سه دين با داشتن كليساها و كتيبه‌هاي متعدد و آتشكده‌ها، مراسم و آيين مذهبي خود را به پا مي‌دارند.
دوم- تشكيل انجمن: طبق اصل ۲۶ قانون اساسي اقليت هاي ديني مي‌توانند مطابق ضوابط داراي انجمن و جمعيت باشند.
سوم- اجراي مقررات مذهبي خويش در احوال شخصيه: احوال شخصيه يعني ازدواج، طلاق، ارث و وصيت كه در اين موارد، اقليت هاي ديني مقررات مربوط به مذاهب خودشان را عمل مي‌كنند و حتي اگر دعوا و مسأله اي در دادگاه هاي ايران مطرح باشد قاضي دادگاه طبق قواعد مسلمه مذهبي آنها، موضوع را فيصله مي‌دهد.
چهارم- داشتن نماينده مجلس: طبق اصل ۶۴، زرتشتيان و كليميان هر كدام يك نماينده و مسيحيان و آشوري و كلداني مجموعاً يك نماينده و مسيحيان ارمني جنوب و شمال هر كدام يك نماينده را انتخاب مي‌كنند.
[4]. ر.ک به: یحیی باخرزی: درویش نباید به درگاه سلاطین نزدیک شود.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.