تکیه بر رهبران بحراندیده؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در میان مهمترین نویسندههای معنویتگرای دههی اخیر، افراد زیادی یافت میشوند که خود روزی دچار بحران بوده و شکستها و ناکامیهایی را پشت سر گذاشتهاند.
خانم دبی فورد که امروز در کشور ما چندین اثر از وی به فارسی ترجمه شده است از اعتیاد خود یاد میکند.[1] جای دیگر از شکست در ازدواج و طلاقش میگوید. همینطور جدایی والدین و به هم ریختن کانون خانوادهی پدری صحبت به میان میآورد.[2]
پالتوئیچل رهبر و مؤسس اکنکار از به هم ریختگی روانی و اعمال دیوانهوار خود در جوانی یاد میکند.[3] هارولد کلمپ رهبر فعلی اکنکار نیز جهت شرکت در یک برنامه خیالی، خود را از بالای پل به داخل رودخانه میافکند. این برنامه کارش را به بیمارستان میکشاند. ادامه این حالات باعث شد تا وی دچار اختلالهای روانی فراوانی شود. وی بارها به جرم نقض قوانین اجتماعی و اختلال در نظم عمومی دستگیر شده و بالاخره بعد از احراز مشکلات روانیاش برای قاضی پرونده، حکم بستری شدن وی در تیمارستان صادر میشود.[4]
پائولو کوئلیو از اعتیاد شدیدش به مواد مخدر، ناهنجاری جنسی، سابقهی چند بار بستری شدن در تیمارستان و تحمّل شوک برقی و ازدواجهای ناموفق پرده برمیدارد و نجات خود از بحرانهای اخلاقی و روانی را در سایهی مشاوره و مدیتیشن و تمرین میداند.[5]
دکتر ویندایر که کتاب عرفانش در چند سال اخیر پرفروشترین کتاب سال آمریکا بوده و آموزههای اخلاقی و عرفانی متعددی را در کتبش مطرح میکند، برای خود سابقهی اعتیاد میشمارد و از پدری معتاد و الکلی که سرانجام جانش را بر سر افراط در نوشیدن مشروبات الکلی از کف داده و از محرومیت کامل خود و مادرش از محبت پدر و در نتیجه جدایی مادرش سخن میگوید.[6]
شاکتی گواین که در میان رهبران زن آوازه قابل توجهی دارد، از استفاده فراوان مواد توهمزا سخن میگوید و گذشتهی خویش را پر از افسردگی و بحران روانی توصیف میکند و از این که در سهسالگی شاهد طلاق پدر و مادر خویش بوده است، رنجیدهخاطر است.[7]
اکهارت توله که طبق بعضی از گزارشها مشهورترین رهبر معنوی جهان لقب گرفته، دوران کودکی خود را دوران اندوه و ناراحتی وصف کرده است؛ به خصوص زمانی که در آلمان میزیسته، والدینش باهم دعوا میکنند و سرانجام از هم جدا میشوند و سپس احساس بیگانگی از محیط خشن و ناسازگار مدرسه را تجربه میکند. وی جوانی خود را مملو از حس دشمنی با هم چیز و احساس بیمعنایی و در نتیجه افسردگی معرفی میکند؛ بهگونهای که بیزاری از خود و نکبتبار بودن زندگی و تکرار این جمله که «دیگر حالم از خودم به هم میخورد» را از حالات خود میشمارد.[8]
نیل دونالد والش در کتاب گفتگو با خدا از اعمال نادرست، رفتارهای زشت و تصمیمهای نابخشودنی خود سخن میگوید و زندگی گذشته خود را پر از ناشادی و شکهای متعدد معرفی میکند.[9]
همچنین در چند دههی گذشته به کرّات شاهد خبرهایی از فساد اخلاقی در میان رهبران و کشیشان مسیحی هستیم که شکایاتی از همجنسبازی یا کودکآزاری شده است.
شایانذکر است وجود مفاسد اخلاقی کلیساها به علت وجود مبانی غلط در متون دینی مسیحیت است. چرا که در کتب آسمانی آنها بحث رهبانیت مطرح میشود و کشیشها و راهبهها باید تمام تلاش خود را برای خدمت به خدا و حضرت مسیح مصروف کنند بهطوریکه حق ازدواج را ندارند. این مبنای فکری باعث شده که ازدواج در بین آنها یک امر مذموم شمرده شود و به غرایز شهوانی که در میان همه انسانها بهعنوان یک ودیعه الهی قرار داده شده، توجه نشود، که نتیجه سرکوبی این غریزه رواج فسادهای اخلاقی گسترده در میان رهبران کلیساست.
در مقابل این سیستم ارائه شده از طرف مدعیان دروغین، اسلام راهکاری برای جامعه اسلامی ارائه کرده است و رهبرى نظام را بر عهده معصوم «علیهالسلام» قرار داده است و بر اساس مبانى و آموزههای دينى پيامبر اكرم و امامان معصوم «علیهمالسلام» از ناحيه خداوند متعال مسئوليت رهبرى جامعه اسلامى را بر عهدهدارند و روشن است كه اين بزرگواران با برخوردارى از ويژگى عصمت، از هرگونه خطا و اشتباه در امان هستند و جامعه اسلامى را بر اساس تعاليم دين به مسير سعادت و تعالى مادى و معنوى رهنمون میسازند. اما در عصر غيبت امام معصوم «علیهالسلام» و دسترسى نداشتن به امام معصوم نيز جامعه اسلامى به حال خود واگذار نشده است و فقيه جامع شرايط كه برخوردار از صفات ویژهای همچون فقاهت، تقوا، عدالت و توانايى مديريتى و بينش لازم براى اداره جامعه اسلامى است بهعنوان بهترين و نزدیکترین گزينه براى رهبرى و اداره جامعه اسلامى از سوى امام معصوم «علیهالسلام» منصوب شده است بدين ترتيب نظام اسلامى توسط فردى اداره میشود كه آشنايى كافى و لازم را با مبانى دينى داشته و به دليل دارا بودن ويژگى تقوا و عدالت، تحت تأثیر خواهشهای نفسانى و تهدیدها و تطمیعها قرار نگرفته و جهتگیری و حركت نظام اسلامى را در راستاى تعاليم و دستورات اسلامى بهخوبی رهبرى و هدايت خواهد نمود.
در پايان به چند نمونه از اظهار نظرهاى شخصیتهای سياسى و مذهبى جهان در مورد شخصيت امام ره و مقام معظم رهبرى اشاره میکنیم
اسقف خليل ابى نادر، يكى از رهبران مسيحى لبنان در مورد امام خمينى ره مىگويد: «امام خمينى (ره) در من تأثير بسيارى بر جاى نهاده است... اگر وى از كليساى مسيحى مىبود، مردم مؤمن وى را قديس بزرگى مىدانستند و او را شفيع خويش قرار مىدادند. امام خمينى (ره) در خارج از ايران پيامدهنده همزيستى ميان مسيحيان و مسلمانان مىشد. من بهعنوان يك روحانى مسيحى، جمهورى اسلامى ايران را درك مىكنم. اگر شانس آن را داشتم كه با امام خمينى (ره) بزرگ گفتگويى داشته باشم با روح مسيح (علیهالسلام) و محمّد (صلیاللهعلیهوآله) همان خط و راه را در پيش مىگرفتيم».[10]
ولاديمير پوتين رئیسجمهور پيشين روسيه در مورد مقام معظم رهبرى چنين اظهارنظر نمودند: «با عنايات به مطالعاتى كه من درباره مسيح داشتهام در ملاقات با رهبر ايران تمام ویژگیهای نوشته شده براى مسيح را در آیتالله خامنهای ديدم و برايم متجلى شد. حكيم بزرگى در ايران نشسته است كه به ذهن من خطور نمیکرد او تا به اين حد همهجانبه نگر باشد. او حكيم و دانشمندى است كه تصمیمگیری و تنظيم سياست ايران با اوست و با وجود درايت و هوش سرشار ايشان هيچ خطرى متوجه ايران نمیشود. من در ملاقات با ايشان معناى واقعى قانون اساسى جمهورى اسلامى و مفهوم ولایتفقیه و ولايت علماى دينى را كه شنيده بودم، فهميدم».[11]
پینوشت:
[1] . دبی فورد، نیمهتاریک وجود، تهران نشر حمیدا، ۱۳۹۴، ص ۲۸، ۱۹.
[2] . دبی فورد، جدایی معنوی، سوسن اورعی، نشر آزادگان، بیتا، صص ۲۱ و ۲۲.
[3] . جیمز پال دیویس، گاهشمار استاد رویاپردازی، نشر فرا روان، ۱۳۷۹، ص ۹۳.
[4] . کلمپ هارولد، کودک در سرزمین وحش، نشر دنیای کتاب، ۱۳۷۹، ص ۱۹۷.
[5] . پائولو کوئلیو، زندگی یک سالک، بیجا، بیتا، بیتص ۲۰.
[6] . ویندایر، ندای درونی، نشر پورشاد، ۱۳۸۶، صص ۳۹ و ۱۸۴.
[7] . شاکتی گواین، زندگی در روشنایی، نشر روشنگران، ۱۳۷۹، صص ۳ تا ۵.
[8] . اکهارت توله، نیروی حال، مترجم: مسیحا برزگر، نشر وانیا، ۱۳۸۹، ص ۹.
[9] . والش، گفتوگو با خدا، ترجمه تمدن، نشر دایره، ۱۳۸۹، ص ۲۳.
[10] . علىاكبر مرتضايى، امام خمينى در حديث ديگران، نشر مركز بازشناسى اسلام و ايران، ص ۱۴۱،۱۴۰.
[11] . حمزه شریفی دوست، کاوشی در معنویتهای نو ظهور، قم: نشر صهبای یقین، ۱۳۹۱، ص ۱۹.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: حمزه شریفی دوست، کاوشی در معنویتهای نو ظهور...
افزودن نظر جدید