آیا مکان قریب در سورهی قاف، به سران بهائی اشاره دارد ؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان بهائی بدون توجه به ظاهر، شأن نزول و تفسیر آیات قرآن، سعی دارند ثابت کنند بعضی از آیات قرآن در شأن پیشوایانشان نازل شده است. در این راستا، جناب گلپایگانی از مبلّغان بهائی، پس از نقل این دو آیه: «وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ [41] يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِکَ يَوْمُ الْخُرُوجِ [ق/42-41]؛ و گوش فرا دِه و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا میدهد؛ روزی که همگان صیحه رستاخیز را بحق میشنوند آن روز، روز خروج (از قبرها) است!». اینگونه میگوید: «گوشدار روزی که منادی از مکانی نزدیک، یعنی نزدیک به بلاد عربیه که محل نزول همین آیه مبارکه است، در روزی که میشنوند صیحه را، به حق آن روز، روز خروج است. مفسران اهلتسنن و شیعه متفقاً در تفسیر این آیه فرمودهاند که ندای الهی از صخرهی بیتالمقدس بلند میشود؛ یعنی از جبل کرمل که در تورات به جبل مقدس و جبل بیتالله از آن تعبیر فرموده است».[1] در پاسخ میگوییم که برداشت و تفسیر جناب گلپایگانی از این آیات به چند دلیل اشتباه است زیرا:
اولاً: بر خلاف ادعای جناب گلپایگانی که «مکان قریب» در این آیه را به جبل کرمل تفسیر کرده و ادعای اجماع بر آن نموده؛ بسیاری از مفسران شیعه و سنی، منظور از «مکان قریب» در این آیه را کنایه از شنیدن شدن صدای منادی در همهجا، دانستهاند، بطوری که هرکس در هرکجا باشد میپندارد منبع صدا، در نزدیکی اوست.[2]
ثانیاً: اما منظور از منادی، همان ندا دهندهای است که سبب زنده شدن مردگان میشود (قبل از برپایی قیامت). مفسرانی هم که گفتهاند منظور از «مکان غریب» بیتالمقدس است، گفتهاند این ندای آسمانی از آن سو شنیده میشود.[3] پس باز هم این آیه هیچ سنخیتی با سران بهائی ندارد.
ثالثاً: بر فرض که بپذیریم که منظور از «مکان قریب» در آیهی مبارکه، همان صخرهی مورد ادعای بهائیان است و بر فرض محالتر منظور از «صیحه» در آیه را صدای انسان فرض کنیم، از کجا معلوم که منظور آیه سران بهائی باشد و به راستی بهائیان برای تطبیق این آیه با رهبران خود چه مستندی دارند!
همانگونه که در ابتدا نیز بدان اشاره کردیم، مبلّغان بهائی صرفاً با سوءاستفاده از ظاهر برخی آیات، همچون این آیهی مورد بحث، سعی در جذب مسلمانان کماطلاع از دین و قرآن، به آئین باطل خویش را دارند.
پینوشت:
[1]. ابولفضل گلپایگانی، فرائد، نسخه الکترونیکی، ص 65.
[2]. ر.ک: فضل بن الحسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: ناصرخسرو، چ 3، 1372، ج 9، ص 226.
[3]. همان.
افزودن نظر جدید