تفاوت سلسله اقطاب شاه نعمتالله با گنابادیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با توجه به اینکه سلسلههای صوفیه اهمیت زیادی برای اتصال سلسله خود به امامان معصوم (علیهم السلام) قائل هستند، ولیکن در برخی موارد اختلافاتی در اتصال یک سلسله میان اقطابشان پیش میآید.
سلسله گنابادیه از جمله فرقههایی است که برخی اقطاب گذشتهاش سلسلهای را بیان میکند که مورد قبول اقطاب امروزی نیست و همین امر نشانگر وجود اشکال در سلسلههای صوفیه به معصومین (علیهم السلام) است. برای توضیح آنچه گفته شد، به نکات زیر توجه کنید.
از اقطاب سلسله گنابادیه، شاه نعمتالله ولی است. وی نزد بزرگان صوفیه از جایگاه ویژهای برخوردار است تا جایی که او را سرسلسله خود در اتصال سلسله به اقطاب سلف میدانند و درباره او میگویند: «سلسله گنابادی یکی از معروفترین رشتههای نعمتاللهیه که به امالسلاسل معروف است میباشد. رشته اجازه این سلسله مرتب به حضرت شاه نعمتالله ولی و از ایشان منتهی میشود به حضرت جنید بغدادی که از بزرگترین عرفا و درک زمان حضرت هادی (علیه السلام) و حضرت عسکری(علیه السلام) را نموده و چون زمان او مقارن با زمان غیبت صغری امام زمان(عجل الله فرجه الشريف) بوده و اجازه ارشاد از طرف قرین الشرف حضرت قائم (عجل الله فرجه) نیز داشته، از این رو نزد عرفا به شیخ الطایفه و اول الاقطاب فی الغیبه معروف است. آن بزرگوار تربیت شده سری سقطی است که اجازه ارشاد از حضرت ثامن الائمه و حضرت جواد و حضرت هادی(علیهم السلام) داشته و آن بزرگوار تربیت شده معروف کرخی بوده است که درک زمان حضرت کاظم (علیه السلام) را نموده و افتخار دربانی حضرت رضا(علیه السلام) را داشته و از طرف آن حضرت اجازه ارشاد داشته و به اصطلاح عرفا شیخ المشایخ بوده و سلاسل معروفیه به او منتهی می شود.»[1]
بنابراین میبینیم نویسنده مطلب فوق که چند قطب را درک کرده است و مورد تایید این فرقه میباشد، سلسله اقطاب را به جنید و امام زمان (عجل الله فرجه) رسانده و جنید را فقط تربیت شده سری سقطی و معروف کرخی میداند در صورتی که شاه نعمتالله ولی که به ادعای ایشان این سلسله گنابادیه به شاه نعمتالله میرسد، درباره اقطاب خود میگوید: «مشایخ شاه نعمتالله ولی بنا به گفته وی در دیوانش به ترتیب طولی عبارتاند از عبدالله یافعی(استاد مباشر)، صالح بربری، کمالالدین کوفی، ابوالفتح صعیدی، ابومدین مغربی، ابوالسعود اندلسی، ابوالبرکات بغدادی، ابوالفضل بغدادی، احمد غزالی، ابوبکر نساج، ابوالقاسم گرکانی، ابوعثمان مغربی، ابوعلی کاتب، ابوعلی رودباری، جنید بغدادی، سری سقطی، معروف کرخی، داوود طائی، حبیب عجمی، حسن بصری و امیر المومنین(علیه السلام) است.» [2]
شاه نعمت الله در دیوان اشعارش اقطاب قبل از خود را اینچنین معرفی میکند:
«شیخ ما كامل ومكمل بود قطب وقت و امام عادل بود
گاه ارشاد چون سخن گفتی در توحید را نكو سفتی
یافعی بود نام عبد الله رهبر رهروان آن درگاه
صالح بربری روحانی شیخ شیخ من است تا دانی
پیر او هم كمال كوفی بود كز كمالش بسی كمال افزود
باز باشد ابوالفتوح سعید كه سعید است آن سعید شهید
از ابی مدین او عنایت یافت به كمال از ولی ولایت یافت
مغربی بود و مشرقی به صفا آفتابی تمام مه سیما
شیخ ابی مدین است شیخ سعید كه نظیرش نبود در توحید
دیگر آن عارف ودود بود كنیت او ابو سعود بود
بود در اندلس ورا مسكن بس كرم كرد روح او با من
پیر او بود هم ابوالبركات به كمال و جمال و ذات و صفات
باز ابوالفضل بود بغدادی افضل فاضلان به استادی
شیخ او احمد غزالی بود مظهر جامع كمالی بود
خرقه اش پاره بود او بكر است زآن كه نساج او ابوبكر است
باز شیخ بزرگ ابوعثمان كه نظیرش نبود در عرفان
مظهر لطف حضرت واهب بندگی ابوعلی كاتب
شیخ او شیخ كاملش دانند بوعلی رودباریش خوانند
شیخ او هم جنید بغدادی مصر معنی دمشق دلشادی
شیخ او خال سری سقطی محرم حال او سری سقطی
باز شیخ سری بود معروف چون سری سرّ او به او مكشوف
شیخ معروف را نكو میدان شیخ داوود طائیش میخوان
او زموسی جواز احسان یافت کفر بگذاشت نور ایمان یافت
پیر او هم حبیب محبوب است عجمی طالب است ومطلوب است
پیر بصری ابولحسن باشد شیخ شیخان انجمن باشد
یافت او صحبت علی ولی گشت منظور بندگی علی
خرقه او هم از رسول خداست این چنین خرقه ای لطیف كراست [3]
با بیان این مساله که شاه نعمتالله اقطاب خود را بدون توجه به ائمه دوازده گانه، به امیر المومنین (علیه السلام) رسانده است، و حال آنکه فرقه گنابادیه برای اینکه تبعیت از امام زمان (عجل الله فرجه) و بقیه ائمه (علیهم السلام) را به مردم نشان دهند، جنید بغدادی را نماینده و جانشین امام زمان (عجل الله فرجه) معرفی میکنند.
حال این سخن بزرگان صوفیه که «صوفی لا مذهب است و مَن لا مذهب له ابن الوقت است و هر اقتضایی دارد.» [4] ظهور بیشتری پیدا میکند.
پینوشت:
[1]. جذبی هبه الله، راه هدایت و باب ولایت، تهران، حقیقت، 1381، چاپ چهارم، مقاله هشتم، صص 100 و 101
[2]. فرزام حمید، تحقیق در احوال شاه نعمت الله ولی، سروش، تهران، 1392، صص 56- 57
[3]. دیوان شاه نعمت الله ولی، متفرقات، در ذکر نام بعضی از مشایخ، ص 661
[4]. گنابادی، ملاعلی، صالحیه، انتشارات حقیقت، چاپ دوم، ص 234
افزودن نظر جدید