کتاب و سنت میزان کشف و شهود

  • 1395/02/13 - 11:14
در جمع‌بندی میزان کشف و شهود می‌توان همانند قیصری گفت: «به دلیل پیچیدگی تمیز شهود حقیقی از غیر حقیقی، سالک عارف باید تحت مراقبت استاد کامل متوجه به حق و اهل مکاشفه بر طبق موازینی که شریعت اسلام و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) مقرر کرده‌اند، وارد سیر و سلوک شود.

پایگاه جامع، فرق، ادیان و مذاهب_ با توجه به این‌که کاربرد قواعد عقلی در توزیع معارف محدود به مواد خاص است، نیازمند به میزان بالاتری هستیم که ره‌آورد انبیاء و اولیای الهی است و عقل با وجود شعاع محدود خود به آن حجت عام و گسترده دسترسی دارد.
بر این اساس، ره‌آورد انبیاء و اولیاء، میزان قسط بوده و سنجش هر موضوعی نیازمند به آن است. زیرا اولا؛ انبیاء و اولیاء صاحب فتوحات ربانی‌اند: گشایش درهای رحمت، گاهی به عنوان فتح قریب بیان شده است: «...نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ...[سوره صف، آیه 13] يارى و پيروزى نزديكى از جانب خداست.» و گاه با عنوان فتح مبین بیان شده است: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا[سوره فتح، آیه 1]  ما تو را پيروزى بخشيديم [چه] پيروزى درخشانى.»
در نهایت فتح مطلق «إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ[سوره نصر، آیه 1] چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد.» که قرین با نصرت الهی ذکر شده است، کامل‌تر از دو فتح دیگر می‌باشد. زیرا که در این فتح همه درهای امکانی بسته شده، به نحوی که امری را پوشیده نمی‌گذارد. پس صاحب فتح مطلق شایستگی میزان بودن در تمام مراتب و مراحل را دارد.[1]
ثانیا؛ انبیا و اولیا باریافتگان در عرصه اخلاص‌اند؛ لذا خارج از دسترس شیطان و فارغ از وسوسه‌های داخلی و خارجی‌اند. چه این‌که قرآن کریم اعتراف به عجز شیطان رجیم را چنین یاد می‌کند: «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ [سوره ص، آیات 82 و 83] [شيطان] گفت پس به عزت تو سوگند كه همگى را جدا از راه به در مى‏‌برم * مگر آن بندگان پاكدل تو را.»
ثالثا؛ وعده عام الهی: «...ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا...[سوره انفال، آیه 29] اگر از خدا پروا داريد براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل] قرار می‏دهد.» پرهیز از مخالفت با فرمان خدا، موجبات جدا ساختن حق از باطل را فراهم می‌نماید و با توجه به این‌که انبیا مثل اعلای تقوای الهی بوده و از فرقان الهی حداکثر بهره را برده‌اند، به عنوان میزان قسط مطرح شده‌اند.[2]
رابعا؛ رابطه جهاد نفس و هدایت که نوید دیگر الهی، رابطه جهاد نفس با هدایت الهی است که «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...[سوره عنکبوت، آیه 69] و كسانى كه در راه ما كوشيده‏اند به يقين راه‏هاى خود را بر آنان مى‌‏نماييم...» کسانی که در راه خدا جهاد و اجتهاد نمایند و در طرد دشمن خارجی و دفع دشمن داخلی مبارزه نمایند، راه‌های الهی به آن‌ها ارائه خواهد شد و این هدایت ویژه الهی، معصوم بودن را در تمام مراحل به دنبال دارد.
زیرا هدایت انسان کاملی که عقیده و خلق او معیار اخلاق و عمل او ترازوی اعمال دیگران است، باید در تمام مراحل سه‌گانه: دریافت، حفظ و بیان وحی مصون از خطا باشد و امید به لقای الهی را منوط به عمل صالح و پرهیز از شرک در عبادت معرفی می‌کند. «...فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا[سوره کهف، آیه 110] ... پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ‌كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.»
و منکران لقای او را سرزنش می‌کند: «قد خسر الذين كذبوا بلقاء الله...[سوره انعام، آیه 31] كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند.»
و حتی شک در آن را نکوهش می‌کند: «أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ[سوره فصلت، آیه 54] آگاه باش آنان در لقاى پروردگارشان ترديد دارند.» و اعتقاد به لقای او ار نیروبخش میدان نبرد و پیروزی گروه اندک در برابر گروه زیاد و توفیق آفرین قلمداد می‌کند: «...قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ [سوره بقره، آیه 249] ...كسانى كه به ديدار خداوند يقين داشتند گفتند بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است.»
و نهایت سیر انسان را لقای الهی توام با تلاش و رنج معروفی می‌کند: «يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ [سوره انشقاق، آیه 6] اى انسان حقا كه تو به سوى پروردگار خود بسختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد.»
البته گروهی از مفسران لقای الهی را به مرگ تفسیر نموده‌اند که علامه طباطبایی از آن‌ها به عنوان جری و تطبیق یاد نموده است.[3]
عارف کامل میرزاجواد ملکی‌تبریزی در این‌باره می‌نویسد: «اگر مراد از لقای الهی مرگ و یا رسیدن به ثواب باشد، لازمه‌اش استعمال لفظ در معنای مجازی است، آن هم از نوع بعدیش، در حالی‌که اولویت با معنای مجازی قریب است که در این مورد عبارت است از: یک درجه و یک مرتبه‌ای که ملاقات ممکن‌الوجود با واجب‌الوجود شرعا جایز است، اگرچه در عرف عام آن را لقای حقیقی نگویند.
علاوه‌ بر این خصوصیات معانی دخالت در موضوع له الفاظ نداشته است، مثلا واژه میزان و ترازو، خصوصیات دو کفه بودن ترازو، دخالتی در موضوع له لفظ ندارد.
در این‌جا هم ملاقات جسم با جسم طوری است و ملاقات روح با روح طوری دیگر، به گونه‌ای که مراعات حال ملاقات کننده و ملاقات شونده بشود و آن عبارت است از همان معنی است که در ادعیه و اخبار از آن به لفظ وصول و زیارت و نظر بر وجه و تجلی و دیدن قلب و روح تعبیر می شود.[4]
از آن‌چه گفته شد و با توجه به سخن عارف کامل ملکی تبریزی استنباط می‌شود که لقای الهی نوعی معرفت و شناخت نسبت به خداوند است که از نوع شناخت حسی، تجری و عقلی نبوده، بلکه نوعی معرفت شهودی و بی‌واسطه است که انسان در محضر الهی از سرچشمه معرفت سیراب می‌شود.
قرآن در محفوظ بودن پیامبر(صلی الله علیه و آله) هنگام اخذ وحی بیان می‌دارد، که قرآن از سوی خداوند حکیم و دانا بر تو القا می‌شود: «وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ[سوره نمل، آیه 6] و حقا تو قرآن را از سوى حكيمى دانا دريافت مى‏دارى.» و درباره معصوم بودن او در حفظ وحی می‌فرماید: «سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى [سوره الاعلی، آیه 6] ما بزودى [آيات خود را به وسيله سروش غيبى] بر تو خواهيم خواند تا فراموش نكنى.» و در هنگام معصوم بودن در هنگام اعلام وحی می فرماید: «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى [سوره نجم، آیه 3] و از سر هوس سخن نمى‌‏گويد.»
در جمع‌بندی میزان کشف و شهود می‌توان همانند قیصری گفت: «به دلیل پیچیدگی تمیز شهود حقیقی از غیر حقیقی، سالک عارف باید تحت مراقبت استاد کامل متوجه به حق و اهل مکاشفه بر طبق موازینی که  شریعت اسلام و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) مقرر کرده‌اند، وارد سیر و سلوک شود.[5]

پی‌نوشت:
[1]. جوادی آملی عبدالله، تحریر تمهیدالقواعد، قم، انتشارات الزهراء، 1372، صص 138 و 139
[2]. همان، ص 140
[3]. طباطبایی سیدمحمدحسین، رساله الولایه، تهران، منشورات قسم الدراسات الاسلامیه، 1360، ص 152
[4]. ملکی تبریزی میرزاجواد، رساله لقاء الله، ترجمه فهری سید احمد، تهران، نهضت زنان مسلمان،  1360، ص 85
[5]. قیصری داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق آشتیانی سید جلال الدین، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، 1375، صص 594 -  595-  628- 629

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.