نیازمندی به میزان صدق در کشف و شهود

  • 1395/02/12 - 09:12
بسیاری از عرفا به این حقیقت پی برده‌اند که کشف و شهود نیاز به معیار و میزان دارد، زیرا چه بسا القائات شیطانی و خیالات، در ذهن سالک جا خوش نموده و سراب را به‌جای آب جلوه می‌کند. همچنين شهودی که میزان صدق آن سنجیده نشود و ربانی یا شیطانی بودن آن تعیین نشده باشد، نمی‌تواند مورد تأیید واقع گردد، چراکه درصورتی‌که شهود سالک شیطانی باشد، او را از راه حقیقی سلوک منحرف می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بسیاری از عرفا به این حقیقت پی برده‌اند که کشف و شهود نیاز به معیار و میزان دارد، زیرا چه بسا القائات شیطانی و خیالات، در ذهن سالک جا خوش نموده و سراب را به‌جای آب جلوه می‌کند.
قیصری در مقدمه شرح فصوص می‌نویسد: «چنین نیست که مکاشفات عرفانی همواره مصون از خطا و اشتباه باشند، بلکه در بسیاری از موارد آنچه مکاشفه، شهود و حقیقت به نظر می‌رسد، درواقع ساخته خیال و جزء القائات شیطانی است که نه تنها پرده از حقیقت بر نمی‌گیرد، بلکه حقیقت را واژگونه می‌نمایاند و موجب گمراهی و ضلالت می‌شود. دلیل مطلب آن است که قلب آدمی که موضع شهود است، مانند خانه‌ای است که درب‌های متعدد دارد و از طریق این دریچه‌ها حالات مختلف عارض بر قلب و داخل وجود لطیف انسانی می‌شود. ازاین‌رو برخی از عارفان قلب را به‌منزله هدفی می‌دانند که مورد اصابت تیرهای مختلف واقع می‌شود.
برخی دیگر قلب را به آینه‌ای تشبیه کرده‌اند که صورت‌های مختلف در آن منعکس می‌شود و قلب آن صورت‌ها را یکی پس از دیگری شهود می‌کند.
عده‌ای دیگر قلب را به حوض آبی تشبیه نموده‌اند که مصب رودهای مختلف است و آثار مختلفی از ناحیه حواس ظاهری و قوای حیوانی و یا لطایف باطنی نفس و قوای رحمانی بر قلب عارض می‌گردد. لذا آنچه را قوای باطنی مانند خیال و وهم و سایر قوا در خود شهود می‌کند، در قلب تأثیر دارد، از این رو ممکن است که درباره‌ای از مکاشفات و شهودها حق و حقیقتی وجود نداشته باشد، بلکه شیطانی برای سالک تمثل یافته باطل را بر قلب او القا می‌کند و بر او عیان می‌سازد. [1]
ابن عربی می‌گوید: «تا زمانی که آدمی با بدن جسمانی و این سویی خویش همراه است، از شر شیطان در امان نمی‌باشد، مگر مانند حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) و معصومان (علیهم السلام) که جسم آنان مانند ارواحشان در عروج بوده و بر عالمی فراتر از عوالم مادی و معنوی صعود کرده‌اند. [2]
ابن ترکه در تمهیدالقواعد بحث مستوفایی در این باب دارد که خلاصه آن با توضیح استاد جوادی آملی در تحریر تمهید به‌صورت نکات، زینت‌بخش این بحث خواهد بود.
نکته اول: میزان کشف و شهودد حالت مکاشفه عارف با مفهوم تصوری ارتباط دارد نه قضیه، سخن از تصور است و نه تصدیق، زیرا جای شک و تردید نبوده تا نیاز به میزان داشته باشد.
صاحب فتوحات می‌گوید: «اگر انسان در آن مقام در ارتباط با افرادی قرار بگیرد که خود از موازین قسط‌اند "موازین القسط هم الانبیا/ئ و الاوصیاء"[3]؛ در این صورت می‌تواند یافته‌های خود را به وسیله آنها بسنجد و اگر سالک از تماس با این انسان‌ها که موازین حق‌اند، محروم بماند، در وادی تیه و حیرت سرگردان می‌گردد.»[4]
محل بحث از میزان صدق مربوط به زمانی است که عارف از حال شهود به حالت عادی خود بازگردد، در این صورت این سؤال مطرح می‌شود که آیا معیار و میزانی برای صحت یافته‌ها وجود دارد یا خیر؟[5]
نکته دوم: بطلان نشریه عدم نیاز به میزان صدق
ادعای این‌که عرفان نیاز به میزان ندارد، زیرا از امور وجدانی بدیهی است، صحیح نیست. زیرا اولاً: این‌که وجدانیات یک عارف گاهی مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند، به گونه‌ای که اختلاف آنها به تناقض می‌انجامد. ثانیاً: همچنین بین مشهودات عرفا اختلافات بسیاری رخ می‌دهد و این اختلافات همه به دلیل آن است که برخی از این مشاهدات مطابق با حقیقت نمی‌باشد. [6]
نکته سوم: غیرقابل جمع بودن شهود عرفا
اگر گفته شود که اختلافات شهود عارف قابل جمع‌اند، زیرا تفاوت آنها طولی است نه عرضی، این پاسخ صحیح نیست؛ چون علاوه بر اینکه بسیاری از این اختلافات در عرض هم و مقابل هم بوده و قابل‌جمع نمی‌باشند، عده‌ای از سالکان در درجات ضعیف قرار دارند و به دلیل جمودی که دارند و از شهود درجه والاتر محروم‌اند، به انکار درجات عالی می‌پردازند و نکول سالک نازل با قبول شاهد و اصل معارض هم بوده و محتاج به داوری میزان صدق است.
بنابراین شهودی که میزان صدق آن سنجیده نشود و ربانی یا شیطانی بودن آن تعیین نشده باشد، نمی‌تواند مورد تأیید واقع گردد، چراکه درصورتی‌که شهود سالک شیطانی باشد، او را از راه حقیقی سلوک منحرف می‌کند.

پی‌نوشت:
[1]. قیصری داود، شرح فصوص الحکم، قم، بیدار فر، 1375، صص 633 و 636
[2]. ابن عربی محیی الدین، الفتوحات المکیه فی معرفه الاسرار المالکیه و الملکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1418 قمری، ص 39
[3]. صدوق، التوحید، تصحیح و تعلیق غفاری علی‌اکبر، تهران، مکتبه الصدوق، ص 268
[4]. قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ [سوره مائده، آیه 26] [خدا به موسی] فرمود [ورود به] آن [سرزمین] چهل سال بر ایشان حرام شد [که] در بیابان سرگردان خواهند بود پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور.
[5]. جوادی آملی عبدالله، تحریر تمهيد القواعد، قم، انتشارات الزهراء، 1372، صص 134 و 135
[6]. همان، ص 136

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.