مبعث پیامبر و اتحاد مسلمانان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به اتفاق همه مذاهب اسلامی، در سن چهل سالگی و طبق وعدهای که از انبیاء و صالحین گذشته رسیده بود، در غار حرا، هنگامیکه به عبادت خداوند مشغول بودند، مورد عنایت خاص پروردگار قرار گرفت و با پیام جبرئیل أمین، مبنی بر خواندن آیاتی از کلام الله مجید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ...[علق/1] بخوان بهنام پروردگارت كه آفريد...» دارای نور نبوّت شدند و از همان لحظه، شروع به انجام رسالت خویش نمودند و با تبلیغ آن برای نزدیکترین افراد خانوادهاش، اولین گام را در این مسیر برداشتند. در دوران قبل از رسالت نیز به عنوان یک فرد مصلح و پاکسرشتی که به امانتداری شهرت خاص پیدا کرده بود، در میان مردم زندگی میکرد و هرگز سراغ بتپرستی نرفت.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از آنکه به رسالت مبعوث شدند، علاوه بر کمالات سابق، تکلیف هدایت جامعه را نیز بهدوش کشیدند و جمیع خطرات آن را به جان خریدند. رسالت و ابلاغ کلام خداوندی در میان جامعه بتپرستان و کسانیکه با زنده بهگور کردن دختران خود، بویی از انسانیت نبرده بودند، کاری بس دشوار و طاقتفرسا بود، که تحمل سختیهای آن جز از پیامبر خدا بر نمیآمد.
رسول اکرم در فرازی از سخنان خود به این مسئله اشاره نمودند و در مقایسه خود با دیگر پیامبران الهی، آزار و اذیت به خودشان را بسیار فراتر از مشقات سایر پیامبران الهی در مواجهه با مردم عصر خویش بیان مینمودند: «ما أوذي نبي مثل ما أوذيت.[1] هیچ پیامبری به اندازه من آزار و اذیت ندید.»
اما آنچه مهم است اینکه ایشان در مقابل آن همه هجمههای دشمنان، تسلیم نشدند و ثابت و استوار باقی ماندند و رسالت خویش را تا مرز «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا.[مائده/3] امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم.» پیش بردند.
امروز نیز تنها بسنده کردن به برپایی مراسمات جشن مبعث و تولد پیامبر، چندان راه بهجایی نخواهد برد. مسلمانان باید با پرهیز از اختلافات درون مذهبی و بهدست آوردن اتحاد منسجم و همچنین تحمل رنج و مشقات فراوان در گسترش و نشر معارف اسلامی، آن را به تمام جهان صادر کنند و در این راه از همه چیز خود، مایه بگذارند.
پینوشت:
[1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی بیروت، ج39، ص56
افزودن نظر جدید