عرفان بدون دین

  • 1395/02/04 - 15:33
گرایش‌هایی وجود دارد که در آن‌ها اعتقاد به خدا وجود دارد و حتی به خدای واحد اعتقاد دارند، و ممکن است محور گرایش در آن عرفان، خدا باشد (علی الادعا)؛ ولی پایبندی به دین، وحی و کتاب آسمانی وجود ندارد. این‌ها را می‌توان عرفان‌های دئیستی نامید. این‌ها درواقع منکر نبوت هستند و عقل خود را کافی می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گرایش‌هایی وجود دارد که در آن‌ها اعتقاد به خدا وجود دارد و حتی به خدای واحد اعتقاد دارند، و ممکن است محور گرایش در آن عرفان، خدا باشد (علی الادعا)؛ ولی پایبندی به دین، وحی و کتاب آسمانی وجود ندارد. این‌ها را می‌توان عرفان‌های دئیستی نامید. این‌ها درواقع منکر نبوت هستند و عقل خود را کافی می‌دانند. همه‌ی این گرایش‌ها وجود دارند و فقط فرض‌های ذهنی نیستند. دئیست، کسی است که به خدا اعتقاد دارد؛ ولی معتقد است که وقتی خداوند این عالم را آفرید، کارش تمام شده و کاری به این عالم ندارد. عالَم خودگردان است؛ مثل ساعتی است که خدا کوکش کرده و خود آن به‌صورت اتوماتیک کار می‌کند.
این مطلب را با توجه به اصول حکمت متعالیه ملّاصدرا مبنی بر مراتب داشتن وجود و اصل تعلّقی بودن وجود معلول و عدم استقلال آن نسبت به علت هستی بخش، بهتر می‌توان تبیین کرد. حاصل آن، این است که همگی علت‌ها و معلول‌ها نسبت به خدای متعال، عین فقر و وابستگی و نیاز هستند و هیچ‌گونه استقلالی ندارند. ازاین‌رو، خالقیّت حقیقی و استقلالی، منحصر به خدای متعال است و همه موجودات در همه شئون خودشان و در همه احوال و ازمنه، نیازمند به وی می‌باشند و محال است که موجودی در یکی از شئون هستی‌اش بی‌نیاز از وی گردد. بنابراین، آنچه از برخی فلاسفه غربی نقل‌شده که جهان طبیعت مانند ساعتی است که یک‌بار و برای همیشه کوک شده و دیگر کار کردنش نیاز به خدا ندارد، دور از حقیقت است، بلکه جهان هستی در همه شئون و اطوارش نیازمند خدای متعال می‌باشد و اگر لحظه‌ای از افاده هستی خودداری کند، هیچ‌چیزی باقی نخواهد ماند.[1]
خدا بعد از خلقت، دیگر در عالم دخالتی ندارد؛ نه دخالت تکوینی و نه دخالت تشریعی. منظور از تکوین این است که مسیر و سرنوشت عالم را قوانین طبیعت تأمین می‌کند و منظور از تشریع این است که قانون و وظیفه‌ی انسان نیز به انسان‌ها واگذار شده است. پس طبیعت کار خود را انجام می‌دهد و انسان‌ها هم، چون عقل دارند، تکلیف خود را مشخص کنند. به این دئیسم می‌گویند؛ یعنی اعتقاد به خدا بدون اعتقاد به دخالت خداوند در این عالم، چه دخالت تکوینی و چه دخالت تشریعی. یکی از دئیست‌های معروف، ولتر است. می‌توان نظریه‌ی تفویض معتزلی را نوعی دئیسم در تکوین محسوب نمود.
این تفکر در غرب رواج زیادی دارد و یکی از زمینه‌هایی که باعث پیدایش این تفکر شده، ادیان تحریف شده و انحرافی است. وقتی به ادیانی مثل مسیحیت، یهود و... برخورد می‌کنند، متوجه می‌شوند که تعالیم آن‌ها منطقی نیست و برخی از آن‌ها خلاف عقل است؛ بنابراین نتیجه می‌گیرند که این سخنان نمی‌تواند سخن خدا باشد. از طرفی به خدا اعتقاد داشته، و از طرفی می‌بینند این سخنان نمی‌تواند سخن خدا باشد و خدمان بهتر می‌فهمیم. وقتی عقل خود را کنار چنین دینی می‌گذاریم و می‌بینیم که عقل، بهتر از دین واقعیات را درک می‌کند، دلیلی ندارد از انجیل تبعیت کنیم. این خداپرستی بدون دین، مذهب و شریعت است. گاهی با عناوین زیبا و مقدسی از آن تعبیر می‌شود، مانند دین فطری و طبیعی.[2]
دئیست‌ها عقاید یکسانی ندارند. امروز بسیاری از متفکران در غرب، مسیحیت را نمی‌پذیرند؛ اما به خدا اعتقاد دارند. در کشور ما نیز گاهی چنین سخنانی شنیده می‌شود. آن‌ها در این جهت مشترک‌اند که به دین پایبند نیستند. در برخی از نوشته‌ها سخن از معنویت بدون دین گفته می‌شود. از نوعی معنویت سخن گفته می‌شود که در آن دین وجود ندارد. معنویتی ورای ادیان است. عناصری را برای معنویت برمی‌شمارند که پایبندی به دین در آن‌ها وجود ندارد. معنویت و عرفان شیعی چنین عرفانی را نمی‌پذیرد. در نگاه قرآنی، خدا همه کاره‌ی این عالم است: «ألاَ لَهُ الخَلقُ وَ الأَمرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ العَالَمِینَ».[3]
پروردگار همه‌ی عالم یکی است، و تدبیر همه امور به دست اوست. بنابراین، شکر او و خضوع در برابرش بر همه واجب است و یکی از راه‌های تأکید بر یگانگی خداوند این است که خداوند کسی است که آسمان‌ها و زمین را آفرید و امور آن را به نظام احسنی که جمیع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط می‌سازد تدبیر می‌نماید، پس او به تنهایی رب‌العالمین است.[4]

پی‌نوشت: 

[1] . محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۱۹.
[2] . فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء، ص ۱۹۱ .
[3] . سوره اعراف، آیه ۵۴ .
[4] . تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، انتشارات اسلامی ۱۳۷۴، ج ۸، ص ۱۸۴ .

جهت مطالعه بنگرید به: محمد فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.