تأویل صوفیانه سرآغاز انحراف در دین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که همواره قرآن بهعنوان بزرگترین منبع استشهاد و استناد همه فرقهها بوده است، لذا مانند هر کتاب مقدس دیگر در معرض تفسیرهای تکلّفآمیز و به دور از ظواهر آن قرار داشته است. ازجمله فرقی که مشهور است که دست به تأویل به دور از ظواهر آیات زده است، فرقه تصوف میباشد. چنانکه برخی از غلات میکوشیدند بسیاری از اسماء وارده در قرآن را بر اشخاص معین تاریخی تطبیق کنند و عدهای دیگر اصرار زیاد در نسبت دادن عجایب و غرایب به آیات قرآنی داشتند.[1]
تصوف یک فرقه تأویلی
صوفیان مدعیاند که اهل احوال و محبت و اخلاص هستند و اموری همچون تأویل را وصف باطن تلقی میپنداشتهاند.[2] آنان در مقابل ظاهر دین ــ که علم شریعت است ــ چیزی به نام باطن دین ساختند و به آن معتقد بودند. به جرأت میتوان تصوف را یک مسلکی تأویلی به شمار آورد.
معنای تأویل
علیرغم تلاش مفسران و دانشمندان علوم قرآنی برای توضیح و تبیین مفهوم «تأویل»؛ همچنان پردهای از ابهام درباره این مفهوم وجود دارد.
در لغت
تأویل از ماده «اول» به معنای رجوع است [3] فعل ثلاثی مجرد آن «آل» است به معنای رجوع و مصدر باب تفعیل است که یکی از وجوه رایج باب تفعیل متعدی ساختن فعل لازم است که به معنای رجوع دادن آن چیز به مبدأ و آغاز آن خواهد بود [4] و بعضی گفتهاند که تأویل از «ایاله» گرفتهشده که به معنای سیاست است. [5]
در اصطلاح
آیا برای قرآن تأویل وجود دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید گفت که بنا بر صراحت آیات الهی برای قرآن کریم تأویل وجود دارد [6] و تأویل، بهحق و باطل تقسیمشده است. [7] اما تعاریفی که برای تأویل آمده خیلی متفاوت و مختلف است. با مراجعه به قرآن و روایات بررسی اجمالی تأویل را تمام کرده و برای رعایت اختصار از ذکر آرای مفسران خودداری میشود.
تأویل در قرآن کریم
تأویل در قرآن گاهی در مورد خود قرآن و گاه درباره غیر قرآن مطرح است: 1. تأویل رؤیا در ۸ مورد که منظور حقیقتی است که خواب از آن حکایت میکند؛ [8] 2. مآل و مرجع امر که در سه مورد به کار رفته است؛ [9] 3. توجیه متشابه در ۴ مورد؛ [10] با توجه به آیات مربوط به تأویل در ۳ دسته فوق میفهمیم واژه تأویل به معنای تفسیر نیست. بلکه معنای تأویل غیر از تفسیر است.
تأویل در روایات
تأویل در عرف کلمات معصومین (علیهم السلام) بیشتر در برابر تنزیل و بعضاً در برابر تفسیر است. بعضی روایات مصادیق خارجی بعضی آیات را بهعنوان تأویل آن بیان کردهاند، مثل روایت زراره از امام صادق (علیه السلام) که درباره آیه شریفه «.... وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکينَ کَافَّةً کَما يُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ[سوره توبه، آیه 36]... با همه مشرکان بجنگید همان گونه که آنها با همه شما می جنگند، و بدانید که خدا با پرهیزگاران است.» سئوال میکند حضرت میفرماید: تأویلی دارد که هنوز نیامده وقتی قائم ما ظهور کند آنان که او را میبینند، تأویل آیه را خواهند دید. [11]
در بعضی از روایات بطن قرآن کریم بهعنوان تأویل آن مطرحشده است، فضیل بن یسار از امام باقر (علیه السلام) درباره ظهر و بطن سئوال میکند حضرت میفرماید: «ظهر قرآن همان تنزیل آن» است و بطن قرآن تأویل آن و حضرت در ادامه میفرماید: «این تأویل را جز راسخان در علم که ما هستیم نمیداند»[12] آنچه از مجموع این روایات بهدست میآید، این است که تأویل در نظر قرآن و روایات به ۳ بخش تقسیمشده است؛ تأویل به معنای مصادیق خارجی و محقق شده یا محقق نشده آیات، تأویل متشابهات قرآن بواسطه محکمات و تأویل به معنای بطون آیات قرآن.
با توجه به بررسی معنا و مفهوم تأویل در لسان خدای متعال و کلام نورانی اهلبیت (علیهمالسلام) اجمالاً متوجه میشویم، تأویل معنایی غیر از تفسیر داشته و کسی جز راسخون در علم که همانا اهلبیت پیامبر (علیهمالسلام) هستند از تأویل آیات قرآن اطلاع ندارد. با این استدلال تأویل آیات قرآن، توسط غیرمعصومین (علیهمالسلام) چیزی جز تفسیر به رأی نمیباشد.
برخی تأویلات متصوفه
در مورد تفسیر به رأی متصوفه به قول شهید مطهری بسنده میکنیم: «از اسماعیلیّه که بگذریم متصّوفه درزمینه تحریف آیات و تأویل آنها مطابق عقاید شخصی خود، ید طولایی داشتند… صوفیه در تأویل آیات مربوط به ذبح حضرت اسماعیل (علیهالسلام) توسط حضرت ابراهیم (علیهالسلام) میگویند: مقصود از ابراهیم، ابراهیم عقل است و مقصود از اسماعیل، اسماعیل نفس و عقل در این شرح قصد آن داشت تا نفس را ذبح کند. قطعاً چنین برداشتی بازی با قرآن و ارائه یک شناخت انحرافی مبتنی بر خواستهها و امیال شخصی و گروهی است.[13]چنین تأویلاتی قطعاً مصداق تفسیر به رأی است و براساس روایت امام صادق (علیهالسلام) که فرمودند: «کسی که قرآن را به رأی خود تفسیر کند جایگاهش پر از آتش قرارداده میشود.»[14]
نتیجه این که با ایجاد فاصله میان راسخون در علم یعنی عترت پیامبر اسلام (علیهمالسلام) به عنوان مفسران حقیقی آیات قرآن، راه تفسیر به رأی برای دشمنان دین خدا باز شد و این آغاز ایجاد تفرقه، اختلاف و انحراف در امت اسلامی بود.
پینوشت:
[1]. آدم متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1362، 227
[2]. ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج ۱، ص ۱۷ ـ ۱۸-23 و 24، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴؛ اسماعیل بن محمد مستملی، خلاصه شرح تعرّف، ج ۱، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹ و 257، بر اساس نسخه منحصربه فرد مورخ ۷۱۳ هجری، چاپ احمدعلی رجایی، تهران ۱۳۴۹ ش.
[3]. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج 1، 80.
[4]. ابن منظور، لسان العرب، ج 11، ص 33.
[5]. الذهبی، التفسیرو المفسرون، ج 1، ص 16، و رازی، ج 1، ص 24.
[6]. آل عمران، 7.
[7]. آل عمران، 12.
[8]. یوسف، 36، 44، 45 و 100.
[9]. کهف، 78 و 82؛ یوسف،37.
[10]. آل عمران،7.
[11]. عیاشی، محمدبن مسعود، تفسیر عیاشی، ج 2، ص 56.
[12]. صفار قمی، محمدبن حسن، بصائر الدرجات، ص 196.
[13]. شهید مطهری آشنایی با قرآن، ص ۲۷-۲۸، انتشارات صدرا
[14]. تفسیر عیاشی جلد ۱ صفحه ۱۲
افزودن نظر جدید