اهمیت تولید ملی نزد علمای قدیم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمدحسین فشارکی فرزند محمد جعفر، عالم و مجتهد اصولی و از بزرگان علمای اصفهان در اواخر عصر قاجاریه و اوایل پهلوی است که در کارنامه سیاسی او مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی دیده می شود.
او شاگردی اساتیدی چون محمدباقر نجفی، زین العابدین مازندرانی، حبیب الله رشتی و میرزای شیرازی(صاحب فتوای تنباکو) را در کارنامه داشته است. وی طی یک اقدام بدیع در اواسط جمادی الاول ۱۳۲۴ قمری (تیر 1285 شمسی) و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم که به مهاجرت کبری معروف شد (در ادامه نهضت مشروطه، پس از آن که خواستههای علما و مردم در مورد تاسیس عدالت خانه و اجرای قوانین اسلام و... عملی نشد، علما تصمیم گرفتند که به قم مهاجرت نموده و در حرم حضرت معصومه (س) تحصن کنند)، به همراهی۱۳نفر از علمای طراز اول اصفهان اعلامیهای صادر کردند و مواردی را متعهد شدند.
آقا نجفی اصفهانی، حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی، آیت الله ابوالقاسم دهکردی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویباره ای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و رکن الملک شیرازی از جمله علمایی بودند که همراه با آیت الله فشارکی این اعلامیه را امضا کرده بودند.
آن اعلامیه هنوز هم خواندنی است و درسهای جالبی برای امروز ما دارد. اگر هر کدام از ما متعهد شویم در زندگی شخصی خود به مواردی این چنینی پایبند باشیم تحول بزرگی در جامعه ایجاد خواهد شد، متن کامل آن اعلامیه به این شرح است:
وقتی علما مصرف تولیدات غیر ایرانی را ممنوع کردند
متن کامل بیانیه آیت الله فشارکی و 12 نفر از علمای طراز اول
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک، متعهد و ملتزم شرعی شده ایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا ۵ فقره است:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمی شویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شده ایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت می شود، لباس خودمان را از آن منسوج نماییم و منسوج غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباس های غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شده ایم حتی المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: مهمانی ها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی می نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمی رویم زیرا که آیات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانواده ها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، به نظر توهین و خفت می نگریم.[1]
پینوشت
[1]. روزنامه حبل المتین کلکته، سال ۱۴، ش ۲،۱۹جمادی الثانی ۱۳۲۴.
منبع: مشرق
افزودن نظر جدید