عرفان سرخ‌پوستی در سینما

  • 1395/01/19 - 23:50
در برخی آثار سینمایی و تلویزیونی، گونه‌های عرفان سرخ‌پوستی دیده می‌شود. در این‌جا فیلم‌هایی مد نظر است که عرفان سرخ‌پوستی در داستان آن‌ها نقش اساسی دارد و به آن می‌پردازد و روشن است که فیلم‌های بسیاری وجود دارد که با سرخ‌پوست‌ها مرتبط‌ اند؛ ولی عرفان سرخ‌پوستی در آن‌ها مطرح نمی‌شود.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ نمایندۀ عرفان ساحری[1] «کارلوس کاستاندا» است. این آیین مهم‌ترین نوع عرفان سرخ‌پوستی است و گاهی به نام «عرفان عقاب» هم خوانده می‌شود. کتاب‌های کاستاندا بیش‌تر درباره فرهنگ و عرفان سرخ‌پوستان مکزیکی است. این کتاب‌ها در واقع دروازه‌ای به سوی بازشناسی و بازخوانی تعالیم جادوگر بزرگ مکزیکی «دون خوان» است. کاستاندا ابتدا برای تحقیق دربارۀ چند گیاه دارویی توهم‌زا به میان سرخ‌پوستان مکزیکی رفت، اما در نهایت عرفان جادوگری و سرخ‌پوستی را در آثار خود بازگو کرد.
آموزه‌های عرفان ساحری نکات قابل تأملی دارد که به اختصار بیان می‌شود: نکتۀ نخست استفاده از سحر است که در این آیین نقش اساسی دارد و از نظر اسلام در هر شکلی حرام است و امر حرام نمی‌تواند طریق عرفانی محسوب شود. مسئلۀ رؤیابینی یکی از آموزه‌هایی است که در عرفان ساحری به معنای تفسیر و برداشت از دنیا به کار می‌رود. باید توجه داشت که اگر دنیای هر فرد، براساس برداشت او از دنیا باشد، لازمۀ آن تفکیک واقعیت و برداشت از واقعیت است.
حداکثر چیزی که دربارۀ عرفان ساحری کاستاندا می‌توان گفت آن است که این مکتب، بیش‌تر شامل یک سلسله توصیه‌های اخلاقی برای رسیدن به زندگی بهتر است که با تأمل بر آن‌ها می‌توان دریافت که این آیین نه عرفان است و نه مکتب اخلاقی راستین؛ زیرا حاصل اندیشه‌های انسان محدود است.
در برخی آثار سینمایی و تلویزیونی، گونه‌های عرفان سرخ‌پوستی دیده می‌شود. در این‌جا فیلم‌هایی مد نظر است که عرفان سرخ‌پوستی در داستان آن‌ها نقش اساسی دارد و به آن می‌پردازد و روشن است که فیلم‌های بسیاری وجود دارد که با سرخ‌پوست‌ها مرتبط‌اند؛ ولی عرفان سرخ‌پوستی در آن‌ها مطرح نمی‌شود.
شخصیت اصلی در فیلم «با گرگ‌ها می‌رقصد» یک سرباز آمریکایی است که پس از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعتش، دور از مردم، جایی را برای سکونت بر می‌گزیند. او در آن‌جا به واسطۀ زنی با سرخ‌پوستان آشنا می‌شود. فیلم دو جریان سفید پوستان و سرخ‌پوستان را مقایسه می‌کند. سفیدپوستان انسان‌های نژادپرست، وحشی و متجاوزگرند که برای تصرف هرچیزی به بومیان و حتی هم‌نوعان خود حمله می‌کنند. آن‌چه این سرباز را جذب فرهنگ سرخ‌پوستی می‌کند، آیین و رفتار مردم آن است. او با طریق سرخ‌پوستی به نداشته‌های روحی و شخصیتی‌اش می‌رسد.
در داستان فیلم «استرالیا» دورگه‌ای به نام «نولا» حضور دارد که مرد کهن‌سالی به نام «کینگ جرج» که یک سرخ‌پوست است، وی را با آیینی ویژه آشنا می‌کند و بر اساس آن تربیت می‌یابد. در این آیین سرخ‌پوستی، چیزی شبیه آواز و مناسک دینی وجود دارد. کینگ جرج، یک فردی دانا و دارای قدرت‌های فراطبیعی است که دنبال اصالت بخشی به نوجوان دورگه است. در پایان داستان، نولا از مرد و زنی که او را به فرزندی قبول کرده‌اند، جدا می‌شود و با کینگ جرج می‌رود تا راه و رسم زندگی و منش سرخ‌پوستی را بیاموزد.
یک سرباز ارتش آمریکا در فیلم «جونا هکس» مقابل ظلم نیروهای خودی می‌ایستد و عده‌ای از آنان را می‌کشد که در میان کشته‌شدگان پسر فرمانده نیز حضور دارد. فرمانده پس از گذشت مدتی با گروهی مزدور برای انتقام می‌آید و خانوادۀ سرباز را می‌سوزاند و او را تا حد مرگ شکنجه می‌دهد و به صلیب می‌کشد. سرخ‌پوستان ساکن در آن حوالی، او را به قبیله‌شان می‌برند و از طریق سحر احیا می‌کنند. این سحر باعث می‌شود این فرد، همواره با نوعی طلسم همراه باشد که بر اثر آن می‌تواند با مردگان سخن بگوید. این فیلم اشاره‌ای روشن به عرفان ساحری به شمار می‌رود.
عرفان سرخ‌پوستی آیینی طبیعت‌‌گرا است؛ به این معنا که متعلق تجربۀ درونی در آن وحدت روح طبیعت و فنای نهایی سالک در نیروی طبیعت است. طبیعت‌گرایی از آن‌جایی آغاز شد که انسان، دعوت انبیاء را فراموش کرد و کوشید با تکیه بر اندیشۀ خود، آیینی برای پرستش معبود بنا نهد.
در اندیشۀ عرفانی سرخ‌پوستی خدا، معاد، وحی و نبوت جایگاهی ندارد؛ زیرا این‌گونه مکاتب ساختۀ انسان‌اند و اندیشۀ محدود انسانی، نتیجه‌ای جز بنا نهادن آیینی انسان‌مدار و دنیوی در بر نخواهد داشت.[2]

پی‌نوشت:

[1]. آفتاب و سایه‌ها، فعالی، محمد تقی، نشر عابد، 1390، ص 203-236.
[2]. دین و سینما، جواد امین خندقی، نشر ولاء منتظر، قم، ج3، ص 174.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.