جلولا امروزه در كجا واقع است؟ جنگ جلولا را توضيح دهيد؟

  • 1395/01/12 - 20:25
جلولاء، شهر قديم ايراني و در سرزمين عراق كنوني، نزديك خانقين كنار مرز ايران و عراق واقع است. اين شهر در مسير راه عراق به خراسان بوده است و به يك فاصله چهل و پنج كيلومتري از خانقين قرار داشته است و نيز نام نهري است كه بر كنارة آن چند روستا از روستاهاي بغداد واقع شده است. امروزه ظاهراً به نام سردار معروف مسلمان «سعد بن ابي وَ قّاص» سعديه خوانده مي شود...

موقعيت جلولاء:
جلولاء، شهر قديم ايراني و در سرزمين عراق كنوني،[1] نزديك خانقين كنار مرز ايران و عراق واقع است.[2] اين شهر در مسير راه عراق به خراسان بوده است[3] و به يك فاصله چهل و پنج كيلومتري از خانقين قرار داشته است[4] و نيز نام نهري است كه بر كنارة آن چند روستا از روستاهاي بغداد واقع شده است.[5]
امروزه ظاهراً به نام سردار معروف مسلمان «سعد بن ابي وَ قّاص» سعديه خوانده مي شود.[6]

جنگ جلولاء:
اين جنگ در سال شانزدهم هجري در عهد عمر بن خطّاب ميان سپاه ايران و مسلمانان به وقوع پيوست. پس از فتح مدائن به دست سپاه اسلام به فرماندهي سعد بن ابي وقاص و فرار يزدگرد، پادشاه ايرانيان به شهر حلوان (در نزديكي سرپل ذهاب فعلي)، به سعد خبر رسيد كه يزدگرد در حلوان سپاهي فراهم آورده و در صدد حمله به مسلمانان است. از اين رو سپاهي از سوي سعد بن ابي وقاص به فرماندهي، هاشم بن عتبة بن ابي وقاص روانة آنجا شد. ايرانيان پس از فرار از مداين به جلولاء رفتند و آنجا را محل مناسبي براي پيكار با مسلمانان تشخيص دادند و خندق بزرگي براي جلوگيري از پيشروي سپاه اسلام حفر كردند و با هم قسم ياد كردند كه فرار نكنند. در نتيجه نبرد سختي در جلولاء بين سپاه مسلمانان و ايرانيان روي داد كه هرگز مسلمانان نظير آن را نديده بودند.[7]
حجر بن عدّي كندي، در اين جنگ فرماندهي جناح چپ سپاه اسلام را بر عهده داشت.[8] سردار لشكر ايرانيان فردي به نام مهران از اهالي ري بود.
سرانجام مسلمانان پس از نبردي سخت به لطف الهي ايرانيان را شكست دادند و تنها گروه اندكي از آنان باقي ماندند. كشتگان، پهنة نبرد را بر آنها بستند و در خندقي كه خود حفر كرده بودند غرق شدند و از اين رو جنگ را «جلولاء» به معني «پوشاننده» خواندند، چون كه همة ـ پهنة پيكار به وسيلة كشته شدگان پوشانده شده بود.[9]
چون گزارش اين شكست به يزدگرد رسيد، از حلوان به سوي ري رفت. شايان ذكر است كه در اين جنگ غنايم زيادي به دست سپاه مسلمانان افتاد. هاشم ابن عتبه غنايم را جمع كرد و به نزد سعد بن ابي وقاص فرستاد.
سلمان بن ربيعه آنها را تقسيم كرد و به هر سواره اي نه هزار دينار يا درهم و نه چهار پا يا دام رسيد و خمس آنرا به نزد عمر بن خطاب فرستادند. پس از فتح جلولا سپاه اسلام به سوي خانقين حركت كرد.[10]
با بررسي متون موجود در اين زمينه به اين نتيجه مي رسيم كه به رغم تجهيزات بسيار سپاه ايرانيان در جنگ جلولا اين لطف الهي و شجاعت و تدبير وصف ناپذير مسلمانان صدر اسلام بود كه به مدد آنان آمد و آنها بر لشكر ساسانيان غلبه كردند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ سياسي اسلام،نویسنده:  حسن ابراهي.
2. فروغ ابديّت،نویسنده: جعفر سبحاني.

پي نوشت ها:
[1] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745.
[2] . يارشاطر، احسان، تاريخ ايران، از سلوكيان تا فروپاشي دولت ساسانيان، ترجمه حسن انوشه، تهران: امير كبير، 1372، صص 8-597
[3] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745 و ابوالفداء، تقويم البلدان، ترجمة عبدالمحمد آيتي، بنياد فرهنگ ايران، 1342، صص 349 ـ 348 و لغت نامه دهخدا، ج5، ص 6881.
[4] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745.
[5] . ابوالفدا، تقويم البلدان، صص 349 ـ 348.
[6] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745.
[7] . بلاذري، احمد بن يحيي بن جابر، فتوح البلدان، ترجمة محمد توكل، نشر نقره. 1367، ص 377 و محمد بن علي بن اعثم كوفي، الفتوح، ترجمة محمد بن احمد مستوفي هروي، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1372، ص 152، و عزالدين علي ابن اثير، تاريخ كامل، ترجمه سيد محمد حسين روحاني، تهران: اساطير، 1374، ج4، صص 1439 ـ 1437 و طبري، محمد بن جرير، تاريخ الرسل و الملوك، ترجمة ابوالقاسم پاينده، تهران: اساطير، ص 1828، و پيرنيا، حسن، تاريخ ايران از آغاز تا انقراض ساسانيان، تهران: انتشارات كتابخانة خيام، 1375، صص 236 ـ 235 و جعفريان، رسول، تاريخ خلفا، قم، دليل، 1379، صص120-119.
[8] . ابن اعثم، ترجمة الفتوح، ص 152 و جعفريان، رسول، تاريخ خلفا، صص 120-119.
[9] . ابن اثير، تاريخ كامل، صص 1439 ـ 1438.
[10] . طبري، محمد بن جرير، ترجمة تاريخ الرسل و الملوك، ج5، ص 1828، و ابن اثير، ترجمة تاريخ كامل، ج4، صص 1439 ـ 1438، و ابن اعثم، ترجمة الفتوح، ص 152.

بازنشر

دیدگاه‌ها

واقعا جای تاسف داره که مردم یک کشور از سپاهی که صدها هزار نفر از مردم خودش رو قتل عام کرده و اموال آنها رو به غارت برده با این احترام به نام "سپاه اسلام" و "غنائم جنگی" یاد کند و این چنین شکست هموطنان خودش رو در یک جنگ ناریخی جشن بگیرد. به راستی آیا مردم دیگری در جهان وجود دارند که اینگونه به مشتی غارتگر وحشی احترام گزارده و شجاعت و ایستادگی مردم خود رو در مقابل حمله بیگانه را جشن بگیرند؟ آیا شما واقعا یک ایرانی هستید؟

حکومت ساسانی، یک حکومت ضد مردمی و ضد ایرانی (ولی در ظاهر ایرانی) بود. به همین سبب، در فتح ایران به دست مسلمین، اکثر ایرانیان از حکومت ساسانی حمایت نکردند. حتی برخی از ایرانیان شجاع و حق طلب، مانند گروه دیالمه و... به لشکر مسلمین ملحق شدند. در منطق متعصبین ملیگرا، اگر حکومت ساسانی، کسی را غارت کند خوب است ولی اگر دیگران، حکومت ساسانی را غارت کنند (یا از آنان غنیمت بگیرند یا به هر تعبیری...) این بد است. در نهایت تحجر و خودخواهی

با تشکر از درج نظر اینجانب. حکومت ساسانی قطعا مانند تمامی حکومتهای قبل و بعد از خود یک حکومت ایده ال و یا حتی عدالتگر محسوب نمیشد و دچار فساد در لایه های موبدان زرتشتی و سپاهیان بود ولی هر چه بود خودی بود. خاندان بنی امیه که در اینجا به حق جلوه داده می شوند با نهایت غارتگری و صبوعیت به مدت حدود یک قرن جای ساسانیان را گرفتند و در این مدت هر کس مسلمان میشد ظاهرا در امان بود و هرکس سر باز میزد باید جزیه و مالیاتهای سنگین می پرداخت و رفته رفته مردمی که توان پرداخت نداشتند چاره ای جز پذیرفتن مسلک جدید نمی دیدند. اینجا نه طبیعتا خود تاریخ بلکه تفسیر یکطرفه آن است که مورد انتقاد است یعنی صرفا چون تجاوزگران مسلمان بوده اند پس حق تعدی، تجاوز، غارتگری، فروش زنان و دختران ایرانی در بازاهای برده داری مکه و مدینه و هزاران عمل ننگین که در طول حکومت خلفای اموی و سردران آن رخ داد توجیه پذیر است. امروزه ما می دانیم که تحول فرهنگی، علمی و اخلاقی یک شبه پدید نمی اید و یک شبه هم از بین نمی رود. اعرابی که حوزه تفکر و تامل آنها از محدوده زن، شراب و شمشیرشان فراتر نمی رفته و اساسا در محیطی زندگی نمی کرده اند که واجد کلمه تمدن یا فرهنگ باشد نمی توانسته اند پیام آور صلح، دوستی یا انسانیت برای ایرانیان باشند چه اگر به دقت بنگریم پس از فتح ایران و کشتار و دستیابی به غنائم مجددا به روحیه و طبع سابق خود بازگشته اند و اقوام مختلف این خاندان با کشتار یکدیگر و همچنین مقابله با علویان زمینه سقوط خویش را نیز فراهم نمودند. بنابراین نظر من تطهیر ساسانیان نیست ولی قطعا با ذکر عنوان "مسلمانان" نمی توان متجاوزان را نیز تطهیر نمود.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.