ریاضات غیر شرعی صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در ادیان مختلف انسانها همیشه به دنبال رسیدن به کمال و تقرب به خداوند متعال بودهاند و به همین منظور خداوند متعال با مبعوث کردن پیامبران و اوصیاءشان زمینه به کمال رسیدن و هدایت و معرفت مردم به خداوند متعال را فراهم کرده است و با فرستادن شریعت خود توسط هر یک از این پیامبران راه سعادت را به انسانها نشان داده است تا دچار گمراهی نشوند.
اما انسانهایی که از پیامبران و اوصیاءشان برای رسیدن به کمال و معرفت الهی پیروی نکردهاند، دچار ضلالت و گمراهی شده، چنانکه از صدر اسلام تا بحال میبینیم که صوفیه برای رسیدن به غایت کمال، از معارف اهلبیت(علیهم السلام) استفاده نکرده، بلکه از ریاضتهای غیر شرعی برای نیل به مقصود خود استفاده کردهاند و معتقدند که انسان بوسیله ریاضت کشیدن و کشتن نفس خود به حقیقت(فنا) میرسد، مثل محمد غزالی که شش ریاضت را ذکر میکند و میگوید: «ریاضت اکثر صوفیان باید این شش طریقه باشد تا از این طریق به حق واصل شوند که ازجمله این شش ریاضت یکی این است که فردی که علاقه به اموال و زخارف دنیا بر قلب او ریشه بسته، باید به دست خود مقداری از اموالش را به دریا ریزد تا انفاق مال بر مردم، بر وی آسان شود، یا این که افرادی که در خود تکبر و بزرگ منشی مشاهده میکنند باید در بازار اقدام به گدایی و دریوزگی کنند تا این صفت زشت در نفس آنها کشته شود، یا کسی که حالت عصبانیت و غضب بر وی مستولی میگردد باید افرادی را وادار نماید تا در میان مردم، کوچه و بازار به وی دشنام دهند تا از این رهگذر دارای شکیبایی و حوصله شود».[1]
اما باید گفت که آیا هیچ عقل سلیمی حکم به این میکند که انسان برای عدم دلبستگی به دنیا مال خود را تلف کند، درحالی که شارع مقدس هم اتلاف مال را جایز نمیداند، چون در قرآن کریم خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ [اسراء/ 27] اسرافکاران از برادران شیطاناند». آیا تبذیری از این بالاتر که مال خود را تلف کنی و به دریا بیاندازی ولی به برادر محتاج خویش ندهی.
در اسلام در هیچ جایی اجازه هتک حرمت برادر مومن داده نشده است و حتی شخص مسلمان این حق را ندارد که دیگری را وادار سازد تا در ملاء عام به وی ناسزا گوید تا از این راه شخص دارای حلم و بردباری شود.
در مورد شیخ ابوسعید نقل شده «در جوانی شبها پس از آن که اهل خانه به خواب میرفتند آهسته برخاسته به مسجد میآمد که در گوشه مسجد چاه آبی بود، طنابی را به وسط چوبی بسته سر دیگر طناب را به پای خود میبست و سپس چوب را روی دهنه چاه گذارده و خود را وسط چاه تا نزدیک طلوع صبح معلق میساخت و قرآن میخواند»[2] و گفته شده که «هفت سال در بیابانی در نزدیکی سرخس به مجاهدت و ریاضت مشغول بود و معروف است که دراین هفت سال خار بیابان و سرگز و امثال آن میخورد».[3]
این ریاضات غیر شرعی هیچکدام بویی از سنت پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) از آنها نمیآید و علماء بزرگ هم همیشه مردم را از این ریاضتهای غیر شرعی برحذر داشتهاند، چون نه تنها این اعمال انسان را از خداوند متعال و شرع مقدس او دورتر میکند بلکه انسان را به شیطان نزدیکتر میکند، وعلت آن این است که این ریاضات جزء شرع مقدس اسلام نبوده است، در حالی که امیرالمومنین علی(علیه السلام) در مورد ریاضت میفرمایند: «الشریعة ریاضة النفس[4] (عمل به) شریعت، ریاضت نفس است». این اشخاص مثل مرتاضان هندی با کشتن نفس خود دارای قدرتهای میشوند که از راه ریاضات غیر شرعی بدست آوردهاند، که این قدرتها یا از شیطان است یا از کشتن نفس. در حالی که اسلام ناب محمدی هیچگاه سفارش به کشتن نفس نداشته بلکه همیشه سفارش به کرامت نفس و عزت نفس داشته است.
پینوشت:
[1]. مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ صوفی و صوفیگری، انتشارات حر، تهران، ۱۳۷۶، ج ۲، ص ۸۱۵
[2]. محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات أبی سعید، تصحیح و تنظیم شفیعی کدکنی، محمدرضا، انتشارات آگاه، تهران، 1386، ص 22
[3]. همان، ص 27
[4]. تیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالحکم، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366، ص 238
افزودن نظر جدید