پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیعه و سنی بر عصمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تاکید کرده و به سخنان و سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) عمل می‌کنند، زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) جز حق، سخن نمی‌گوید: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏.[نجم/4] گفتار او چيزى جز وحى كه به او نازل می‌‏شود، نيست‏».
بعد ازرحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) شیعه با پیروی از فرمایشات رسول الله (صلی الله علیه و آله) قائل به امامت علی و اولاد علی (علیهم السلام) شد، زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: بعد از من 12 خلیفه خواهند بود که همگی از قریش هستند.[1]
شیعیان با سرلوحه قرار دادن سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا سال 260 هجری قمری مستقیماً از نعمت ولایت و امامت انسان کامل و معصوم بهره‌مند بودند. از این‌رو منابع شیعه نسبت به اهل سنت بسیار غنی‌تر است. چنان‌چه احادیث چهار كتاب مهم حدیثى شیعه، یا «كتب اربعه» (اصول کافی، مَن لا یَحضُرُهُ الفَقِیه، تهذیب الاحكام، الاستبصار) شامل چهل و شش هزار و ۷۷۵  حدیث است، در حالی‌که شش کتاب اهل سنت معروف به «صحاح سته» فقط 16 هزار حدیث را به ثبت رسانده‌اند.[2]
اهل سنت که خود را از فیض امام معصوم، بی‌بهره می‌دیدند، برای جبران این نقیصه، طرح سلف صالح را پی‌ریزی کردند و با تسمک به احادیث ضعیف السند و الدلالة، از پیامبر (صلی الله علیه و آله) چون «خیر القرون قرنی، ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم ثم یجیع اقوام یسبق شهادتهم علی یمینهم و یمینهم علی شهادتهم.[3] بهترین مردم، مردم زمان من هستند، سپس گروهی که پس از آنان می‌آیند، آن‌گاه کسانی‌که در مرتبه‌ بعدی هستند، سپس مردمی می‌آیند که شهادت و سوگند آنان ارزشی ندارد.» موجبات دوری از مکتب اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) را رقم زدند.
چگونه بهترین قرن‌ها، سه قرن اول اسلام است، در حالی‌که جنگ «جمل، صفین و نهروان» در قرن اول بود؟
چگونه قرن اول برتر است، در حالی‌که خوارج در قرن اول به‌وجود آمدند؟
چگونه قول و سخن صحابه حجت است در حالی‌که طلحه و زبیر با همراه کردن همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مقابل خلیفه مسلمین قد علم کردند و خون هزاران نفر را هدر دادند؟
چگونه قرن اول اسلام بهترین قرون است در حالی‌که عثمان توسط صحابه رسول الله (صلی الله علیه و آله) به قتل رسید؟
اکنون سوال این است که چگونه می‌توان فهم سلف را بر فهم معصوم ترجیح داد!؟ در حالی‌که ثمره و نتیجه این تفکر چیزی جز انتشار تروریست در منطقه و جهان اسلام نیست.
امروزه گروه‌هایی دانسته یا ندانسته با تفکر سلفیت در حال از بین بردن زیر بناهای اقتصادی کشورهای مسلمان هستند، در حالی‌که دشمن حقیقی خودشان (صهیونیست) را به فراموشی سپرده‌اند. نه‌تنها به فراموشی، بلکه پیمان دوستی با آن‌ها بسته‌اند. آیا این فجایع به‌خاطر دوری از فهم معصوم و عمل به فهم سلف نیست!؟

پی‌نوشت:
[1]. «سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ نَبِیَّ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ:  یَکُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِیرًا، فَقَالَ کَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا فَقَالَ الْقَوْمُ: کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْش.» جابر بن سمره از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت کرده است: برای شما دوازده امیر خواهد بود، پس کلمه‌ای گفت که نشنیدم، پدرم گفت: پیامبر می‌گوید: همه‌ی آنان از قریش هستند.
بخاری، محمّد بن اسماعيل، صحيح بخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق، ج9، ص81
ترمذی، محمّد بن عيسی (م 279)، سنن الترمذي، تحقيق: بشار عواد معروف، دار الغرب الإسلامي، بيروت، 1998 م، ج4، ص71
[2]. «جامعیت مذهب شیعه نسبت به مذاهب اربعه».
[3]. نيشابوری، مسلم بن حجّاج، صحیح مسلم،  تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا، ج4، ص1962

نویسنده: مجتبی محیطی