محبت به اهلبیت، مزد رسالت پیامبر (ص)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در برابر رسالت خود از مردم مزدی طلب نکرد، ولی آنان را به محبت اهلبیت عصمت و طهارت فراخواند و فرمود: «قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى.[شوری/23] در برابر این تبلیغ، هیچ مزدی از شما نمیخواهم، مگر دوستی خاندانم». در جای دیگر میفرماید: «قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ.[سبأ/47] مزدی هم که از شما خواستم به نفع شماست، نه بهنفع من».
زیرا برای حفظ دین باید به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و فرزندان بزرگوارش ارادت داشته باشید، و مزد رسالت من، علاقه به خاندان من است. اما این علاقه، حافظ دین شماست و من درواقع هیچ مزدی از شما نخواستهام.
مثلاینکه به کسی بگویند: وقتیکه تشنه و وامانده بودی، دستتو را گرفتم و به سرچشمه زلالی راهنمایی کردم، و حالا مزدم این است که شما بهاندازه کافی از این چشمه بنوشی، و برای آینده نیز ذخیره کنی. در این مثال میتوان گفت که من مزدی از شما نخواستم زیرا مزدی که من از شما میخواهم، به سود من نیست، بلکه به نفع خود شماست، چون من شمارا راهنمایی کردم تا این معارف و احکام را ذخیره کنید و علی و اولاد علی (علیهم السلام) ذخیره معارف دینی و بقیةاللهاند.
اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «مزد رسالتم محبت اهلبیت من است، در حقیقت یک هدایت جدید است و واقعاً مزد نیست.»[1]
بنابراین اگر مسلمانی محبت علی و اولاد علی (علیهم السلام) در دل نداشته باشد، از معارف حقیقی بیبهره است، زیرا راه اختصاصی رسیدن به خدا، محبت ذوی القربی است.
قرآن میفرماید: «ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبیلاً.[فرقان/57] من از شما در برابر تبلیغ دین هیچ پاداشی نمیخواهم، جز اینکه هر که بخواهد میتواند از برکت هدایت من راهی بهسوی پروردگارش بگیرد».
بنابراین برای رسیدن به خدا باید از اهلبیت که مانند پیامبر هستند استفاده برد و با عمل به سیره خاندان پیامبر بهسوی خدا راه را پیمود.
اکنون این سؤال به ذهن متبادر میشود که با توجه به فرمایشات قرآن و رسولالله (صلی الله علیه و آله) آیا اهل سنت در مسیر خداوند قدم برمیدارند یا خیر؟ پاسخ به این سؤال بسیار روشن و واضح است، اگر ایشان محبت اهلبیت در دل داشته باشند به همان اندازه در مسیر الهی قدم برداشتهاند و در غیر این صورت، همانند بنیامیه به قهقرا رفتهاند، در ظاهر مسلمان بوده و به احکام اسلامی عمل کردهاند ولی در باطن بویی از معارف حقه الهی نبردهاند.
تاریخ نشان داده است که بسیاری از اهل سنت به ائمه اطهار محبت ورزیدهاند، چنانچه شافعی میگوید: «إن کان رفضا حب آل محمد؛ فلیشهد الثقلان أنی رافضی.[2] اگر محبت آل محمد رفض و ترک است، همه جن و انس شهادت دهند که من رافضیم!»
آلوسی در تفسیرش در ذیل آیه «قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى.[شوری/23] در برابر این تبلیغ، هیچ مزدی از شما نمیخواهم، مگر دوستی خاندانم»، مینویسد: وقتی این آیه نازل شد برخی از مردم صحبتهایی با هم در رابطه با این فرمایش پیامبر (صلی الله علیه و آله) داشتند. عباس عموی پیامبر میگوید در همان روزها بود که بر رسول خدا وارد شدم و به حضرت عرض کردم: من بیرون بودم که قریش را دیدم صحبتهایی در این رابطه با یکدیگر دارند و همینکه من را دیدند ساکت شدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) از شنیدن این سخن بسیار غضبناک شد و عرق در بین دو چشمش جمع شد و فرمود: «و الله لا یدخل قلب أمریء مسلم إیمان حتی یحبکم لله تعالی ولقرابتی.[3] به خدا قسم در قلب کسی ایمان وارد نمیشود، مگر اینکه خدا و نزدیکان من را دوست داشته باشند». آلوسی در ادامه میگوید: «و الحق وجوب محبة قرابته علیه الصلاة والسلام.[4] و حق این است که محبت ذوی القربی (علی، فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام) واجب است». وی در ادامه مینویسد: «وأری حبهم فرضاً علی مبیناً فقد أوجبه أیضاً الشارع و قامت علی ذلک البراهین السواطع.[5] صحابه محبت اهلبیت را واجب میدانند زیرا شارع مقدس بر این امر براهین زیادی اقامه کرده است.»
سلیمان بن عبدالوهاب (برادر محمد بن عبدالوهاب) نیز میگوید: در جریان غزوه خیبر، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: فردا پرچم را به کسی میدهم که خدا و رسولش او را دوست دارند، و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، فردای آن روز پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرچم را بهدست علی (علیه السلام) داد. او در ادامه میگوید: «فیه فضیلة عظیمة لعلی رضیاللهعنه لأن النبی صلیالله علیه وسلم شهد له بذلک.[6] این فرمایش پیامبر فضیلت بسیار بزرگی برای علی (علیه السلام) است، زیرا پیامبر شهادت به این امر داده است».
دکتر محمود عبدان احمد الدیلمی در رساله دکتری خود، مینویسد: «فنحن نحب أهل البیت و من لم یحبهم ففی قلبه نفاق محض.[7] ما محب اهلبیت هستیم زیرا کسیکه محبت اهلبیت را در دل نداشته باشد، منافق است».
بنابراین اگر برادران سنی، محبت اهلبیت را در دل داشته باشند و به دستورات اهلبیت (علیهم السلام) عمل کنند، مسلماً نجاتیافته و در مسیر الهی قدم برمیدارند، در غیر این صورت ادعای محبت، بدون عمل به دستورات و فرامین اهلبیت، لقلقه زبانی بیش نیست.
پینوشت:
[1]. جوادی آملی، عبدالله، قم، اسراء، سیره پیامبران در قرآن، ج 6، ص 115
[2]. فخر رازی، مفاتیح الغیب، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1420 ق، ج 27، ص 595
[3]. آلوسی، روح المعانی، ج 18، ص 264
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. سلیمان بن عبدالوهاب، تیسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید، ج 1، ص 97
[7]. محمود عیدان، احمد الدیلمی، رساله دکتری با موضوع الصحابه ومکانتهم عند المسلمین، ج 1، ص 95
افزودن نظر جدید