تاریخچه پیدایش مکتب کلامی اشاعره

  • 1394/11/29 - 12:55
قبل از ظهور و بروز ابوالحسن اشعری و پایه‌گذاری مکتبی با نام اشاعره چندین تن از علمای اصحاب حدیث روشی متکلمانه در دفاع از اعتقادات خود در پیش گرفتند که تا قبل از آن سابقه نداشت. این سیر ادامه یافت تا به وسیله ابوالحسن اشعری، با همین روش اما به صورتی کامل‌تر و منسجم‌تر، مکتبی با عنوان اشاعره پایه‌گذاری شد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قبل از ظهور و بروز ابوالحسن اشعری و پایه‌گذاری مکتبی با نام اشاعره چندین تن از علمای اصحاب حدیث، روشی متکلمانه در دفاع از اعتقادات خود در پیش گرفتند که تا قبل از آن سابقه نداشت، و این روش زمانی به‌کار گرفته شد که اختلاف بین معتزلیان و اصحاب حدیث به شدت بالا گرفته بود. از آن‌جایی که برخی از علمای اصحاب حدیث، خود را ناتوان از پاسخ‌گویی به شبهات وارده از سوی معتزلیان می‌دیدند ناچار شدند در میدان دفاع از عقائد خود، روش کلامی معتزله را در پیش بگیرند.[1]
عبدالله بن کلاب (متوفای 240 قمری) و حارث محاسبی (متوفای 243 قمری) و ابن قلانسی از جمله این علما به‌شمار می‌رفتند.[2] این سیر ادامه یافت تا این‌که به وسیله ابوالحسن اشعری، با همین روش اما به صورتی کامل‌تر، مکتبی با عنوان اشاعره پایه‌گذاری شد.
ابوالحسن اشعری درسال 260 ه ق در بصره متولد شد. او فقه شافعی را نزد ابواسحاق مروزی و اعتقادات را نزد یکی از متکلمان معروف معتزله به نام ابوعلی جبایی (متوفای 303 قمری) تلمذ کرد. وی تا آخر عمر بر فقه شافعی باقی ماند.
اشعری در درس جبایی سوالاتی را مطرح می‌کرد که استادش توانایی پاسخ به آنان را نداشت و همین مسئله تحیر اورا بیش‌تر می‌کرد.[3] او به این نتیجه رسید که مکتب فکری معتزله قابلیت دفاع  ندارد و باید راه حل دیگری را در پیش گرفت. بنابراین او روزی به مسجد آمد و اعلام کرد: «من تاکنون از تفکر معتزله پیروی می‌کردم اما اکنون به تفکر اشعری روی می‌آورم.»
گرچه او از تفکر معتزلی صرف‌نظر کرد، اما از روش کلامی آن‌ها برای دفاع از عقائد اصحاب حدیث بهره می‌برد. وی با احمد بن حنبل که شدیداً مخالف بهره‌گیری از مبانی عقلی علم کلام، برای اثبات عقائد بود، مخالفت کرد.
به همین‌علت او بصره را ترک نمود و راهی بغداد شد و تا آخر عمر به طرح آراء و عقائد خود و هم‌چنین تربیت شاگردان فراوان و تالیف آثار بسیاری پرداخت و سبب شد این مکتب فکری به اسم او نام‌گذاری شود. سر‌انجام ابوالحسن اشعری پایه‌گذار و مروج فکراعتدال بین مکاتب اصحاب حدیث و معتزله یعنی مکتب اشعری به سال 324 ه ق در بغداد از دنیا رفت.[4]
از جمیع تالیفات ابوالحسن اشعری فقط پنج کتاب به دست ما رسیده است که عبارتند از: «الابانه عن اصول الدیانه»، «رساله فی استحسان الخوض فی علم الکلام»، «رساله الی الثغر»، «اللمع و مقالات الاسلامیین».[5]
با همه سعی و تلاشی که اشعریون برای حفظ تعادل بین نظریه اصحاب حدیث و معتزله از خود نشان دادند، و سعی نمودند راه وسط را انتخاب نمایند، اما می‌بینیم مثلاً در باب عقیده به خدا میان تنزیه معتزله و تشبیه محدثان، آنان به ورطه جبر و تشبیه افتاده و به تاویلات خاصی دست زدند، و یا این‌که در باب جبر و اختیار به نظریه کسب تمسک کردند، که همان خلق افعال از سوی خداوند است؛ در بحث حسن و قبح عقلی و شرعی، طرفدار شرعی بودن حسن و قبح شدند و عقل را از کار انداختند، و همه این آراء و افکار با معارف اصیل اسلامی یعنی معارف  اهل‌بیت پیامبر فاصله فراوانی پیدا نمود.[6]

پی‌نوشت:
[1]. مهدی فرمانیان، درسنامه فرق و مذاهب کلامی اهل سنت، قم، آثار نفیس، 1391،  ص180
[2]. ابن ندیم، الفهرست، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ص236
[3]. سبکی، طبقات الشافعیه الکبری، دار احیاء الکتب العربیه، بی‌تا، ج2، ص246-247.
[4]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد او مدینه السلام، دارالکتب العلمیه، بیروت ج11، ص347.
[5]. مهدی فرمانیان، درسنامه فرق و مذاهب کلامی اهل سنت، قم، آثار نفیس،1391، ص182.   
[6]. مهدی فرمانیان، درسنامه فرق و مذاهب کلامی اهل سنت، قم، آثار نفیس، 1391، ص215.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.