علت حضور برخی اصحاب در فتوحات خلفا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که در مبحث فتوحات به ظاهر اسلامی خلفای اهلسنت به شیعه وارد میشود این شبهه میباشد که با توجه به عدم شرکت امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) در فتوحات خلفا، چرا برخی از یاران و انصار خاص آن حضرت همچون سلمان فارسی، (وی در فتح مدائن که در سال 16 هجری روی داد در جایگاه سفیر مسلمانان حضور داشت و با ایراد سخنان پرشور و حماسی، نقش بهسزایی در بالا بردن روحیه مسلمانان و تشویق آنان به نبرد ایفا کرد)؛ حذیفة بن یمان، (حذیفه در جنگ نهاوند از فرماندهان سپاه بود و به گزارش دینوری، مقدسی و ابن عبدالبرّ، پس از نُعمان بن مقرّن فرماندهی کل سپاه اسلام را به عهده گرفت. او در فتح شوشتر، سمت فرماندهی پیاده نظام سپاه ابوموسی اشعری را عهدهدار بود. همچنین شهرهای همدان، ری و دینور به دست وی فتح شده است)؛ مقداد بن اسود، (مقداد در فتح مصر در رأس سواره نظامها شرکت داشت. همچنین در فتح «دیاربکر» به همراهی عمار یاسر حضور داشت)؛ مالک اشتر نخعی، (وی در جنگ قادسیه حضور داشت. شهرهای «آمد» و «میافارقین» به دست او فتح شد. مالک اشتر در این روزگار در نبردهای مسلمانان با رومیان به فرماندهی گروهی از سپاهیان منصوب و با رشادتهای فراوان، شماری از رومیان را نابود کرد. او نیز به فرماندهی هزار سوار در فتح «عزاز» شرکت داشت. چنانکه در فتح مصر نیز از فرماندهان سپاه به شمار میرفت) و حجر بن عدی کندی، (در نبرد جلولاء و قادسیه)، شرکت کردند.
در پاسخ به آنان میگوییم:
با توجه به گستردگی فتوحات و حرص و ولعی که در افزایش قلمرو فتوحات ایجاد گردیده بود، حضور این گروه که از برجستهترین اصحاب آن حضرت در تقوا، دانش، شجاعت و... به شمار میآمدند، به نمایندگی از حضرت در فتوحات میتوانست از تبعات منفی فتوحات، در میان تازه مسلمانان کاسته و از طریق اقناع و هدایتگری، اسلام واقعی را به آنان عرضه نموده و تاثیرات منفی شمشیر و خونریزی را کمتر کنند به عبارت دیگر، اگر حق امیرمؤمنان (علیه السّلام) غصب نگردیده و زعامت و رهبری جامعه اسلامی به دست دیگران نیافتاده بود، یقیناً آوازه اسلام حقیقی تمام کشورهای غیر اسلامی را فرا میگرفت و مردم با رغبت و آغوش باز به سراغ اسلام میآمدند، از اینرو، شرکت اصحاب آن حضرت در نبردهای این دوران و ترویج و تبلیغ احکام دین به وسیله آنان میتوانست تا اندازهای خلاءها و کاستیهای کارهای تبلیغی و فرهنگی فتوحات را جبران و تا حدودی فتح قلبها جای فتح شمشیرها را پر کند؛
چنانکه علّامه معاصر جهان شیعه، جناب سید جعفر مرتضی جبل عاملی، در این باره مینویسد: «اگر برگزیدگان صحابه در فتوحات شرکت نمیجستند، برای دین فرجام بدی داشت و برای مسلمانان ایجاد شرّ میکرد؛ مشارکت این گروه، زمینهای را فراهم ساخت تا بسیاری از غیر عربها با تعالیم و آموزههای اسلام آشنا شوند و در نتیجه، چند دههای نگذشته که علما، فقها و متفکران اسلامی از همین دسته پدیدار شدند.»[1]
همچنین بیان امام راحل روشنگری این موضوع را بیشتر مینماید: «حضور برخی از اصحاب خاص، امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) در فتوحات ثابت نیست؛ اگر ثابت هم باشد، از سر ناچاری و جلوگیری از جنایات بیشتر در فتوحات بوده، نه اینکه این جنگها مورد تأیید آنان بوده باشد.»[2]
پینوشت:
[1]. ر. ک: فصل نامه مطالعات تاریخی، ص 375، مشارکت گروههای مخالف در حکومت، سال اوّل، شماره 3، 1368 شمسی.
[2]. «و ثالثه بما اشتهر من حضور أبی محمّد الحسن (علیه السّلام) فی بعض الغزوات و دخول بعض خواصّ أمیرالمؤمنین (علیه السّلام) من الصّحابة کعمّار فی أمرهم، و فیه، مضافاً إلی عدم ثبوت حضور أبی محمّد (علیه السّلام) فی تلک الغزوات، أنّ ذلک لا یدلّ علی رضاهم، و لعلّهم کانوا فی ذلک مجبورین، ملزمین، و معلوم أنّه لم یمکن لهم التّخلّف عن أمر المتصدّین للخلافة.» کتاب البیع، السید الخمینی مؤسسة تنظیم و نشر آثار الامام الخمینی، تهران، ج 3، ص 105.
افزودن نظر جدید