ظلم پولس در حق حضرت عيسی مسیح (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پولس از متعصبان یهود بود و در شکنجه و آزار مسیحیان اولیه دست داشت. وی از رئیس کاهنان نامهای خواست تا به دمشق رفته و مسیحیانی را که بدان جا گریخته بودند به اورشلیم برگرداند. امّا به گفته مسیحیان در بین راه حادثهای رخ داد که زندگی وی و تاریخ مسیحیت را متحوّل ساخت: «و در اثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسید، ناگاه نوری از آسمان دور او درخشید و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت، ای شائول، شائول، برای چه بر من جفا میکنی؟ گفت، خداوندا تو کیستی؟ خداوند گفت: من آن عیسی هستم که تو به او جفا میکنی.»[1]
پولس پس از ورود در مسیحیت، شروع به تبلیغ دین جدید خود نمود. امّا بهزودی با حواریون اختلاف پیدا کرد. او که در بین مسیحیان یهودی الاصل اورشلیم پایگاهی نداشت، بهسوی غیر یهودیان روانه شد تا مسیحیت را بین آنها تبلیغ کند. ازآنجاکه پطرس جانشین حضرت عیسی(علیهالسلام) بود و پولس با حضور وی نمیتوانست موفقیتی کسب کند، از او خواست که فقط بشارت بر یهودیان را بر عهده گیرد و بشارت بر سایر امّتها را به وی بسپارد. او با این تقاضا دایره مسئولیت پطرس را بسیار محدود کرد و در این راستا علناً با پطرس (شمعون) به مخالفت پرداخت: «بلکه آنها به این حقیقت پی بردند که خدا مرا مأمور اعلام انجیل به غیریهودیان ساخته است. همانطوری که وظیفه اعلام انجیل به یهودیان را به پطرس محوّل کرده بود؛ همان خدایی که به پطرس قدرت داد تا رسول یهودیان باشد، به من نیز قدرت داد تا رسول غیریهودیان باشم.»[2]
پولس با اینکه ادعا میکرد حضرت عيسی (علیهالسلام) را ملاقات كرده و از سوی ايشان مأمور به تبليغ مسيحيت شده است، از همان ابتدا با حواريون واقعی و مخلص عيسی (علیهالسلام) شروع به مخالفت علنی كرد. در رساله پولس به غلاطیان آمده است: «امّا چون پطرس به انطاکیه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم زیرا که مستوجب ملامت بود و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدّی که برنابا نیز در نفاق ایشان گرفتار شد. امّا چونکه یافتیم که هیچکس از اعمال شریعت عادل شمرده نمیشود، بلکه به ایمان به عیسی مسیح، ما هم به مسیح عیسی ایمان آوردیم تا از ایمان به مسیح و نه از اعمال شریعت عادل شمرده شویم، زیرا که از اعمال شریعت هیچ بشری عادل شمرده نخواهد شد.»[3] اگر واقعاً از سوی حضرت عيسی (علیهالسلام) مأمور به تبليغ دين مسيح بود آيا همه آن مخالفتهایی كه با حواريون داشت نيز دستور حضرت عيسی (علیهالسلام) بوده است يا طبق رأی خود چنين كرده است؟ در صورت اول بايد در عدالت و قداست حضرت عيسی (علیهالسلام) شك كرد و در صورت دوم بايد در اصل ملاقات پولس با حضرت عيسی (علیهالسلام) ترديد كرد، چون در عدالت حضرت عيسی (علیهالسلام) هیچکس حق ترديد ندارد پس نظر دوم را بايد پذيرفت و بيان داشت كه تمام ادعاهای پولس مبنی بر ملاقات با عيسی (علیهالسلام) و مأموریتهای او، پوچ و بیاساس است، ادعاهايی مانند لغو شريعت و كفايت ايمان در رستگاری، بدون نياز به عمل.
در منابع اسلامي نيز احاديثی در مورد پولس آمده است كه حاكی از ظلم اين شخصيت در حق پيروان واقعی حضرت عيسی (علیهالسلام) است، نظير اين روايت:
حضرت امام صادق (علیهالسلام) خطاب به اسحاق فرمودند: «اى اسحاق! در دوزخ، درّهاى وجود دارد كه آن را سقر مىنامند و از زمانى كه خداوند آن را آفريده است تاكنون نفس نكشيده و اگر خداوند فرمان دهد كه بهاندازه سرسوزنی نفس بكشد آنچه را كه درروی زمين است به كام آتش فرو خواهد برد و بهراستیکه دوزخيان از حرارت سوزان و بوى گند و كثافت آن و آنچه را خدا براى ساكنان آن درّه آتش مقرّر داشته است، به خدا پناه مىبرند؛ و در آن درّه، كوهى است كه همه ساكنان آن درّه از حرارت و عفونت و كثافت آن كوه و آنچه خداوند براى ساكنان آن تدارك ديده است، به خدا پناه مىبرند؛ و در آن كوه، شكافى قرار دارد كه ساكنان آن كوه از حرارت و بوى گند و كثافت و آنچه خداوند براى ساكنان آن تهیهکرده است به ستوه آمده و درصدد جستجوى پناهگاهى (براى خود) هستند؛ و در آن شكاف، چاهى قرار دارد كه ساكنان شكاف آن كوه از حرارت و تعفّن و بوى گند و آنچه را كه خداوند در آنجا مقرّر داشته است، پناهى مىطلبند؛ و در آن چاه، مار بسيار بزرگى است كه ساكنان آن چاه از پليدى و تعفّن و گند آن مار و زهرى كه خداوند در دندانهای او براى دوزخيان قرار داده است به ستوه مىآيند و در پى يافتن پناهگاهى هستند؛ و در اندرون آن مار بزرگ، هفت صندوق است كه در آنها پنجتن از امّتهای پيشين و دو تن از اين امت (زندانى و معذباند). راوى مىگويد: پرسيدم: آن پنج نفر و آن دو تن کیاناند؟! حضرت فرمود: قابيل، نمرود، فرعون، يهودا كه جمعى را يهودى كرد، پولس كه گروهى را نصرانى كرد؛ و دو تن اعرابى- كه از منافقان (بنام) امّت مناند».[4]
پینوشت:
[1]. اعمال رسولان باب 9: 3- 5
[2]. غلاطیان 2: 7 - 8.
[3]. رساله پولس به غلاطیان 2: 11 - 16.
[4]. پاداش نیکیها و كيفر گناهان، ترجمه ثواب الأعمال، ص: 545
دیدگاهها
عیسی بن مریم
1397/01/26 - 06:11
لینک ثابت
کلمه امام زمان حتی یکبار در
saman
1397/01/26 - 09:20
لینک ثابت
ای کاش همه یاد بگیریم که بدون
saman
1397/01/26 - 09:26
لینک ثابت
3. این تکفیری مدعی شده که
saman
1397/01/26 - 09:29
لینک ثابت
4. اما گفت عبدالله بن سباع...
م
1400/03/27 - 01:06
لینک ثابت
امام زمان موهومی که خود ریشه
saman
1400/03/27 - 09:22
لینک ثابت
اگر در وسط یک بیابان، چند
افزودن نظر جدید