هدیهای برای شیطان
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی و جنبههای متعدد روابط انسانی توصیف کرد. پس از برداشته شدن یوغ تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی، چند کنش مهم فکری و فلسفی شکل گرفت که از جملهی آنها، رویکردهای متفاوت به مسئلهی انسان و رابطهی او با خداست که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.[1]
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم، برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشها و نظرهای توراتی و پروتستانی به طور مخفیانه جریان شیطانپرستی را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی، قتل، تجاوزهای جنسی، نابودکردن اصول اخلاقی، بیتوجهی به مسائل توحیدی و... پایهگذاری کردند. اگرچه فطرت خداجوی انسان عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد زیادی از افراد به این جریان شده است، ولی استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن، تهی شدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض، موجبات گرایش افراد اندکی را به اینگروهها فراهم آورد.
نکتهی حائز اهمیت آن است که با وجود عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیلهی ابزارهایی که از سوی قدرتهای بزرگ سیاسی در اختیارشان قرار گرفته، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانونهای فساد و فحشا شناخته میشوند.
سال 1960 را میتوان به طور جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست؛ یعنی زمانی که یک جریان خاص شیطانپرستی مسیحی به طور رسمی در کشور آمریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده است. نکتهای قابل توجه، نقش جدی یک مأمور شناخته شدهی سازمان مرکز جاسوسی آمریکا در شکلگیری جریان یاد شده است. کسب قدرت تاریکی برای شیطانپرستی، به دستآوردن نیروهای نهفته در تاریکی، کسب قدرتی است درونی و بیپایان و انرژی عظیمی که این امکان را به شما میدهد تا روح خود را ارتقا بخشید و کمبودهایش را با قدرت جایگزین کنید. نکتهی مهم در برگزاری این مراسم این است که هرگز نباید به نتیجه بدگمان باشید. خالصانه به نیروی روح خود و روح تاریکی ایمان داشته باشید. آنچه باقی میماند آرامش و دوری از افکار بیهوده است که باید در خود ایجاد کنید.[2]
محراب: مقابل دیوار غربی قرار گرفته و پارچهی سیاهی به روی آن کشیده میشود. بالای سر محراب (روی دیوار) ستارهی پنج پر وارونه نصب کن. روی محراب دو شمع سیاه روی پایه، خنجر مخصوص مراسم جمجمهی انسان، یک زنگ، یک آتشدان و یک جام بگذار (برای نور بیشتر میتوان از شمعهای سیاه در گوشههای اتاق استفاده کرد). میتوانید از جمجمهی انسان ساخته شده از مواد مصنوعی نیز استفاده کنید.
خون: جام را به مایعی به رنگ قرمز پر کن. ماهیت مایع اهمیتی ندارد زیرا که این مایع نماد خون قربانی است.
آتش: آتشدان را درست مرکز محراب قرار ده.
پوشش: تماما سیاه همراه با ستارهی 5 پر وارونه آویخته بر گردن.
شیطانپرستی در زمانهای بسیار قدیم و قرون اولیه خلقت آدمی در چندین زمان انجام میگرفت. اولین زمان هنگام کسوف و خسوف بود. در این تصور که شیطان و خدای تاریکی از انسانها عصبانی هستند و منتظر هدیهی خود هستند و اگر برای آنها قربانی انجام نمیگرفت خدای تاریکی تمام انسانها را قتل عام میکردند، لذا برای آرامش شیطان، قربانی کردن انسان انجام میشد. این مراسم به خصوص در قبایل آمریکای جنوبی بسیار فراوان دیده شده به گونهای که اکتشافات به دست آمده وجود این قربانی کردنها را تصدیق میکند و اتاقهای مخصوص قربانی کردن نیز به شیوهای خاص بنا شده بود و تزئینات خاص خود را داشت. البته قربانی کردن انسان در زمانهای دیگر نیز انجام میشد که این عمل در دورهی کنونی در یک شب کاملا تاریک انجام میشود. مهمترین اعمال آنها اعمالی است که همیشه انجام میدهند و در آن به انجام امور جنسی میپردازند. و همچنین از شیطان برای پیشبرد اهداف حاضرین کمک میخواهند و اگر کسی مشکلی داشته باشد برای حل مشکل وی دعا میشود. مراسم بعدی، مراسم عضویت یک عضو جدید به این هیئت و مجموعه است که این کار توسط کشیش کلیسای شیطان و یا همسر وی (بستگی به مذکر یا مؤنث بودن عضو جدید دارد) انجام میشود.[3]
پینوشت:
[1]. نحوهی شکلگیری شیطانپرستی در ایران، شماره 86، آفاق، ص 7.
[2]. همان، ص 51.
[3]. همان، ص 53.
برای اطلاع بیشتر: قبیله حیله، محمد مهدی کافی، نشر علیون، 1393، ص 130.
افزودن نظر جدید