مست علیشاه : درس خواندن نزد علماء یعنی تلف کردن عمر

  • 1392/06/28 - 09:29
مست علیشاه درس خواندن نزد علماء را تلف کردن عمر می داند و تنها راه شناخت خداوند را منحصر در صوفی گری می داند؛ حال آنکه کلام وی کاملا مخالف نص قرآن است.
درس خواندن نزد علماء یعنی تلف کردن عمر

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- میرزا زین العابدین شیروانی پس از آن که نزد غالب مراجع بزرگ به تحصیل علوم رسمی شریعت اشتغال ورزید، به ناگاه در سن هفده سالگی و پس از دوازده سال فراگیری دروس دینی، تحولی در احوالش پدید آمد چنان که خود می گوید:
«چون از تحصیل به جز تعطیل اوقات حاصل نگشت و عمر گرانمایه بیهوده و عبث درگذشت، نه از عالم مبدا خبری و نه از جهان معاد اثری ظاهر گردید و سنین عمر به هفده رسید، لهذا در بحر حیرت افتاده، قدم در وادی جستجوی نهادم. مقارن این حال شبی در خبر من عرف نفسه فقد عرف ربه [1] به فکر دقیق و اندیشه تحقیق تامل نموده به خاطر رسید که نفس کیست؟ و حقیقت آن چیست؟ که شناخت ایزد تعالی به شناخت آن منوط و معرفت حق جل و علا به معرفت وی مربوط است. گفتم طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه[2]، اگر چه به چین باید رفت: اطلبوا العلم و لو بالصین بر ضمیر آمد، که دامن مطلوب دست نیاید مگر بر وفق و ابتغوا الیه الوسیله[3] به وسیله دانایی، و چشم بر جمال شاهد مراد نیفتد الا بر طبق فسئلوا اهل الذکر[4] به همت بینایی. عزیزی گفت: استحصال مراد بجز از خدمت علما، محال و العلما ورثة الانبیاء[5] شاهد مقال، و علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل[6] موید حال است، تعجیلا به خدمت ایشان بشتاب و رمز خذ العلم من افواه الرجال[7] دریاب. چون این سخن شنیدم، لاجرم بیشتر از پیشتر به خدمت علمای صورت بینان و ظاهر جویان – که از عالم معنی بی خبر بودند و انکار طریق باطن می نمودند – تردد نمودم و به حکم الغریق یتشبث بکل حشیش[8] به هر گیاهی توسل می جستم و جد و جهد بسیار کرده، مراسم تفحص و تجسس به جا آوردم. بجز حیرت نیفزود و به غیر از شبهه روی ننمود. و بجز حرص و حب دنیا و طول امل و قلت عمل و کثرت میل به اسباب و تجمل دنیا چیزی مشاهده نشد. چون به عاقبت نظر کردم دیدم که هر فرقه ای بر اعتقاد خود اعتماد کرده، بر امضای مشتهیات طبع خویش مقصور شده اند و موافق مطلوب خود دلیلی احداث نموده اند و بر وفق گمان خود، مصرع:"نشانی می دهند از منزل خویش،" ان الظن لا یغنی من الحق شیئا[9]  و هر طایفه بر ظنون خویش گرفتار آمده یقین پنداشته اند لیس الخبر کالمعاینه[10] . در این اثنا توفیق سبحانی رفیق این سرگشته حیران شده، در همان دیار به خدمت علماء ربانی سید معصوم علیشاه دکنی و نورعلیشاه اصفهانی و بعضی مشایخ آن سلسله قدس الله اسرارهم رسیدم.»[11]
از اثر آن ملاقاتها، احوال جناب میرزا زین العابدین دگرگون می شود آن چنان که ایشان با مناعت طبع تمام به همه همدرسان خود الوداع می گوید و طریق سفر باطن می پوید تا راه و چاه را به توفیق اله از هم بازشناسد.
با این تعریفی که مست علیشا از تصوف و درویشی ارائه می دهد و آنگونه که علماء را متهم به جمع مال و ثروت و بی خبری از عالم معنا می کند، انحصار گرایی مطلق را به صوفیه نسبت می دهد و در مقام بیان این مطلب است که هر کس که در پی شناخت خدا و راه اوست، اگر به راه درویشی و صوفیه قدم ننهد به بیراهه رفته است. حال آنکه عالمی که عمر خود را در راه دین و علوم دینی خرج می کند و دین را از راه عبادت و علم، توامان بدست می آورد، چنین ادعایی ندارد و به بیراهه رفته است، اما مدعیان عرفان به راه راست! 
اما سوال این جاست که اگر علم دینی مفید نیست و انسان بوسیله علم نمی تواند خداوند را بشناسد، وسیله شناخت صوفیه دل است. اما مگر نه این است که دل هم باید با علومی خدا را بشناسد؟ آیا دل به تنهایی می تواند بدون ابزار تشخیص خداوند را بشناسد؟ اگر اینچنین است چرا خداوند در قرآن می فرماید آنان که می دانند و آنان که نمی دانند مساوی نیستند؟ یا چرا خداوند این همه دستور به علم آموزی داده است و حتی نگاه به صورت عالم را عبادت دانسته است؟ چرا خداوند ثواب یک ساعت فکر کردن را برتر از هفتاد سال عبادت معرفی می کند؟ و آیا کلام مست علیشاه مخالف نص صریح قرآن کریم نیست؟
پس علم جایگاه خود را دارد و عالم هم به تبع از علم از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در شناخت خداوند ناچاریم به رجوع به آنکه سخن خداوند را می فهمد نه آن کسی که حتی نمی تواند کلام خداوند را از روی کتاب شریفش روخوانی نماید.
منابع:
1-شرح صد کلمه ابن میثم حدیث 6 امیر المومنین(ع): هر که خود را شناخت پروردگارش را شناخته است.
2-اصول کافی ج 1 ص 35 ح 1: طلب دانش واجب است بر هر مرد و زن مسلمان.
3-سوره مائده آیه 35:از درگاه خدا طلب وسیله [راهنما] نمایید.
4-سوره نحل آیه 43:از اهل ذکر بخواهید.
5-علما ارث برندگان از پیامبرانند.
6-علمای امت من مانند پیمبران بنی اسرائیل اند.
7-علم را از دهان مردان بیاموز.
8-غریق به هر خاک و خاشاکی متوسل می شود.
9-سوره یونس آیه 36: سوره نجم آیه 28: به درستی که با گمان چیزی از حقیقت به دست نمی آید.
10-شنیدن کی بود مانند دیدن.
11-حدائق السیاحه صص 6-275.

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.