جادوگری و عددگرایی در کابالا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اندیشه پیروان کابالا، سحر و جادو جایگزین معجزه شد؛ از این رو آثار مخرب این اندیشه، یعنی اعتقاد به جادو امروزه فراتر از قوم یهود تمام جوامع بشری را تهدید میکند. هر چند تورات در آیات متعددی سحر و جادو را نکوهش کرده و جادوگری را کاری پلید و ناپاک دانسته، در سطور عهد عتیق، نشانههایی دال بر پذیرش و تأیید جادوگری به عنوان وسیلهای برای پیشگویی آینده و ارتباط با ارواح میتوان یافت. [1]
یهودیان همواره عادت داشتهاند به جای تفکر در مسائل ژرف انسانی و سعادت بشری، توجه خود را به پیشگوییها و آیندهنگریها معطوف کنند که منشأ آن یا چرخش ستارگان و ادوار فلکی بوده یا سحر و جادویی که در نتیجه حشر و نشر با اقوام گوناگون در طول تاریخ، سینه به سینه همچون گنجینهای آنرا در بین خود حفظ کردهاند. پیشگوییهای ایشان البته در بیشتر موارد با کتاب مقدس به خصوص جملات سِفر دانیال مستند میشود و فضای فکری را ایجاد میکند که در آن علاقه و اشتیاق به سحر و جادو بیشتر شده و این علم را منشأ آثار میداند. نزد این قوم، حاکمیت بر انسان، طبیعت و سنتهای الهی، از راهی به جز سحر و جادو امکانپذیر نیست. از دیدگاه ایشان با روشهای جادویی میتوان در طبیعت تصرف کرد و بر جهان و حتی تقدیر الهی سلطه یافت.
تاریخچهٔ جادوگری نزد یهودیان به زمان اقامت ایشان در مصر [2] و پس از آن همسایگی با کنعانیان و بابلیان باز میگردد. از رهگذر معاشرت با اقوام گوناگون در ادوار مختلف، اندوختههای غیبی و جادویی ایشان افزون گردید. پس از ویرانی معبد دوم که ربیهای منتخب، جایگزین روحانیان قربانی گذار شدند و مراسم قربانی را بر عهده گرفتند، وردهای جادویی و روشهای نیایش ایشان از دید عموم، باعث کنترل رویدادها میشد. ربیهای دورهٔ باستان به مرور عقایدی را پدید آوردند که به تدریج وارد قلمرو جادو و نوشتههای جادویی شد. ایشان در نظامی اعتقادی که تصور میشد شیاطین بر سرنوشت و دارایی انسانها تأثیر میگذارند، اوراد، سحرها و افسونهایی برای علاقهمندان به کسب ثروت و سلامتی مینوشتند. پیدایش تورات شفاهی در برابر تورات مکتوب، که بعدها به تورات باطنی ملقب شد، از علل دیگر رواج علوم غریبه در بین یهودیان بود؛ زیرا فقط کسانی میتوانستند به درک تورات باطنی نائل شوند که تواناییهای خاصی در تفسیر داشته باشند. تفسیر تورات شفاهی زمینه دستیابی به صیغهها و اوراد جادویی را فراهم آورد. [3]
طریقت کابالا در حوزهٔ علوم باطنی و حرکتهای سرّی و مرموز همواره پیشگام قوم خود بوده است. به اعتقاد ایشان جادوگری، یعنی استفاده از نیروهای پنهان بالاتر، برای اداره کردن مردم، به ترتیبی که آنچه میخواهیم به دست آوریم. برای ارتباط با نیروهای سرّی و مرموز در طبیعت نیاز به آموزشهای کابالا است؛ زیرا تعالیم کابالا طبیعت درونی افراد را تغییر میدهد و ایشان را برای ارتباط با نیروهای بالاتر آماده میکند. [4] آموزههای باطنی در این طریقت که نهایتاً به گسترش خرافه و علوم غریبه در بین ایشان ختم شد، منشأیی جز کتاب مقدس ندارد. باورهای کابالایی در مورد متن کتاب مقدس بهترین شاهد برای ادعای ماست.
طبق باور تابعان کابالا، حروف عبری که متون مقدس با آنها نوشته شده است، علایمی نیستند که صرفاً برای تألیف و ضبط وقایع و افکار به وسیلهٔ بشر اختراع شده باشد، بلکه این حروف مخازن نیروی الهی هستند. وظیفه کابالیست یهودی این است که با همان روشهایی که از طریق روایت و سنت به او منتقل شده است، این معانی را کشف کند. پیروان کابالا برای اثبات معانی مستور در کتاب مقدس، تمهیداتی اندیشیدند و از سه طریق به کشف معانی پنهان در حروف و کلمات تورات پرداختند: روش اول: Gematria نام داشت. در این روش با محاسبه مقدار عددی مساوی میتوانند جایگزین یکدیگر شوند؛ مثلاً مقدار عددی «یهوه» 26 بود و کابالیستها با محاسباتی مشابه کشف کردند که پرقدرتترین نیروی بود که میتوانست در تصور انسان بگنجد. [5]
روش دوم: notarjkon نام داشت. در این روش هر کلمه عبری مجموعهای از حروف اختصاری محسوب میشد و هر حرف از این مجموعه، حروف آغازین کلمه دیگر را تشکیل میداد. بدینگونه نخستین و آخرین حروف کلمات را جدا کرده، آنها را به صورت کلمات جدید مینوشتند. با استفاده از همین روش طلسمهای معروف و فراوانی از کلمات جادویی ابداع شد؛ مثلاً کلمه جادویی Agla که در اکثر دوایر جادویی قرار داده میشود، از حروف آغازین دعایی با این مضمون ساخته شده است: Atha Gibor Leolam Adonia (ای خداوند، تو تا ابد قادر هستی).
روش سوم: Temurah نام داشت. در این شیوه کابالیستها حروف کلمات را تعویض، پس و پیش و قلب میکردند. با مقلوب کردن همهٔ کلمه، معنای مکتوم آن آشکار میشد. با به کارگیری این فن، الفبای جدید پدید آمد که تابعان کابالا میتوانستند با استفاده از این الفبا از هر جای کتاب مقدس معانی مستور را کشف کنند و از هر کلمه، کلمات دیگری را به وجود بیاورند. با این روشهای جادویی ایشان در یک کشف عجیب دریافتند خداوند 172 نام دارد و تعداد فرشتگان 655 و ملائک مقرب 301 است. [6]
به باور تابعان کابالا، نظام خلقت بر اساس ادغام عدد و حروف به وجود آمده است. کتاب سفرا یصیرا یا کتاب خلقت، سرشار از عددگرایی و حروفگرایی است. این کتاب، آفرینش جهان را بر خلاف کتاب مقدس از طریق عدد و حروف میداند. حروف که هم در عالم معنوی و هم عالم مادی سهیم هستند، نقش خود را بر هر چیزی باقی میگذارند. خداوند با آمیختن و ترکیب حروف، گونههای بیشمار روح هر شکل و هیئتی را آفریده و نام متعال و ناگفتنی خود را بر اساس آنها بنا نهاده است. طبق متن کتاب خلقت، انسان از طریق کلمه و مکتوب میتواند در نهانیترین رازهای آسمانی نفوذ کند و با کلمات و نشانهها اعجاز بیافریند. [7] کتاب خلقت، علاوه بر مباحث مربوط به حروف و عدد، با قلمرو وسیع ستاره بینی و کیهانشناسی، بیشک تفسیری کابالیستی جستوجو در معنای غایی عالم و کاربرد آن در زندگی انسان بر کرهٔ خاکی است.
با توجه به اهمیت حروف عبری در کتاب سفرا یصیرا، جادوی حروف عبری در کابالا اهمیت خاصی پیدا کرد. حروف عبری به صورت ابجد در نوشتن برخی تعویذها و طلسمها به کار میرفت. نوشتن اینگونه تعویذها با حروف ابجد و نگهداری آن نزد هر یهودی هنوز هم در بین ایشان مرسوم است. ستارهٔ داود نیز از اسرار رمزی و جادویی برکنار نمانده و در بین یهودیان از قداست ویژهای برخوردار میباشد. دامنهٔ خرافهگرایی در میان باورمندان به کابالا آنقدر بالا گرفت که ایشان برای آنکه شیطان از محتوای برخی بخشهای تورات شفاهی آگاه نشود، به اختصار روی آوردند؛ بدان معنی که عبارتی از تورات را با کلمهای تلفظ میکردند که متشکل از حروف اول هر کلمه از عبارت بود و یا معادل عددی آنرا به کار میبردند. آموزههای کابالا به تدریج بر باورهای قوم یهود چنان مؤثر افتاد که ایمان به فرشتگان، دیگر ایمان به غیب و مرزهای ذات انسان نبود؛ بلکه ایمان به فرشتگان، دیگر ایمان به غیب و مرزهای ذات انسان نبود؛ بلکه ایمان به ارواحی بود که میتوان به آنها رشوه داد و آنان را به خدمت گرفت. شیاطین نیز نیروهایی شدند که انسان توانست با تلاوت دعا به زبان آرامی آنها را فریب دهد. برخی اوامر و نواهی، مضمون اخلاقی و دینی خود را از دست دادند و به منزلهٔ آدابی جادویی نگریسته شدند. در جنبش حسیدیم این رویکردها به اوج خود رسید؛ به گونهای که صدیق توانست با انجام برخی شعائر و حرکات، ارادهٔ الهی را تغییر دهد و برای سعادتمند شدن پیروانش به آنها حوالهٔ مغفرت بفروشد. با پیدایش جنبش «شبتای زوی»، جادوگری تماماً جایگزین دین شد و رقعهها و تعویذهای جادویی به محور عبادت مبدل گردید. رهبران یهودی از اواخر قرن هفدهم دریافتند که این اعمال، تجارتی سودمند برای آنهاست. [8]
امروزه پیشگویی و آیندهنگری در باب آخرالزمان و سرنوشت خیر و شر، از جمله مباحثی است که با تکیه بر علوم غریبهٔ یهودیان و پیروان کابالا در قالب فیلم، رمان و بازیهای رایانهای و ... بخش وسیعی از افکار جوامع بشری را تحت سیطرهٔ خود در آورده است. پیشگوییهای طبیب و منجم یهودی «نوسترآداموس» که در قرن شانزدهم تحت تأثیر طریقت کابالا به سحر و نجوم روی آورد، در دهههای اخیر دستمایهٔ پیشگوییهای جدی در باب پایان جهان شده است. [9]
پینوشت:
[1]. اول سموئیل/28.
[2]. فراماسونری جهانی، هارون یحیی، 1389، تهران، انتشارات المعی، ص 40.
[3]. دایرة المعارف یهود، المسیری، عبدالوهاب، مؤسسه فرهنگی و مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، 1372-1384، ص 204.
[4]. آموزشهایی دربارهٔ دانش کابالا، تونی کوسنک، بیتا، بیجا، ص 5
[5]. تاریخ جادوگری، تهران، نشر علم، کورت سلیگمن، 1377، ص 534.
[6]. همان، ص 535-538.
[7]. همان، ص 547.
[8]. اسرار التلمود، الحسینی المعدی، مصر، 2007، ص 176-177.
[9]. بررسی و نقد مبانی نظری کابالیسم، فاطمه مهدیه، موسسه بهداشت معنوی، ص 127
دیدگاهها
mohammadtaha
1394/02/24 - 00:42
لینک ثابت
سلام فرنیای گرامی
saman
1394/04/30 - 21:40
لینک ثابت
prancess گرامی؛ از انتشار
افزودن نظر جدید