اعتقاد به وجود و قیام مهدی موعود مساله ای است که از دیر باز مورد توجه علمای شیعه و سنی بوده است ، این مساله نه تنها در منابع شیعه بلکه در منابع اهل سنت نیز مورد توجه قرار گرفته است به گونه ای که برخی از علمای بزرگ اهل سنت بابی جداگانه را با عنوان ( مهدی ) در کتب حدیثی خویش باز کرده و روایات مربوط به مهدویت و قیام آن حضرت در آخر الزمان را در آن ذکر کرده اند

گستردگی روایات مربوط به مهدویت و خروج فرزندی از عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آخر الزمان و محکم بودن سند این روایات به حدی است که حتی برخی از علمای معاصر وهابیت نیز آنها را پذیرفته و منکر این مساله را کافر و یا منکر الوهیت خداوند متعال شمرده اند .

لذا اصل وجود حضرت مهدی در آخر الزمان و قیام ایشان از گذشته تا کنون از مسلمات همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده است و تنها اختلاف موجود میان شیعه و سنی اختلاف در زنده بودن و وجود آن حضرت در زمان فعلی است که شیعه معتقد به وجود و حضور آن حضرت بوده و لکن اهل سنت معتقدند آن حضرت هنوز به دنیا نیامنده اند .

این مساله همچنان مورد قبول و اعتقاد همه مسلمانان و به خصوص اهل سنت بود تا اینکه شبکه های تفرقه افکن و مسموم وهابیت در ماهواره و فضای مجازی راه اندازی شده و شروع به شبهه افکنی در مورد اصل مساله مهدویت و خروج حضرت مهدی (علیه السلام) کردند ، این شبکه ها تضعیف اخبار مهدویت و ایجاد خدشه در روایاتی که شاهد بر به دنیا آمدن آن حضرت بودند را در دستور کار خود قرار داد و با تبلیغات گسترده سعی در محو و کمرنگ جلوه دادن این مساله در اذهان مخاطبین خویش نمود ، این روند کم کم پرنگ و پررنگ تر شد تا جایی که اخیرا کارشناسان این شبکه ها به صراحت منکر اصل مساله مهدویت و خروج امام زمان شده و با بی شرمی تمام جشن گرفتن در سالروز ولادت آن حضرت و اظهار خوشحالی در آن روز را بدعت و شرک قلمداد کرده و اعتقاد به امام عصر را به تمسخر گرفتند.

غافل از این که پیشوایان وهابیت در عصر حاضر اعتقاد به مهدویت را مطرح کرده و به شدت از آن دفاع نموده اند و منکر این مساله را منکر خدا و کافر به حساب آورده اند.

به عنوان مثال بزرگترین شخصیت حدیثی معاصر وهابیت یعنی محمد ناصر الدین آلباني-که وهابيون از او با نام بخاري دوران ياد مي کنند-در کتاب سلسلة الاحاديث الصحيحة درباره کسي که عقيده به خروج حضرت مهدي عليه السلام را نداشته و منکر شود، مي گويد:

و ما مثل هؤلاء إلا کمثل من ينکر عقيدة نزول عيسى عليه السلام في آخر الزمان التي تواتر ذکرها في الأحاديث الصحيحة ،... ، و أکاد أقطع أن کل من أنکر عقيدة المهدي ينکرها أيضا ، و بعضهم يظهر ذلک من فلتات لسانه ، و إن کان لا يبين . و ما مثل هؤلاء المنکرين جميعا عندي إلا کما لو أنکر رجل ألوهية الله عز وجل بدعوى أنه ادعاها بعض الفراعنة ! " فهل من مدکر"

مثل اين ها همانند کساني است که عقيده به نزول عيسي عليه السلام در آخر الزمان را - که احاديث صحيح در مورد آن به تواتر رسيده است - منکر مي شوند .... و مطمئناً و قطعا مي گويم که هر کس عقيده به مهدي (عليه السلام) را منکر شود ، آن را نيز منکر مي گردد و برخي از آنها نيز اين عقيده را  ناخواسته (بر اثر لغزش) بيان کرده اند و مَثَل تمامي اين گروه منکر -خروج مهدي عليه السلام-در نزد من همانند کسي است که اولوهيت خداوند متعال را انکار نمايد همانند ادعاي برخي از فراعنه. پس آيا پند گيرنده اي هست؟

لینک سند :

http://s4.picofile.com/file/7858969458/mahdavyat_1_.png
http://s4.picofile.com/file/7858970856/mahdavyat_2_.png

منبع :
سلسلة الاحاديث الصحيحة ، آلباني ج4 ص 43 مکتبة المعارف