خشونتهای فرقهای مسیحی در آمریکا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نوشتار زیر بخشی از خشونتهای فرقهای مسیحی در آمریکا برگرفته از ویکیپدیای انگلیسی، مقاله «Sectarian violence among Christians» را ملاحظه میکنید.
ضدیت با کاتولیک در اواسط قرن نوزدهم به اوج خود رسید؛ و آن زمانی بود که رهبران پروتستان از هجوم سنگین مهاجران کاتولیک از ایرلند و آلمان به ایالات متحده آمریکا احساس خطر کردند. برخی از پروتستانها بر این باور بودند که کلیسای کاتولیک همان «فاحشه بابل» در کتاب مکاشفه یوحناست[1]. در دهههای 1830 و 1840، رهبران برجسته پروتستان، نه تنها از نظر کلامی به کلیسای کاتولیک حمله کردند، بلکه آنها را دشمنان جمهوری خواهی معرفی کردند. به نظر برخی از محققان، شعارهای ضد کاتولیکی این گروه موجب خشونتهای ضد ایرلندی و خشونتهای گروهی علیه کاتولیکها شد. بیانیه مشهور لایمن بیچر(Lyman Beecher) تحت عنوان «پیشنهادی برای غرب»، موجب تشویق به حذف کاتولیکها از شهرک غرب شد. همچنین سکوت کلیسای کاتولیک در موضوع بردهداری، موجب دشمنی بیشتر پروتستانهای شمال شد. این عدم تحمل و تعصب در سال 1834 از یک نگرش پا فراتر گذاشت و موجب آتش زدن صومعهای در ماساچوست شد.
جنبش «بومیسازی» که در دهه 1840 نمود ویژهای پیدا کرد، موجب برانگیخته شدن ضدیت با کاتولیکها و در نتیجه خشونت گروهی، سوزاندن اموال و کشتن کاتولیکها شد. این خشونتها با این ادعا که کاتولیکها در حال از بین بردن فرهنگ ایالات متحده هستند، توجیه میشدند. مهاجران کاتولیک ایرلندی متهم به گسترش خشونت و خماری بودند. در اواخر قرن نوزدهم، در جنوب ایالات متحده، پروتستانهای انجیلی (اوانجلیستها)، طیف گستردهای از فعالیتهای تروریستی، از جمله اعدامهای غیرقانونی، قتل، هتک ناموس، تنبیه شدید، شلاق، تخریب اموال را انجام دادند تا بلکه رقابتهای مسیحیان سیاه و سفید، مورمونها، بومیان آمریکا، مهاجران متولد خارج، یهودیان و کاتولیکها را سرکوب کنند.
خشونت علیه مورمونها
تاریخ اولیه مورمونها از خشونتهای زیادی خدشه دار شده و باعث شکلگیری بحث «نگاه دین به خشونت» گردیده است. اولین خشونت قابل توجه علیه مورمونها در ایالت میسوری (Missouri) ایالات متحده رخ داده است. مورمونها خواستار حق اعمال «نفوذ سیاسی و اقتصادی قابل توجهی» بودند اما اغلب آنها از رهبری سیاسی محلی برکنار بوده و دشمنیهای طولانی در جوامع مرزی نصیبشان شده است. این اختلافات در جنگ علیه مورمونهای ایالت میسوری به اوج خود رسید و منجر به صدور فرمان نهایی علیه مورمونها شد که بیان میداشت: «با مورمونها باید به عنوان دشمنان رفتار کرد و یا باید نابود شوند و یا از ایالت رانده شوند». سه روز بعد، یک واحد شبه نظامی، به محل اسکان مورمونها حمله کرد و باعث مرگ 18 مورمون شد. این فرمان براندازی مورمونها تا سال 1976 پابرجا بود.
در ایالت نائوو، ایلینوی (Nauvoo, Illinois)، آزار و اذیت مورمونها به اتهام این بود که آنها قصد دارند هر جا که سکنی میگزینند، تسلط اقتصاد و سیاسی داشته باشند. شهر نائوو، بزرگترین شهر ایالت ایلینوی شده بود و شورای شهر آن، عمدتاً از مورمونها تشکیل شده بود و شبه نظامیان مورمون رو به رشد بودند. موضوعات مورد مناقشه دیگر عبارت بودند از: ازدواج جمعی، آزادی بیان، دیدگاههای الوهیت انسان و ضد بردهداری اسمیت که در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری 1844 بیان شد. پس از تخریب مطبوعات نائوو، اسمیت دستگیر شد و به زندان کارتاژ منتقل شد و در آنجا در سال 1844 کشته شد. آزار و اذیت در ایلینوی به قدری شدید بود که بسیاری از ساکنان نائوو، در سال 1846 از طریق رودخانه فرار کردند. حتی بعد از اینکه مورمونها یک جامعه را تشکیل دادند، صدها مایل دورتر، مخالفان مورمونها در سال 1847، رئیس جمهور ایالات متحده جیمز بوکانان (James Buchanan) را متقاعد کردند که مورمونها در قلمرو ایالات متحده مشغول شورش هستند. منتقدان به قتل عام در مراتع (Mountain Meadows massacre) و ازدواج جمعی به عنوان نشانههایی از شورش یاد کردند. بوکانان نیز در پاسخ، یک سوم سواره نظام خود را در 1857، به منطقه یوتای مورمونها فرستاد که به جنگ یوتا (Utah War) معروف شد. این قتل عام که در 11 سپتامبر 1857 اتفاق افتاد، برگرفته از آموزههای کلیسا از کفاره خون و سخنرانی ضد آمریکایی کشیش کلیسای LDS بود. گستردهترین قتل عام مربوط به کشتار مهاجران ایالت آرکانزاس (Arkansan) آمریکا بود. این قتل عام توسط گروه شبه نظامی مورمون به رهبری جان دی لی (John D. Lee) صورت گرفت که بعدها به همین جرم اعدام شد. بعد از اینکه شایعات راجع به شرکت برخی از این مهاجران در آزار و اذیت مورمونها افزایش پیدا کرد، آنها مهاجران را محاصره کردند و بعد از تسلیم، مردان، زنان و کودکان را در خونسردی به قتل رساندند. گرچه رسانههای آمریکایی سعی کردند با آموزه کفاره خون، این جنایات را توجیه کنند اما شواهدی بر نجات آنها از طریق ریختن خونشان، وجود ندارد و مفسرین این جنایت را مجازات تعبیر کردهاند.
بریگم یانگ (Brigham Young) رهبر کلیسای مورمونهای آمریکا، محکوم به شرکت در این قتل عامها شد. هنگامی که از او پرسیدند که آیا به کفاره خون اعتقاد دارد، جواب داد: «قطعاً و معتقدم که لی (Lee) کفاره ناقص نداده است؛ چون حلقآویز کردن را ما کفاره کامل نمیدانیم بلکه باید خون ریخته شود و اکنون ما قوانین این سرزمین را اجرا کرده و حلق آویز میکنیم.»
نمونه بارز کفاره خون، قتل برده سابق، توماس کولمن (Thomas Coleman) است که در کلیسای LDS جایگاه بالایی را داشت. دی مایکل کوین (D. Michael Quinn) مورخ مورمونی، جرم کولمن را معاشرت با یک زن سفید پوست مورمونی میداند که هم خلاف آموزههای مورمونها بوده است و هم خلاف قوانین ارضی. گروهی او را با یک سنگ بزرگ به قتل رساندند و بدن او را با ضربات چاقو پاره کردند و پلاکاردی بر بدن او زدند تا دیگران عبرت بگیرند و از ارتباط با زنان سفید پوست خودداری کنند. سه ساعت بعد از کشف بدنش، او را به خاک سپردند اما کمتر از دوازده ساعت بعد، قاضی الیاس اسمیت (Elias Smith) شخصی را برای بررسی نحوه قتل کولمن منصوب کرد اما سریعاً پرونده را مختومه کرده و علت قتل را نامشخص اعلام کردند.
پینوشت:
[1]. فاحشه بابل یا بابل کبیر یک شخصیت شیطانی در دیدگاه مسیحی است که در مکاشفه یوحنا، فصل 17 و 18 از او نامبرده شده است و با مسائل آخرالزمان مرتبط است. لقب او «بابل کبیر، مادر فاحشگان و گناهان روی زمین» است.
افزودن نظر جدید