تفاوت روش عملی پیشوایان دین در زهد و عقاید صوفیانه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سیرهٔ عملی پیشوایان راستین دین مقدس اسلام و در صدر ایشان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) برای همهٔ بشریت و به خصوص مسلمانان الی الأبد و تا روز قیامت الگو و نقشهٔ راه خواهد بود. قرآن کریم بر این مهم به صراحت تأکید کرده و میفرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ [الاحزاب/۲۱] قطعاً برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست». انسان بنا بر فطرت و بلندنگری و بلندپروازی ذاتی که دارد، همواره به دنبال بهترینها میگردد و تمام تلاش و کوشش خود را به کار میگیرد تا از هر چیزی بهترین آنرا کسب کند. قرآن، که به عنوان کتاب وحی که از ناحیهٔ خالق و سازندهٔ انسان برای هدایت و رشد و تکامل بشر نازل شده، بهترین اسوه و الگو را برای جامع رفتار بشری و انسانی، رسول خاتم و پیامبر گرانقدر اسلام (صلی الله علیه و آله) را معرفی میکند و جوامع مختلف انسانی و خاصّه مسلمانان، به این مطلب مقرّ و معترفند. با نگاهی به تاریخ، هر جا که انحراف، افراط و یا تفریطی صورت گرفته نتیجهٔ کنار گذاشتن سیرهٔ پیشوایان راستین اسلام بوده که راه غیر از مسیر ایشان به یقین به بیراهه خواهد رسید. به عنوان مثال، رفتار افراطی و تفریطی برخی از متصوفه در طول تاریخ پس از اسلام در رابطه با زهد و عزلتگزینی، از آن جمله است. ایشان شاید در این مسیر از رهبانیّت مسیحیان و سبک و سیاق بودائیان و هندیان بیشتر الهام گرفته باشند، تا از تعاریفی که اسلام از زهد و رفتار زاهدانه ارائه داده است.
در برخی از موارد هم با بهانههای واهی از جمله همگونی با اصحاب صفّه و... کار غیر اسلامی خود را توجیه میکنند. این در حالی است که اصحاب صفّه [۱] مهاجرانی بودند که در بدو ورود به مدینه به ناچار و از سر اجبار در مسجد میخوابیدند و مأوای ایشان خانهٔ خدا بود. و الّا شاید هر کدام از ایشان در مکه و شهر خود صاحب اموال و زندگی آبرومندی بودند که آنرا به خاطر دین رها ساخته و به مدینه آمده بودند و حتی بسیاری از ایشان بعدها و در حکومت اسلامی پیامبر (صلی الله علیه و آله) صاحب مکنت و مال و منال شدند. پس زندگی زاهدانهٔ ایشان در برههای خاص و مقطع زمانی مشخص، از سر ناچاری بوده است. در این مجال اشاره به چند آیه از کلام خدا که انسان را به استفاده از روزی الهی تشویق میکند ضروری است.
قرآن کریم در سورهٔ مبارکهٔ قصص میفرماید: وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا [قصص/ ۷۷] «سهم خود را از (عمر و مال و...) دنیا فراموش مکن». در جایی دیگر پیامبر خود را مورد خطاب قرار میدهد و افراد مقدس مآب را مورد عتاب قرار داده و میفرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ [اعراف/ ۳۲] [ای پیامبر] بگو: «زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده، و [نیز] روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟» بگو: «این [نعمتها] در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند و روز قیامت [نیز] خاصّ آنان میباشد». و آیات زیاد دیگری در این حوزه، که انسان را تشویق به استفاده از لذائذ دنیوی در راستای اهداف خلقت و برنامهٔ قیامت میکند. اما برخی صوفیان که برای سیر و سلوک خود الگوی الهی را وانهاده و از سایرین خط گرفتهاند در مقابل اسوههای الهی و الگوهای تقوا و پرهیزگاری، زبان به کنایه و اعتراض میگشودند که چرا ایشان از آنچه خدا حق هر انسانی قرار داده، استفاده میکنند.
نمونهٔ یکی از این اعتراضات رفتار سفیان ثوری در برابر امام صادق (علیه السلام) است. وی از اعلام متصوفه و از اهالی مدینه بود. روزی نزد امام جعفر بن محمد (علیهماالسلام) رفت و دید امام جامهای سپید و بسیار لطیف پوشیده است. با اعتراض گفت: «این لباس جامه سزاوار تو نیست. تو نباید خود را به زیورهای دنیا آلوده سازی. از تو انتظار میرود زهد بورزی و تقوی پیشه کنی و خود را از دنیا دور نگه داری». امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: «خوب گوش کن که میخواهم سخنی به تو بگویم که برای دنیا و آخرتت مفید است. اگر به راستی اشتباه کردهای و نظر حقیقی دین اسلام را دربارهٔ این موضوع نمیدانی، سخن من برای تو سودمند است؛ ولی اگر منظورت این است که در اسلام بدعتی بگذاری و حقایق را منحرف و وارونه کنی، این سخنان به حالت سودی نخواهد داد. ممکن است تو وضع ساده و فقیرانه رسول خدا و اصحاب او را در آن زمان پیش خود مجسم سازی و گمان کنی تکلیف و وظیفهٔ همه مسلمین تا روز قیامت این است که همیشه فقیرانه زندگی کنند. اما به تو بگویم که رسول خدا در زمان و محیطی بود که فقر و تنگدستی در آن فراوان بود و عموم مردم از داشتن لوازم اولیه زندگی محروم بودند. اما در روزگاری آسایش زندگی فراهم شد و شرایط بهرهبرداری از موهبتهای الهی موجود گشت، سزاوارترین مردم برای بهره بردن از نعمتها نیکان و صالحان و مسلماناند، نه فاسقان و بدکاران و کافران. تو در من چه چیز را عیب شمردی؟! در عین اینکه میبینی از نعمتهای الهی استفاده میکنم، به خدا سوگند، از زمانی که به حد رشد و بلوغ رسیدهام، شب و روزی بر من نمیگذرد مگر آنکه مراقب هستم که اگر حقی در مالم پیدا شود، فوراً آن را به صاحبش برسانم». سفیان ثوری سرافکنده و خجل در مقابل منطق امام نتوانست جوابی بدهد و شکست خورده از مجلس خارج گشت. [۲] آگاهی به زمان و مکان و استفاده از مادیات و چگونگی آن، همه و همه در رفتار اهل بیت مطهر نبوی (علیهم السلام) تبیین شده و روشن است. اما به دلیل اینکه راه و مسلک تصوف از آغاز، جدای از طریقت خاندان پیامبر بوده است، رفتار و کردار ایشان نیز دچار انحراف شده و بر مبنای آموزههای دین مقدس اسلام نیست.
پینوشت:
[1]. اللمع فی التصوف، عبدالله سراج، ج ۱، ص ۱۳۲-۱۳۳
[2]. تحف العقول، ابومحمد حسن حرانی یا حلبی، معروف به ابن شعبه، ص ۳۵۴ و ۳۵۸
افزودن نظر جدید