نقطه ی انحراف صوفیان

  • 1392/05/12 - 11:34
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وحدت وجود و موجود از اعتقادات انحرافی صوفیه است که طی سالیان دراز، هنوز هم به آن معتقدند. ایشان می گویند: هیچ فکر و ایده ای را نباید منحرف دانست و رد کرد، به هیچ کس و هیچ چیز نباید بد گفت و همه را باید دوست داشت و محبت کرد، چون همه ی موجودات جلوه ای از خدا هستند
وحدت وجود و موجود؛ نقطه ی انحراف صوفیان

وحدت وجود و موجود از اعتقادات انحرافی صوفیه است که طی سالیان دراز، هنوز هم به آن معتقدند. ایشان می گویند: هیچ فکر و ایده ای را نباید منحرف دانست و رد کرد، به هیچ کس و هیچ چیز نباید بد گفت و همه را باید دوست داشت و محبت کرد، چون همه ی موجودات جلوه ای از خدا هستند؛ شمر (لعنة الله عليه) باشد یا سیدالشهدا و فرزند پیامبر(عليه السلام)، همه در مسیر درست و راه حق هستند و فرقی بین اعوان باطل و انصار حق نیست، چون همه جلوه ی حق هستند و البته به زعم ما باطل!
صوفیان در واقع، عقل را طرد شده می دانند و از عشق دم بر می آوردند و علوم دینی را که میراث پیامبر صلی الله علیه وآله است، علوم ظاهری می شمارند و عالمان دین پژوه را عالمی ظاهر بین می پندارند. ایشان فاعل تمام کارها را خدا می دانند چون لازمه ی اعتقاد به توحید افعالی همین است. یعنی کسی را که مرتکب کاری زشت شده باشد را مستحق سرزنش نمی دانند. شاه نعمت الله ولی می گوید:
مفعول يكي فعل يكي فاعل يك
 ما را است يقين اگر تو را باشد شك [1]
فاعل مختار در عالم يكيست
در حقيقت فعلها از خود مدان [2]
بطلان این عقیده بسیار واضح است که صاحبان عقول از تبعات آن آگاه هستند. لازمه ی این تفکر این است که همه ی تضادهای مطرح شده بین حق و باطل بی ثمره و عبث بوده باشند. مانند جدال ابراهیم علیه السلام و مبارزه ی او با بت پرستان و نمرودیان ، برخورد موسی علیه السلام با فرعونیان و جنگ های پیامبر و اهل بیت علیهم السلام برای اعتلای کلمه ی الله و توحید.
همانطور که مولوی دعوای فرعون و حضرت موسی علیه السلام به به تعبیری، نزاع زرگری و بیهوده می داند:
چونكه بي‌رنگي اسير رنگ شد
موسئي با موسئي در جنگ شد
چونكه اين رنگ از ميان برداشتي
موسي و فرعون دارند آشتي
این یعنی موسی علیه السلام وفرعون، هر دو جلوه ی خداوند هستند و بنا براین صوفیه کسانی را که معصوم از خطا هستند و برطبق فرمان الهی کاری را انجام می دهند، ندانسته به نبرد با جلوه ی خدا رفته و کار اشتباهی را مرتکب شده اند.
به حکم قرآن که می فرماید: لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ [3] بفرض که داشتن عقیده ای خاص برای انسان ممنوع نباشد؛ اما مسئله اینجاست، که کسی نباید عقیده ی خودش را منسوب به دین کند و حرف خود را گفتار معصومین علیهم السلام بداند. از این گذشته روایات عقیده ی متصوفه را باطل می داند و می فرماید: « فَكُلُّ ما فِي الْخَلْقِ لايُوْجَدُ فِي خالِقِهِ وَ كُلُّ ما يُمْكِنُ فِيهِ يَمْتَنِعُ فِي صانِعِهِ. آنچه را كه در مخلوق وجود دارد، در خالقش وجود ندارد و آنچه را كه در مخلوق ممكن باشد، در پروردگار او ممتنع ست. » [4] و یا امام صادق علیه السلام در این خصوص فرموده اند: « مَنْ شَبَّهَ الله بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِكٌ، إِنَّ اللهَ تَعالي لايُشْبِهُ شَيْئاً وَ لايُشْبِهُهُ شَئٌ، كُلُّما وَقَعَ فِي الْوَهْمِ فَهُوَ بِخِلافِه. هر كس خداوند متعال را به مخلوقش تشبيه كند مشرك است. چون او شبيه چيزي نيست و چيزي نيز شبيه او نيست. آنچه كه به وهم انساني درآيد، خداوند خلاف آن است.» [5]
کلام این امام همام به وضوح مطرح می کند که عقیده به توحید افعال، باطل و نوعی شرک است. خداوند متعال منزه است از اینکه افعال انسان های خاطی و گنه کار به او نسبت داده شود. پس بر همه ی پیروان راستین خاندان وحی علیهم السلام لازم است تا عقاید گوناگون را با فرمایشات معصومین تطبیق دهند. تقلید در اصول عقاید جایز نیست و تنها مرجع برای فهم اینکه آیا فکر و ایده ای درست است یا غلط، رجوع به روایات محمد و آل محمد علیهم السلام خواهد بود.

منابع:
[1]. ديوان شاه نعمت‌الله، طبع باران، صفحه 691
[2]. همان ، صفحه 488
[3]. سوره ی بقره آیه ی 256
[4]. بحارالانوار، جلد 4، صفحه 330 و عيون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 153 و احتجاج طبرسي، جلد 2، صفحه 176 و توحيد شيخ صدوق، صفحه 40
[5]. بحارالانوار، جلد 3، صفحه 290 و حديقة الشيعه، صفحه 611 و توحيد شيخ صدوق، صفحه 80

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.