پروتكل‌های صهيونيسم برای تسلط بر دنيا

  • 1393/07/07 - 19:58
دولت‏‌های امروز، دستگاه وسيعی به نام مطبوعات در اختيار دارند كه برای ايجاد جريان‏‌های ذهنی و حركت‏‌های فكری عمومي از آن استفاده می‌‏كنند. پس مطبوعاتي كه‏ در دست ماست بايد نيازهاي ضروري و حياتي مردم را فرياد بزنند و نارضايتي آنان را اعلام كنند. اين مطبوعات بايد خشم عمومي را برانگيزانند و عوامل آن را به وجود آورند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب-در سال‏۱۸۹۷، هنگامی كه بزرگان و سردمداران صهيونيسم، كنفرانس ويژه خود را در شهر بال سوییس تشكيل داده بودند، گروهی از پليس‌های تزاری روس، كه از مسكو آمده بودند، ساختمان محل تشكيل كنفرانس را به آتش كشيدند و صهيونيست‏‌های حاضر در جلسه، از ترس جان‌شان پا به فرار گذاشتند. در نتيجه، افراد پليس وارد سالن شدند و اوراق و صورت‌جلسات و يادداشت‏‌های روی ميزها را، جمع‌آوری كردند و آن‏ها را به مسكو انتقال دادند. در آن‏جا، اين نوشته‏‌ها بررسی شد. در ميان آن‏ها، مطالبی به‏ دست آمد كه نام پروتكل‌‏های دانشوران صهيون به خود گرفت.[۱] اين ۲۴ پروتكل، چكيده تفكرات يهود و برنامه آنها برای دستيابی به سلطه بر جهان از طريق يك حكومت يهودی است.[۲]

پروتكل اول:
«حق ما، از زورمان سرچشمه می‌‏گيرد. واژه «حق» تنها يك ايده‌ی وجدانی و درونی است و هيچ دليلی بر واقعيت داشتن آن وجود ندارد. مفهوم حق چيزی بيش از آن نيست كه بايد آنچه را از تو می‏‌خواهم، بدهی تا ثابت شود كه از تو قوی‌تر هستم.» در اين بند صهيونيسم نژادپرست قائل به نسبی‌گرایی است و به هيچ دين و آیينی كه دارای حقيقت باشد، اعتقادی ندارد و حقيقت را فقط در منافع نامشروع خود می‌داند. در ادامه اين پروتكل آمده است: «زور ما كه در اين شرايط بحرانی خودنمايی می‌كند، با هر قدرت ديگری تفاوت دارد. ويژگی و امتياز زور ما اين است كه هميشه در خفا و پشت پرده كمين می‏‌كند و هنگامی كه‏ نيروی لازم را فراهم ديد و تكامل يافت، ضربه هولناک و نهايی خود را وارد می‏‌سازد و هيچ كس توان مقابله با آن را ندارد».
«از آنجا كه نتيجه (هدف) وسيله را توجيه مي‌‏كند، ما بايد در طراحی نقشه‏‌های خويش‏ بيشتر از آنچه به مصلحت‏‌ها و مسائل اخلاقی مي‏‌نگريم به امور مفيدتر و ضروری‏‌تر توجه داشته باشيم. امروز ما نقشه‌‏ای پيش روی داريم كه مسيرمان را برای رسيدن به هدف ترسيم‏ می‏‌كند. ما حق نداريم به اندازه تار مويی از آن تخلف كنيم، مگر اینکه ارزش خطرپذيری داشته باشد و گرنه نتيجه چندين قرن زحمت خود را به كلی از دست می‏‌دهيم».[۳]

پروتکل دوم:
«دولت‏‌های امروز، دستگاه وسيعی به نام مطبوعات در اختيار دارند كه برای ايجاد جريان‏‌های ذهنی و حركت‏‌های فكری عمومی از آن استفاده می‏‌كنند. پس مطبوعاتی كه‏ در دست ماست بايد نيازهای ضروری و حياتی مردم را فرياد بزنند و نارضايتی آنان را اعلام كنند. اين مطبوعات بايد خشم عمومی را برانگيزانند و عوامل آن را به وجود آورند. مطبوعات، مظهر آزادی بيان و انديشه هستند؛ ليکن دولت‏‌ها هنوز نمی‌‏دانند چگونه از آن بهره ببرند. اين بود كه ما به اين دستگاه عظيم مسلّط شده‌‏ايم و به واسطه آن‏ نيروی محركه و مؤثر خود را به دست آورده و همچنان پشت پرده باقی مانده‏‌ايم».
«پس درود بر مطبوعات. با كمك همين مطبوعات، دست ما مملو از طلاهايی است كه‏ در مقابل دريايی از خون و عرق ريخته‌شده، به دست آورده‏‌ايم. آری آنچه را كاشته‏ بوديم درو كرديم. بنابراين عظمت فداكاری‏‌ها و قربانيان ملت ما مهم نيست؛ زيرا هر كشته از ما، نزد خداوند با هزار كشته، برابری می‌كند».

«چه كسي می‏‌تواند با يك قدرت نامحسوس درافتد و آن را واژگون سازد؟ اين‏ ما هستيم كه چنين قدت نامحسوسی داريم. اگر چه فراماسونرهای غير يهودي، كوركورانه در خدمت ما هستند و برای مقاصد ما كار می‌‏كنند؛ اما برنامه‏‌های ما همچنان برای آن‌ها و ديگران ناشناخته و اسرارآميز باقی خواهد ماند». در اين بند از پروتكل يهود به تأثير فوق‌العاده مطبوعات آگاهی كامل دارد. بنابر همين نظر است كه بسياري از مطبوعات و شبكه‌هاي خبری آمريكا و هاليود، در دست صهيونيسم است و با اراده خود و با مهارت تمام افكار عمومی مردم آمريكا و بسياری از كشورها را در دست گرفته‌اند و آن‌طور كه دلشان مي‌خواهد اخبار و اطلاعات را به خورد مردم می‌دهند. بنابر همين نظر است كه در دنيای غرب و آمريكا هيچ‌كس يارای مقابله و اظهار نظر در مورد اسرائيل و هلوكاست را ندارد. در ادامه همين بند، اوج بی‌اعتقادی صهيونيسم را نسبت به خدا و ارزش‌هاي ديني را می‌رساند، چه اینکه تأكيد شده است كه هر دينی كه مخالف حكومت اين‌ها نباشد محترم، در غير اين صورت از نگاه آن‌ها بی‌ارزش است و بايد با آن مبارزه كرد. به ادامه اين بند دقت بفرمایيد: «اگر آزادی بر خداپرستی مبتنی باشد و با برادری و انسان‌دوستی پيوندی داشته، برای جامعه يهودی بی‏‌زيان باشد، برماست كه از اين گونه آزادی حمايت كنيم. ولي اگر آزادی، به جامعه يهودی لطمه وارد سازد و لو به رفاه عمومی لطمه‏‌ای وارد نسازد، همچنين اگر آزادی اعتقاد به خدا را بين غير يهودی‌ها تقويت كند و به منافع يهود لطمه رساند، بر ما لازم است كه هم احترام به این آزادی‏ و هم اعتقاد به خدا را در ميان مردم غير يهودی از بين ببريم و نيازهای مادي را جايگزين اين گونه اعتقادات سازيم؛ اما اگر اعتقاد به خدا موجب شود كه ما بر مردم حكومت كنيم، در اين صورت بايد به تبليغ دين بپردازيم و با راهنمايی‏ مردان روحانی، مردم را به تسليم وا داريم».

«برای آن كه بتوانيم قدرت انديشيدن را از مردم غير صهيونيست سلب كنيم، بايد فكر آن‌ها را متوجه صنعت و تجارت كنيم. سرگرم شدن آن‌ها به داد و ستد و انديشيدن به منفعت، باعث می‌شود كه دشمن مشترکشان را فراموش كنند. از سوی ديگر، به صنعت جنبه احتكاری می‏‌دهيم. بدين معنی كه به بهای صنعتی‏‌‌شدن، بسياری از زمينه‏‌ها ناديده گرفته می‌‏‌شوند كه سرانجام به دست ما می‌‏‌افتند و ما آن‌ها را احتكار می‌‏‌كنيم». «خداوند به قوم ما هوش و ذكاوت سرشار اعطا كرده است. ما كفايت و لياقت آن را داريم تا مسئوليت رهبری جهان را به انجام برسانيم. البته اقوام‏ ديگري هستند كه از هوش و ذكاوت برخوردارند؛ ولي آن‌ها تازه به دوران‏ رسيده‏‌هايی هستند كه نمی‌‏توانند حريف ما بشوند. اگر كشمكش و درگيري بين‏ ما ايجاد شود، كشمكشی وحشتناک خواهد بود و آنها يارای برابری با ما را ندارند؛ زيرا خيلی دير سر رسيده‌‏اند».[۴]

منابع:
۱- كتاب دسيسه‏هاى شيطانى، مجید صفا تاج، ص ۲۶
۲- كتاب پروتكل‌هاي دانشوران صهيون، عجاج نويهض، ص۳۲
۳- كتاب بوي خون، محمد رضا واحدی، ص ۱۰۹ و ۱۱۰ 
۴- کتاب پروتكل دانشوران يهود، ص ۵۶
۵- کتاب پروتكل دانشوران يهود، ص ۵۹-۶۰

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.