مسلمانی آل شَنسَب و تلاش برای ترویج اسلام

  • 1393/04/16 - 06:30
غوريان (آل شنسَب) خاندانی ایرانی بودند كه از عصر باستان در شرق فلات ایران می‌زیستند. جد اعلای این سلسله، شَنسَب نام داشت كه در صدر اسلام از روی اختیار به دست على بن ابی‌‌طالب (عليه السلام) اسلام آورد. وی پس از بازگشت به سرزمین خود به تبلیغ و ترویج اسلامِ علوی پرداخت. بعدها نوادگان وی از عوامل اصلی ترویج اسلام در مشرق زمین گشتند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غوريان (آل شنسَب) خاندانی ایرانی بودند كه از عصر باستان در نواحى كوهستانى هرات و غزنه سکونت داشتند. علت نامیده شدن اين سلسله به «آل شنسب» این است که جد اعلای آنان، شَنسَب نام داشت كه در صدر اسلام به محضر على بن ابی‌‌طالب (عليه السلام) رسید و در اثر این ملاقات، علاقه‌مند به ایشان شده، و از روی اختیار اسلام آورد. وی پس از بازگشت به سرزمین خود به تبلیغ و ترویج اسلامِ علوی پرداخت. بعدها نوادگان وی در نواحی غورستان و تخارستان (در شرق فلات ایران) و حتی در هندوستان به حکومت رسیدند. سلسله آل‌ شنسب، در عصر بنی‌امیه بارها علیه حکومت اموی قیام کردند و با همکاری ابومسلم خراسانی، امویان را از این سرزمین بیرون راندند[۱]. اسلام آوردن شنسب به دست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از واضحات و یقینیات تاریخی است و کسی در آن تردید ندارد[۲]. برکت این مسلمانی و جذبه‌ی نور اسلام علوی چنان تابیدن گرفت که همین خاندان کوچک محلی در برهه‌ای از تاریخ موفق گردیدند، اسلام را در بخش وسیعی از هندوستان بزرگ(هند و پاکستان) و افغانستان امروزی منتشر کنند[۳]. ایشان با تهییج روحیه جهاد در ایرانیان مسلمان شده، شرق ایران را از شرّ حملات ختائیان بت‌پرست نجات دادند[۴] و در حد توانشان از دانشمندان و فرهیختگان پشتیبانی نمودند[۵]. گرچه این خاندان پس از مدتی در اثر اختلافات داخلی و فشارهای خارجی ضعیف شده و حکومت را از دست دادند، اما نتیجه‌ی تلاش‌های این خاندان ایرانی در راه نشر و ترویج اسلام علوی همچنان پربرکت مانده است، به گونه‌ای که امروزه بخشی عظیم از صدها میلیون مسلمانان در هند و پاکستان و افغانستان در اثر مجاهدت‌های آنان بانگ توحید سر می‌دهند.
نکته‌ی دیگر اینکه برخی تلاش کرده‌اند که غوریان را از نسل «ضحاک ستمگر ماربه‌دوش» معرفی کنند. در پاسخ باید گفت که پژوهشگران، آل شنسب را از ساکنین کهن شرق ایران معرفی کرده‌اند، و هیچ دلیل عقلانی و تاریخی برای انتساب این خاندان به این شخصیت‌ (ضحاک) وجود ندارد. چنانکه عباس اقبال آشتيانى نیز در انتسابات اسطوره‌ای پیرامون آل شنسب اشکال وارد کرده است[۶]. 

پی‌نوشت:

[۱]. ذبيح الله صفا، تاريخ ادبيات در ايران‏، تهران: انتشارات فردوس‏، ۱۳۷۸. ج‏۲، ص۵۰ 
و منهــــاج‌الدين سراج جوزجـانى، طبقــــات ناصرى‏، تصحیـــح: عبدالحـىّ حبيبـــى، تهــــران: انتشارات ‏دنيــاى كتــــاب، ۱۳۶۳. ‏ج‏۱، ص ۳۲۴
[۲]. حسن پيرنـــيا و عباس اقبال آشتيــــانى‏، تاريـــخ ايــران از آغاز تا انقراض سلســـله قاجاريه‏، تهران: انتشارات خيــــام‏، ۱۳۸۰. ص۲۹۰
و عباس قديانى‏، فرهنگ جامع تاريخ ايران، تهران: انتشارات آرون‏، ۱۳۸۷. ج‏۱، ص ۳۸   
و ذبيح الله صفا، همان، ج‏۲، ص۵۰   
[۳]. ذبيح الله صفا، همان، ج‏۲، ص۵۲   
و منهاج الدين سراج جوزجانى، همان، ج‏۱، ص ۳۲۳، در فهرست: "الطبقة السابعة عشر: السلاطين الشنسبانيه و ملوك غور"
[۴]. ابن اثير جزرى، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه: عباس خليلى، ابو القاسم حالت‏، تهران: مؤسسه مطبوعات علمى، ۱۳۷۱. ج‏۳۰، ص ۱۷۸
[۵]. منهاج الدين سراج جوزجانى، همان، ج‏۲، ص ۲۳۷
[۶]. حسن پيرنـــيا و عباس اقبال آشتيــــانى‏، تاريـــخ ايــران از آغاز تا انقراض سلســـله قاجاريه‏، تهران: انتشارات خيــــام‏، ۱۳۸۰. ص۲۹۰.

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام جالب است هر که در تاریخ کاری مطابق میل شما انجام داده باشد را به خود و ایران منتسب می کنید. خودتان در متن گفتید آل شنسب قبل از آریایی های موهومی ساکن افغانستان کنونی بودند اگر آل شنسب ایرانی بودند چرا اکنون نوادگان آنها یعنی هزاره های افغانستان را بیگانه می دانید؟

سلام. ما هزاره‌های افغانستان را برادران و خواهران خود می‌دانیم. نه بیگانه.

ولی رفتار شما چیز دیگری را نشان می دهد. دیگر بر کسی پوشیده نیست که با این مهاجران هم دین، هم مذهب، هم زبان و هم فرهنگ ایران چه برخوردهای زشتی در ایران می شود.

میزبان و مبهمانی که با هم بدرفتاری میکنند باید پاسخگوی رفتار بد خود باشند. بنده از هزاره‌ها بدی ندیدم و بدی هم نکردم. سخنان شما (جناب ناشناس) ربطی به مطلب ندارد. این که میفرمایید «رفتار شما...» منظورتان از «شما» دقیقا کیست؟ بروید به همان اشخاص اعتراض کنید. از فضای کینه و عقده هم بیرون بیایید

منظور ما از ایران، ایرانِ تمدنیِ بزرگ است. که شامل افغانستان و بخش عظیمی از پاکستان و تاجیکستان و... می‌شود.

کانال تاریخ حقیقی ایران (نقد زرتشت و باستانگرایی) در تلگرام، ایتا و سروش مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

امام علی هم ایرانی بوده (هر کی بگه نه منافقه)

مطلب جالب و مفیدی بود اما پر از اشکال یکی از اشکالات اصلی شما نام نهادن ایرانی روی حکومت هاست بطوری که خواننده ایرانی فکر می‌کند ایرانی های امروزی این حکومت ها را بوجود آورده اند و ناخواسته دچار غرور کاذب می‌شود و همه اقوام ساکن این مناطق که اجدادشان بنیان گذاران این حکومت ها بودند را بی تمدن و وام دار خودشان میدانند و یکی از اشکال های دیگر شما بهتر بود به جای ایرانی خواندن این سلسله نام قومیت این سلسله را می آوردید همان طور که من و شما خوب میدانیم قوم هزاره از زمان عمر لعنت الله و خصوصا از زمان امام علی علیه السلام به بعد برای اسلام و شیعه از جان و دل مایه گذاشتند و این حق شان نیست که حتی نامشان هم برده نشود شما که مدعیه شیعه بودن هستید لااقل مراعات کنید.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.