سلوک نادرست تصوف در زهد اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دین مقدس اسلام، دین اعتدال و میانهرو است که در همهی ابعاد زندگی بشر، شرط تعادل را رعایت نموده و افراط و تفریط را مذمت کرده و مردود دانسته است. قرآن کریم پیروی و دنبالهروی از اشخاص تندرو و افراط کار را تقبیح کرده و فرموده است: «وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[1] و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساختهايم و از هوس خود پيروى كرده و [اساس] كارش بر زيادهروى است، اطاعت مكن.»
براین اساس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود، نمونهی اعتدال در رفتار و گفتار و اندیشه بود. ایشان به شخصی كه زندگی خانوادگی را رها كرده و به عبارت پرداخته بود، فرمود : خداوند نياز به اين عبادت تو و لباس پشمين ندارد. من كه پيغمبر تو هستم هم مي خورم و هم مي آشامم و هم به زن و فرزند مي رسم و هم به عبادت و بندگی خداوند![2] مشاهده میشود که اسوه و الگوی همهی بشریت، این مشی و رفتار را در زندگی پی میگیرد و بنابه دستور قرآن همه موظف به الگوگیری از این مشی و روش هستند.[3]
در طول تاریخ همواره افرادی بودهاند که در در بعضی زمینهها از مسیر اعتدال و صراط مستقیم خارج شده و به همین دلیل به انحطاط عقیدتی کشیده شدهاند و آخرت و عاقبت خویش را به دلیل افراط و تفریط تباه کردهاند. برای نمونه، امیرالمؤمنین علیه السلام دو گروه را هلاک و سیاه بخت برمیشمارند که این، نتیجهی خروج از مسیر ثابت و حق است. ایشان فرمودند: هلک في رجلان، محب غال مبغض قال[4] «دو مرد در حقّ من به هلاکت رسيدند، يکي دوست غلوکننده و ديگري دشمن خصومتگر».
ازجمله طوایفی که مسیر اعتدال را وا نهاده و به تفریط در زندگی و افراط در نحوهی عبادت و بندگی پرداختهاند، تصوف بوده است. ایشان با برداشتی ناقص و اشتباه از زهد اسلامی، با روی آوردن به زهد افراطی و مرتاض گونه، بسیاری از حلال دین را برخود حرام کرده و برخی از حرام را چون رقص، برای خود حلال نمودهاند. در حالی که روایات بیان داشتهاند: «حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أبَداً إلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ، وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أبَداً إلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ لَا يَكُونُ غَيْرَهُ وَ لَا يَجِىءُ غَيْرُهُ. حلال محمّد صلی الله علیه وآله، حلال است هميشه تا روز قيامت، و حرام او حرام است هميشه تا روز قيامت؛ غير او نمىباشد و غير از او چيزى نخواهد آمد». اگر کسی با ذوق شخصی و مبتنی بر هوی و هوس نفسانی آن را تغییر دهد، بر خلاف سنت رسول خدا عمل کرده است. در ادامهی روایت، امام صادق علیه السلام از قول مولی امیرالمؤمنین فرمودند: قال علىٌّ عليه السّلام: مَا أحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إلَّا تَرَكَ بِهَا سُنَّةً[5] على عليه السّلام فرمودهاست: هيچ كس نيست كه بدعتى بگذارد مگر آنكه بدان سُنَّتى را ترك نموده است.
با عنایت به مطالب صوفیان و بزرگان ایشان که در کتابها و آثار ایشان مشهود است، این انحراف دیده میشود. برای مثال: در کتاب رسالهی قشیریه از قول ابراهیم ادهم نقل شده که گفته: مرد به جایگاه نیکان نرسد، تا شش عقبه بگذراند. اول؛ درِ نعمت دربندد و درِ سختی بر خود بگشاید و دوم درِ عزّ ببندد و درِ ضلّ بگشاید و سوم درِ توانگری ببندد و در درویشی بگشاید. چهارم؛ در سیری ببندد و درِ گرسنگی بگشاید و پنجم درِ خواب ببندد و درِ بیداری بگشاید و ششم درِ امید ببندد و درِ منتظر بودن مرگ را بگشاید.[6]
جمع بندی و مدیریت بین انبوهی از روایات که تشویق به پویایی در جامعه و امید به زندگی می کنند و احادیثی که سلوک زاهدانه بر مبنای آموزههای اسلام را ترویج میدهند، نگاهی عمیق و جامعه شناسانه و فقیهانه میطلبد، تا به برداشتهای صوفیانه و باطل گرفتار نیاید.
منابع:
1- سوره : الكهف آیه :28
2- زندگي موفق 1382،عباس رحيمي ص 185
3- لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (سوره : الاحزاب آیه : 21)
4- نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 469، چاپ بيروت.
عَبَّادُ بْنُ الْعَوَّامِ ، ثنا هِلَالُ بْنُ خَبَّابٍ ، عَنْ عَوْنِ بْنِ أَبِي جُحَيْفَةَ ، عَنْ أَبِيهِ ، قَالَ : سَمِعْتُ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ، يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ ، وَأَشَارَ بِأُصْبُعِهِ السَّبَّابَةِ وَالْوُسْطَى " هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ : مُحِبٌّ غَالٍ وَمُبْغِضٌ قالٍ "
5- «اصول كافى» ج 1، ص 58
6- ترجمهی رسالهی قشیریه ص 208
افزودن نظر جدید