ذکرها و وردهای اقطاب صوفیه، آفت عرفان ناب است
درطول تاریخ همیشه افرادی بوده اند که برای کسب شهرت و آوازه، به سمت و سوی فرقه های بی اصل و هویت می روند. در زمان ما هم افراد برای فرار از سختی ها و مشکلات زندگی احساس نیاز شدیدی به پناهگاه می کنند. اما باید این نکته را دانست که این فرقه ها در صدد هستند که با عرفان ناب شیعه مبارزه کنند و عرفان بَدَلی را جای عرفان ناب نبوی و شیعی معرفی کنند.
یکی از اقدامات ایشان در این زمینه، جعل عناوین مختلف است. مثلاً جعل عنوان «مرشد، پير و مراد، قطب» از ابداعات ایشان است که برای کم رنگ کردن واژه ی «امام معصوم» است؛ در واقع جایگاه قطب در بین صوفیان، همانند مقام و منزلتی است که شیعیان برای ائمه ی هدی علیهم السلام قائل هستند.[1] عناوینِ صدر اسلام مشخص هستند؛ در زمان نبی مکرم اسلام، یاران ایشان را با عنوان «مؤمن» و «مسلم» می شناختند و کسانی که محضر ایشان را درک کرده بودند را با عنوان «صحابه» خطاب می کردند وحتی افرادی که با صحابه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله محشور بوده اند را «تابعين» می نامیدند. پس از آن می بینیم که عناوینی چون عابد و زاهد به میان آمد و این واژه ها بر اشخاصی اطلاق شد که از دنیا و ما فیها دست شسته و خود را وقف ریاضت های سخت کرده بودند.
اما با نگاهی عمیق در سیر تاریخی این جریان در میابیم که القابی مثل مرشد و قطب، واژه هایی هستند که افراد منحرف برای خود ساخته اند و ریشه ای در دین مبین اسلام ندارد. در این مرشد بازی ها، فرد باید همه ی اختیارات و مقدرات خود را به قطب بدهد و خود را عبد بی چون و چرای او بداند. جایگاه و مکان مرشد در این انگاره و تلقی، در حقیقت جایگاه انبیاء و بلکه بالاتر، جایگاه ذات خداوند است!. چون پیامبران از دستورات خداوند سر بر نمی تابند و خود را فقط واسطه ی ابلاغ فرمایشات الهی به بشر می دانند ولی در مقابل، پیر و مرشد در تصوف، حق هر نوع دخالت و تصرف در احکام را برای خود جایز می دانند.[2]
عدم مقیّد بودن به آداب دینی و شریعت نبوی و نیز بی توجهی و کم لطفی نسبت به تکالیف دینی و احکام و ابداع رسوم خرافی و اختراع اعمال و مناسک متضاد و غیر دینی و سفارش به اذکار و اورادی که نه تنها فاقد سند معتبرند، بلکه یا بدعتی از بزرگان هر فرقه اند و یا وام گرفته از سنت های خارج از اسلام، این ها همه زاییده های تصوف است که قرن ها عرفان ناب اسلام را تدلیس کرده است.
اقطاب صوفیه گذشته از آن كه مسیری خلاف شرع را براي افراد سالک تجويز مي كنند، خود نيز جلودار و در صف اول کسانی اند که عملکردشان غیر شرعی و مردود است.[3]
منابع:
1- در جستجوي عرفان اسلامي/ استاد مصباح يزدي/ص 328.
2- در آمدي بر عرفان حقيقي و عرفان هاي كاذب/احمد حسين شريفي/ ص270.
3- آن سوي صوفي گري/ احمد باقريان ساروي/بوستان كتاب/ص156.
افزودن نظر جدید