افزودن نظر جدید

سلام خانم یوسفی از اینکه این مقاله را مطالعه کردید ممنونم. اما از اینکه آن را افتضاح و نامفهوم خوانده‌اید به گونه‌ای که گفتید که منظور از این مقاله اصلا معلوم نیست با کمال تعجب احساس می کنم نسبت به نویسنده‌ی آن کمی بی انصافی کرده‌اید. بنده برخلاف شما معتقدم این مقاله‌ علمی و با سطحی بالا بوده و منظور و مراد نویسنده کاملا مشخص است و تنها اشکالی که وارد است این است که به خاطر تخصصی بودنش، برای کسانی که با علم منطق کمی فاصله دارند، درکش قدری مشکل است و نیاز است که خواننده ‌ی گرامی چندین بار با دقت تمام آن را مطالعه کرده تا بتواند محتوای غنی آن را درک کند. خلاصه‌ی این مقاله به زبان ساده این است که همانطور که حتما می‌دانید برای نوشتن مقاله نیاز به پیش فرض است. ولی این پیش فرض یقینی و اثبات شده نیست بلکه هدف از نوشتن مقاله‌ اثبات یا رد پیش فرض است. یعنی اینکه محقق، مقاله‌ی خود را باید به گونه ای پیش ببرد که پیش فرض وی اثبات یا رد شود و اگر نتیجه‌ای بر خلاف فرض ابتدایی خود به دست آورد باید پیش فرض خود را کنار گذاشته و آن را اصلاح کند. اما اگر پیش فرض را قبل از تحقیق اثبات شده بداند و و تمام مطالب و محتوای خود را تنها برای تایید این پیش فرض اثبات شده گردآوری کند و اصلا به اینکه ممکن است نتیجه مقاله خلاف و در رد پیش فرض باشد، فکر نکند، در عمل مغالطه‌ای شکل می‌گیرد که در اصطلاح روش تحقیق به آن مغالطه‌ی رها نکردن پیش فرض می‌گویند. و مغالطه در تحقیق علمی، جایی ندارد. برای مطالعات بیشتر در این نوع مغالطه بهتر است به کتاب‌های روش تحقیق و اصول تحقیق مراجعه کنید. بررسی کتاب راز تثلیث جناب آقای الیوت، نشان می دهد که ایشان در این کتاب خود از مغالطه‌ی رها نکردن پیش فرض استفاده کرده است. ایشان با پیش فرض خدا بودن مسیح مقاله خود را شروع کرده ولی در ادامه همین پیش فرض را ثابت دانسته و با اینکه به مطالبی دست یافته که در رد پیش فرض ابتدایی خود بوده باز بر پیش فرض خود اصرار داشته و از بررسی مطالبی که آن را زیر سوال می‌برد، اجتناب کرده است. به عنوان نمونه کلام حضرت یحیی( راه خداوند را مهیا سازید) را در تایید پیش فرض خود یعنی خدا بودن عیسی مسیح آورده است و گفته است که منظور حضرت یحیی از خداوند عیسی مسیح است، و نتیجه گرفته است که عیسی خدا است. و این در حالی است که در بخش های دیگر از نوشته‌های خود اثبات کرده است که خداوند معنای مجازی زیادی دارد و به پیامبر ، فرشتگان و حتی شیطان در کتاب مقدس خداوند اطلاق شده است و به خاطر ثابت فرض کردن پیش فرض خود و در اصطلاح با مغالطه‌ی رها نکردن پیش فرض خود ، از آن نتیجه‌ای که در مورد واژه خداوند گرفته چشم پوشی کرده و با اینکه وقتی خداوند در کتاب مقدس در مورد پیامبران و فرشتگان و شیطان به کار رفته است به جای اینکه بگوید که ممکن است منظور کلام حضرت یحیی که عیسی را خداوند نامیده، همان پیامبر بودن یا فرشته بودن یا شیطان بودن او باشد، و اثبات کند که با توجه به شواهد، مراد حضرت یحیی از خداوند خواندن مسیح، کدام معنی بوده، نتیجه گرفته است که چون یحیی گفته عیسی خداوند است و چون پیش فرض هم خدا بودن عیسی است پس عیسی خداست، در حالی که شاید مراد یحیی شیطان پیامبر یا فرشته بودن مسیح بود. شاهد دیگری ک نویسنده‌ی مقاله برای مغالطه‌ی رها نکردن پیش فرض الیوت آورده دقیقا به همین شکل است و به خاطر طولانی شدن بیش از حد این پاسخ آن را رها می‌کنم. نتیجه اینکه این مقاله کاملا علمی است و اگر کمی با علم منطق آشنا باشیم و با دقت این مقاله را بخواین منظور واضح نویسنده به روشنی قابل درک است. بدرود
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.