توی پست قبلی عرض کردم ، ترس ، یکی از عواملی هست که انسان قادر به دیدن این موجودات میشه... هر عامل دیگه ای مثل تشدید احساسات مثه غم ، شادی ، ضعف و خستگی و... هم میتونه باعث این اتفاق بشه... استعمال داروهای مغز و اعصاب هم میتونه خودش یکی از عوامل مهم باشه... به هر حال به هر دلیلی این اتفاق افتاده... اتفاقی هم که برای شما افتاده ، باعث شده که پیوندگاه شما جابجا بشه... و اگر صبر کنید خودش خود به خود به حالت ثابت اول برمیگرده... پیوندگاه، محلیه اطراف ناف ، که باعث درک دنیا برای انسان میشه... این دنیایی که اکثر مردم درک میکنن ، واقعی هست ، اما تنها واقعیت نیست... دنیا های دیگه ای هم وجود داره که اونا هم واقعی هستن و تفسیر و تعبیر دیگه ای از حقیقت هستن، منتها حواس انسان در طول تاریخ ، روی درک همین دنیایی که میبینیم متمرکز شده... بعبارتی ، پیوندگاه ما روی این دنیا ثابت شده... بنظرم شما با انجام چند تا کار میتونید بخودتون کمک کنید... اول اینکه ، داروی مغز و اعصاب مصرف نکنید... دوم اینکه شب ها به هیچ وجه طاقباز نخوابید... حتما دمر بخوابید ، سرتون رو به سمت چپ بذارید ، یه بالش نرم روی پشتتون بذارید و حتی الامکان با جوراب بخوابید... و سوم اینکه ، سعی کنید تا یه مدت اعمال دنیوی بیشتری انجام بدید... مثلا غذاهایی رو که دوست دارید درست کنید... جاهایی که بیشتر دوست دارید ، برید... و آدمایی رو که بیشتر دوست دارید ، بیشتر ببینید... و هرجا حضورشون رو حس کردید ، فقط ازشون بخواین که برن... اما اگر من جای شما بودم ، بجای تقابل ، میپذیرفتمشون... و قبولشون میکردم مثه موجودات ارگانیک... بزودی به آرامش میرسید...