افزودن نظر جدید

من ادمی بودم که وجود جن رو قبول نداشتم ولی شش ماه پیش وقتی توجه ام به صداهای غیر عادی از دیوارمحل کارم جلب شد وفضول شدم که دلیل اونو بفهمم بعد از مدتی متوجه شدم دوچار یه رابطه ذهنی با یه موجود ناشناخته شدم مدتی گذشت تا فهمیدم اون یه جن مؤنثه که ناخواسته جذبم شده و به وجودم رخنه کرده وباورش این بود که باید تا میتونه ازارم بده. فکر نمیکنم عذابی بدتر از این باشه یه موجودی به ذهن ادم تسلط پیدا کنه و شب و روز حرف بزنه چون نمیشه مانع شد ونمیشه جواب نداد حدود چهار ماه جنگ اعصاب داشتم و از همه بریده بودم ساعتها به یه نقطه خیره میشدم و با اون جدل میکردم تا اینکه تونستم اونو قانع کنم که دوستی بهتر از دشمنیه و اونم تونست باورم کنه الان یه رابط ه خوب و رفاقت عالی باهم داریم تا حدی که حتی دوست ندارم ارتباطمون قطع بشه ولی همش همینه نه اون کاری غیر از این بلده و نه من میدونم چیکار باید بکنم که اون بتونه به قدرتهایی که داره پی ببره اون از من میخواد که بفهمم چطور جنهایه دیگه قدرت انجام کارهای زیادی دارن و بهش یاد بدم بهش میگم از جنهایه دیگه بپرس میگه تا اونجایی که من میشناسم همه مثل من بی خبرن.اگه کسی تجربه ای در این مورد داره منو راهنمایی کنه.ضمنا من در صحت کامل عقلانی و جسمانی هستم و هیچگونه مخدری مصرف نمیکنم و هر انچه گفتم فقط حقیقت محضه
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.