افزودن نظر جدید

بنام خالق زیبائیها آنکه نیک اندیشید و نیک پنداشت و نیک عمل کرد،به پنداشت خویش،نه از روی عادت که از روی فطرت وذات پاک و بی مانندش. بدانکه عادت،پیاپی خواستن چیزی را و بازگشتن به اول کار است.واین نه در ذات پاک پروردگار و نه در ماهیت اشرف مخلوقات است.اما چون مختار است امکان خطایش وجود دارد.بشر بی مانند،همواره در تکامل بوده و هست که هیچگاه درپی بازگشتن به اول کار نیست، مگر آنکه در هویت چیزی قرار گیرد که این عین شرک است،چرا که مانندی را در برابر بی مانندش قرار داده.که این نقص است در تضاد تکامل.!لازم به ذکر است که تضاد در تعامل تکامل است،اما نقص در تقابل. آنکه گویند مرگ ادامه ی حیات است،صدق تام است.چونانکه بازگشتی نیست و نه خوگری به خواسته ی خویش،که عدل است و دادگری به کرده ی پرده گشا. اما بعد،اندیشه می کنیم در باب آنان که ادیان الهی را شاخه میدهند،باید گفت اینان شاخصه و یا به عبارتی شخصیت فرصت طلبی شیطانی خویش را ابراز می دارند.اینان با بیماری سایکوپد دست و پنجه نرم می کنند. درخت اگر متحرک شدی ز جای به جای نه رنج اره کشیدی نه زخمهای تبر زمان به آنجا رسید که اینان در وهم خویش،در دیِنِ مکتب استاد قرار گرفته،و دِینِ وی،دین یا مکتب زندگیشان گشت. گو چلیپایان چلیپا را چنیدن چین کند. گو چلیپایان صلیب خود تنیدن چون کند چلیپایان چلیپا را چنیدند چلیپایان صلیب خود تنیدند
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.