افزودن نظر جدید

با سلام ؛ در کتاب لب التواریخ قزوینی که شما گفتید نتوانستید آنرا پیدا کنید ، راجع به کورش این چنین نوشته است : بهمن بن اسفندیار بن گشتاسب بن لهراسب بحکم وصیت پادشاه شد و بکین پدر بجنگ خاندان رستم رفت و فرامرز بن رستم را بکشت و زال را محبوس گردانید پس خلاص2 داد و رستم در آن حال در چاه بمکر برادر مجروح شده بود و بدان در گذشته بهمن ولایت بسیار در حکم آورد و پسر بخت النصر را از بابل معزول کرد و کبرش از اسباط جاماسب بن لهراسب که مادرش از یکی از انبیای بنی اسرائیل بود بعوض بفرستاد و بفرمود تا جمله بنی اسرائیل را به بیت المقدس آورد و کسی که ایشان خواهند بر سر ایشان گمارد و کبرش ایشان را جمع کرد و دانیال پیغمبر علیه السلام را باتفاق ایشان ریاست بنی اسرائیل و ملکی شام داد ... [ صفحات 40 و 41 کتاب ] نام کورش بصورت « کبرش » آمده است و شاه هم نبوده . اما سؤالی که ذهن انسان را درگیر میکند بند بیستم استوانه منسوب به کورش است که پس این استوانه چه میگوید که کورش شاه است ؟ درباره این توضیح دهید . استوانه معتبر است ؟ استوانه از کورش است ؟ بند بیستم بیانگر پادشاهی کورش است ؟ در ترجمه های معتبر که اینطور است .
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.