افزودن نظر جدید

من قضاوتی در مورد مذهب شیعه نکردم و نظریو تحمیل نکردم(درست بر خلاف شما) و با توجه به نوع صحبت کردنت کاملا یقین پیدا کردم که جز موجودی سست عنصر و ضعیف , که بویی از عقل درک و فهم نبرده چیزی نیستی نشون به اون نشون که در تمام حرفات توهین موج میزند(انسان سست عنصر و ضعیف توهین میکند). در مورد خدای من میخوای بدونی پس خوب گوش کن: خدای من اهورا مزدا,سروردانای جهان خداوندی (بقول فردوسی خداوند جان و خرد و خدای نادیده ) است و با خدا یا خدایان دیگر ادیان متفاوت.با توجه به گاتاها(کلام الهی زرتشت) او خدایی است که از بوته مباحث فلسفی و اشکالات شکاکان پیروزمند در می اید.خداییست چون خدایی که ارسطو و فرزانگان بزرگ یونان توصیف میکردن.جهان را افریده و بهتر بگوییم با هستی وجود داشته و هست,اما در امور فوق طبیعی و حوادث ان دخالتی نمیکند , چون نظامی در جهان برقرار است که بایستی مطابق با اصل طبیعت و سازش قوای طبیعی برقرار مانده و ادامه یابد.چون خدایان دیگر(چون الله و یهوه و ...),نیروهای طبیعی و غیر طبیعی را هرگاه بر سر خشم و مهر اید(از روی هوس ) , بر علیه مردمان بر نمی انگیزد{ نه مانند الله که گروهی از یهودیان را به سبب رعایت نکردن احکام «یوم السّبت» (روز شنبه) و صید ماهی (روزی) مغضوب کرد (از روی خشم) وبه صورت میمون و خوک در اورد یا ایه مائده، ۶۰ـ ۵۷ }.با اعطای اصل اختیار , بندگان در مورد پیرو راستی و دروغ ازادند و هر فرد از افراد,خود با اراده ی خود سرنوشت اش را تعیین میکند و انتخاب راه خیر و شر در اختیارش میباشد و خداوند سرنوشتش را در لوح ازال رقم نمیزند و قصاص قبل از جنایت نمیکند( نه همانند الله که دستور به کشتن نوجوانی به احتمال کفر در آینده میکند(سوره کهف، آیات ۸۱ و ۸۰ و ۷۴).پس عدم دخالت در امور طبیعی , و اصل اختیار از برای مردمان, و سکوت در چگونگی جزییات افرینش است که راه خرده گیری های فلسفی و عقلانی را در باره خداوند جان و خرد مسدود میسازد(رجوع شود به قران).اهورا مزدا خرد کل جهان است که خالق تاریکی و روشناییست و لی همواره انسان را تحریص به گزینش راه نیک , پرداختن به کوشش و کار و اعتلای زندگانی مادی و معنوی میکند. افرینش از اهورا مزداست , اما در این افرینش برای قدرت اهورامزدا به افسانه سرای پرداخته نشده است(منظور کلام زرتشت)و موضوع با روش ویژه و بسیار ساده ایی عنوان شده:(( ان کسی که در روز نخست به درخشیدن و نورانی گشتن این گیتی اندیشید, کسی است که که از نیروی خرد خویش راستی را بیافرید ...)) ... حتی در موارد از افرینش جز این سخن گفته نشده :((در هنگامی که تو ای مزدا در روز نخست از خرد خویش بشر و دین و نیروی اندیشه افریدی, در هنگامیکه زندگانی را به قالب ماد در اوردی , وقتی که تو کردار و اراده افریدی خواستی هرکس به دلخواه خویش کیش خود را برگزیند و از روی اعتقاد باطنی رفتار نماید)). زرتشت در سرودی مبنای اعتقادش رابه خداوند بیان میکند:(( ای مزدا همانکه تو را با دیده ی دل نگریسته در نیروی اندیشه خود دریافتم که تویی سرآغاز, که تویی سرانجام, که تویی پدر(افریننده ی ) من پاک, که تویی داور دادگر اعمال جهانی {یسنا ۸/۳۱}).اعتقاد زرتشت به وجود خداوندگارش از روی ایمان کوروکورانه و موروثی ای برای ساختن و برپا داشتن یک دستگاه ماورای طبیعی نیست , بسی به تفکر پرداخته و همواره عقل و خرد روشن بین را هادی و راهنما ساخته:((من میکوشم ای مزدا که تو را از روی خرد کامل , افریدگار هستی بشناسم)) ... و این تفکر را نیز به ما اموخته. و اینکه خدای ما تغییر پذیر نیست(تغییر ماهیت نمیدهد) و نیازی به ناسخ و منسوخ ندارد. به من حوریان چشم درشت باکره در بهشت هدیه نمیدهد به اهل خرد و نیکوکار در بهشت جاودانگی میبخشد و اهل بهشت با تدبیر خویش غافلگیر خواهد کرد. این بود خلاصه ایی از اعتقاد من به خدا.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.