1. جناب کورش! یوتاب چه شد!؟ دیدید که از ارائه حتی یک سند برای اثبات یوتاب ناتوانید؟ حتی یک سند هم وجود ندارد که نشان دهد ادعاهای باستان‌گرایان درباره یوتاب صحیح باشد. این یعنی باستانگرایان مُشتی دروغگوی متوهم هستند. مُشتی پست و حقیر که برای زنده ماندن به دروغ و خیال‌بافی نیاز دارند. 2. از ما انتظار نداشته باشید که اراجیف و سخنان ابلهانه باستانگرایان درباره سلمان فارسی را باور کنیم. چون اولاً باستانگرایان افرادی دروغگو هستند و لذا به خودی خود، حرف‌هایشان ارزشی ندارد. ثانیاً سلمان فارسی در سال 13 بعثت با پیامبر آشنا و مسلمان شد. یعنی وقتی با پیامبر دیدار کرد که نیمی از رسالت پیامبر انجام شده بود. ثالثاً سلمان فارسی اصلا در مدینه جایگاهی نداشت. بلکه یک کارگر ساده بود. اتفاقا سلمان در کنار پیامبر ارزش و قدر و منزلت پیدا کرد. نه بالعکس. 3. وقتی سلمان و پیامبر یکدیگر را دیدند، خدیجه سال‌ها پیش از دنیا رفته بود و همه این ثروت هم خرج گسترش اسلام شده بود. وقتی پیامبر و سلمان یکدیگر را دیدند، پیامبر از دار دنیا چه بهره‌ای اندک چیزی نداشت. 4. باز هم یوتاب چه شد؟! در زمینه یوتاب به طور کل عقب نشینی کردید... وقتی حال و روزتان این است، پس این همه ادعا برای چه؟!