پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دختری از دانمارک از ورودش به اسلام می‌گوید...:‌ «می‌خواهم درباره مسیرم به اسلام بگویم. اما قبل از آن، شما باید راجع به گذشته من بدانید. هنگامی که من کوچک بودم، یک اعتقاد حقیقی نداشتم. من بدون داشتن پدری، رشد کردم. من سرکش بودم. مادرم تنها کسی بود که در زندگی داشتم. بزرگتر شدم و رفتارم بدتر شد. شروع کردم به کشیدن سیگار، خوردن الکل، رفتارهای مجرمانه، گریم کردن خود و... دیگر از خودم بدم می‌آمد، اطرافیان نیز از من بدشان می‌آمد و خورده گیری می‌کردند. کسانی که به من خرده می‌گرفتند، بیشتر آن‌ها مسلمان بودند. سه دفعه آن‌ها خیلی بد به من حمله کردند. من شروع به خواندن قرآن کردم تا مسلمانان را بشناسم. البته چون من ایمانم به مسیحیت را از دست داده بودم، در زندگی به خدا نیاز داشتم. بعد از سه ماه شروع کردم به رفتن به مسجد. من مسیرم را تغییر دادم و همچنین منزلم را. زندگی من ۱۸۰ درجه فرق کرد. دوستانم عوض شدند. انشاء الله شما نیز راه خود را پیدا کنید. الحمدلله رب العالمین