آیا جنایات بنی‌امیه در حق ایرانیان، ربطی به اسلام داشت؟

  • 1393/06/23 - 01:19
عصر حکومت بنی‌امیه، یکی از سخت‌ترین و دردآورترین دوره‌های تاریخ این سرزمین کهن است. اما جالب است بدانیم که ایرانیان در همان عصر نیز رفتارهای زشت بنی‌امیه را به پای اسلام نمی‌نوشتند. چه اینکه ایرانیان خود با شعائر اسلامی و زیر عَلَم اسلام، علیه حکومت بی‌دینِ بنی‌امیه قیام کردند ایرانیان خود بهتر از هر کسی می‌دانستند ...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عصر حکومت بنی‌امیه، یکی از سخت‌ترین و درد آورترین دوره‌های تاریخ این سرزمین کهن است. بنی امیه شدیداً «خودپسند» و «خود برتر بین» و معتقد به برتری عرب بر عجم بودند و حکومت خود را بر همین مبنا به پیش می‌بردند[1]. ایرانیان در این دوره تحت شدیدترین فشارها و ستم‌ها قرار داشتند. همه گونه جنایت، تبعیض، تحقیر و توهین در حق ایرانیان صورت می‌گرفت[2]. از همین روی حکومت بنی‌امیه در نهایت به دست ایرانیان(سیاه‌جامگان) از بین رفت[3]. اما جالب است بدانیم که ایرانیان در همان عصر نیز رفتارهای زشت بنی‌امیه را به پای اسلام نمی‌نوشتند. چه اینکه سیاه‌جامگان ایرانی در قیام علیه آنان، خود از شعائر و نشانه‌های اسلامی بهره می‌بردند و در حقیقت زیر عَلَم اسلام گرد آمده، بنی‌امیه را ساقط نمودند[4]. ایرانیان خود بهتر از هر کسی می‌دانستند که بنی‌امیه گرایش اسلامی ندارند. بلکه قومی بی‌دین و دنیاپرست هستند.
مرحوم استاد زرینکوب در کتاب «دو قرن سکوت» پس از ذکر سختگیری‌های شدید بنی امیه در امور دینی بر مجوسیان و ایرانیان می‌نویسد: «سبب آن –سختگیری‌ها- البته پرهیزگاری و پارسایی نبود، زیرا اکثر امویان به دین علاقه ای نداشتند. لیکن با هر اندیشه تازه و هر فکر آزادی بدان جهت مبارزه می‌کردند که این افکار و اندیشه ها از خاطر موالی می تراوید و نزد آنها موالی برای سیادت عرب خطری بزرگ به شمار می‌آمدند» و در ادامه می‌گویند: ««بنی امیه با همه بی‌قیدی که در کار دین داشتند با شدتی و خشونتی تمام از نشر هرگونه فکری که منسوب به موالی بود جلوگیری می‌کردند»[5].
اینکه بنی‌امیه در حقیقت، مقیّد به اسلام نبودند را به راحتی می‌توان در متون تاریخی(حتی منابع اهل تسنن) هم مشاهده کرد. مقابله و دشمنی ابوسفیان با پیامبر، خروج معاویه علیه علی بن ابی‌طالب(خلیفه‌ی مشروع و مقبول)، پیمان شکنی معاویه و ستم در حق خاندان پیامبر، کشته شدن چهار تن از امامان شیعه (فرزندان پیامبر) به دست خلفای اموی، ترویج جعل حدیث و روایات دروغین ضد قرآن و عترت، قتل و شکتار مسلمین و غارت اموال و نوامیس مسلمان و غیرمسلمان، تخریب کعبه به وسیله منجنیق و توهین به مسجدالحرام و مسجدالنبی (در واقعه‌ی حَرّه)، هتک حرمت ناموس پیغمبر در واقعه‌ی کربلا و... همگی در کارنامه دستگاه فاسد بنی‌امیه قابل مشاهده است. از همین روی به راحتی می‌توان در اصلِ مسلمانی بنی‌امیه تردید وارد کرد. از جمله مواردی که نشان می‌دهد دستگاه بنی‌امیه اعتقادی به اسلام نداشت، سخنان یزید بن معاویه در مجلسی است که به مناسبت ورود اسرای کربلا در دمشق صورت گرفت. منابع متعدد تاریخی گویای این هستند که پس از تشکیل بزم، یزید از دیدن سر بریده‌ی حسین (علیه السلام) و از اینکه توانسته همسر و فرزندان و نزدیکان او را به اسارت بگیرد، بسی خوشحال شد. در آن مجلس، او اشعاری خواند به این مضمون:

لَعِبَت هاشِمُ بالمُلک فَلا
خبرٌ جاءَ وَ لا وحىٌ نزل‏ُ

لَستُ مِن خندف إن لَم أنتقِمُ
مِن بنى أحمدَ ما كان فعل‏ُ

یعنی: «بنی‌هاشم برای رسیدن به قدرت همه را به بازی گرفتند. در حالی که نه خبری -از آسمان- آمد و نه وحی نازل شد! من از نسل خندف (عتبة) نیستم، اگر از آل احمد(اهل بیت پیامبر) انتقام نگیرم»[6]. روشن است که چنین شخصی ابداً نمی‌تواند مسلمان باشد، می‌بینیم که اخلافی دیگر بنی‌امیه بعد از یزید تا پایان عُمر این حکومت همچنان راه او را ادامه دادند و بسیاری از فرزندان پیامبر - در رأسشان امام سجاد و امام باقر علیهما السلام- را کشتند. گذشته از اینکه در مکتب اهل‌بیت(اسلام راستین) نژادپرستی و تکبر نژادپرستانه جایی ندارد. همه‌ی انسان‌ها در محضر خدا یکسان هستند و برتری تنها به واسطه‌ی انسانیت و پرهیزکاری به دست می‌آید.

پی‌نوشت:

[1]. عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران» انتشارات سخن، 1381. ص 296
[2]. عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 92-108
[3]. عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 109-110
[4]. بنگرید به «اسلام سیاه‌ جامگان»
[5]. عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 283
[6]. ابن اعثم كوفى، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، 1372. ص 915 و ابومنصور احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، مشهد مقدس: نشر مرتضى، 1403 هـجری قمری. ج 2 ص 307 و سيد على بن موسى بن طاوس، اللهوف، تهران: انتشارات جهان، 1348. ص 181 و ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبيطالب، قم: مؤسسه انتشارات علامه، 1379 هـجری قمری. ج 4 ص 114

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام. بنی امیه حکومتی فاشیستی و نژادپرست بود به مانند حکومت ساسانیان. در احادیث اهل بیت(ع) فراوان میخانیم ک بنی امیه را سرزنش میکنند چون رسوم کسری ها را زنده میکنند. راستی چرا اینقدر به اقای زرین کوب استناد میکنید؟! زرین کوب از سردمداران باستان گراییست و کتاب دوقرن سکوتش کتاب مقدس باستانگراها به حساب میاد! بیشتر سایتهای اسلام ستیز هم این کتابش را برای دانلود گذاشته اند. دوسه سال پیش کتابی منتشر شد به اسم "تاریخ سیاسی ایران باستان" ک اقای غیاث ابادی هم این کتاب را درسایشان معرفی کردند. پیشنهاد میکنم ان کتاب را مطالعه کنید و از ان هم مطالبی نقل کنید.مطالبی دارد خواندنی!

سلام گرامی ؛ از اینکه به این تارنما سر میزنید سپاسگزاریم. بله از آنجایی که استاد زرینکوب بسیار مورد استناد زرتشتیان و باستانگرایان قرار دارند، از آثار ایشان استفاده میکنیم (استناد به مقبولات مخاطب / قاعده الزام). البته ایشان ابداً گرایشان ضد اسلامی نداشتند. حتی در کتاب دو قرن سکوت، به صراحت و بارها از اسلام دفاع کردند (بنگرید به دفاعیه‌ی استاد زرینکوب پیرامون اسلام : http://www.adyannet.com/news/13351). کتاب کارنامه اسلام ایشان هم تماماً در دفاع از اسلام است. سپاس

سلام گرامی ؛ از اینکه به این تارنما سر میزنید سپاسگزاریم. بله از آنجایی که استاد زرینکوب بسیار مورد استناد زرتشتیان و باستانگرایان قرار دارند، از آثار ایشان استفاده میکنیم (استناد به مقبولات مخاطب / قاعده الزام). البته ایشان ابداً گرایشان ضد اسلامی نداشتند. حتی در کتاب دو قرن سکوت، به صراحت و بارها از اسلام دفاع کردند (بنگرید به دفاعیه‌ی استاد زرینکوب پیرامون اسلام : http://www.adyannet.com/news/13351). کتاب کارنامه اسلام ایشان هم تماماً در دفاع از اسلام است. سپاس

سلام لطفا نام چندتن ازموبدان زرتشتی که به اسلام یامسیحیت گرویده اند را بنویسید.

همچنین به این توجه کنید : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF_%D8%AD%D8%AC%D8%AA%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C

پس از ورود اسلام به ایران موبدان بسیاری مسلمان شدند. هرچند بسیاری از موبدان نیز مسلمان نشدند. اما از اسامی آنان حضور ذهن ندارم. به هر صورت اسامی چندانی از آنان هم وجود ندارد. چون موبدان یا حتی مردم زرتشتی که مسلمان میشدند (حتی در زمان حکومت مسلمانان)، از سوی موبدانِ زرتشتی به مرگ تهدید میشدند و حکم اعدام برایشان صادر میشد (روایت اِمید اشَوَهیشتان، ترجمه و پژوهش دکتر نزهت صفای اصفهان، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶، ص ۱۶۹). اما در عصر ساسانی افرادی از موبدان بودند که مسیحی میشدند. مثلاً گيورگيس‏ (Giwargis) که موبد زرتشتی بود و نام واقعی‌اش مهران گشنسب بود. اوستا دان بود و بعد از مسیحی شدن با موبدان زرتشتی مناظره میکرد و به قدری بر اوستا مسلط بود که در مناظرات، موبدان را شکست میداد.

آقای سلطان، مگر باستان گرائی فی نفسه بد است. مگر نخوانده ای که پیامبر خود را حنیف یعنی از پیروان ابراهیم معرفی کرد. ابراهیم کی بود و چقدر با آن ذات منیف فاصله داشت؟؟؟؟ در اینکه بنی امیه (لعنهم الله) اساس دین و اسلام را به بازی گرفتند شکی داری؟ و در اینکه ایرانیان هرگز به اسلام مد نظر بنی امیه گرایش نشان ندادند نیز شکی داری؟ اگر فکر می کنی ایرانیان اینقدر نعوذ بالله بی شرف بوده اند که هر چیزی را قبول کنند، بی شک در اشتباهی. دوست دارم نظرت را راجع به فردوسی هم بدانم که چه می گوئی؟ هم چنین درباره عبدالله بن مقفع چه نظری داری که با یک تصمیم غلط خط ایرانیان را هم عوض کرد!!! که الان محصولش این شده است که یک حرف س داری ولی چهار جور می نویسی بدون هیچ علت مشخصی و کودکان ایرانی را قرنها اسیر یادگیری قواعدی بیهوده کرد. واقعاً اگر بر هویت ایرانی خویش پافشاری نکنیم(البته با حفظ دین الهی) چه افتخاری برایت می ماند؟؟؟؟؟ فکر نمی کنم تو که ایرانی هستی راضی باشی خودت را یک عرب بنامی(البته عربیت عیبی هم ندارد اما برای کسی که خودش عرب هست نه برای تو که ایرانی هستی).

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.