حمایت برخی شاهزادگان ساسانی از پیامبر اسلام
از ابتدای ظهور اسلام، شخص محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) مورد حمایت و تمجید برخی افراد و از سوی دیگر مورد دشمنیها و خصومتهای برخی گروهها قرار گرفتند. اما جالب است بدانیم که دربار ساسانی هم از این مسئله مستثنا نبود. از لحظهی تولد پیامبر، برخی از شاهزادگان و نجبای ساسانی به حمایت از ایشان اقدام نمودند و این امر تا سالیان بعد همچنان ادامه داشت...
بسم الله الرحمن الرحیم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ابتدای ظهور اسلام، شخص محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) مورد حمایت و تمجید برخی افراد و از سوی دیگر مورد دشمنیها و خصومتهای برخی گروهها قرار گرفتند. اما جالب است بدانیم که دربار ساسانی هم از این مسئله مستثنا نبود. از لحظهی تولد پیامبر، برخی از شاهزادگان و نجبای ساسانی به حمایت از ایشان اقدام نمودند و این امر تا سالیان بعد همچنان ادامه داشت.
در بسیاری از منابع تاریخی، از جمله در شاهنامهی فردوسی (که بر اساس خداینامههای عصر ساسانی سروده شد)، آمده است که انوشیروان در شب تولد پیامبر خواب دید که خورشید از حجاز برخاست و جهانِ تاریکی را روشن نمود. انوشیروان از وزیر خردمندِ خود (بزرگمهر) تعبیر خوابش را خواست. بزرگمهر پاسخ داد که امشب، شب ولادت کسی است که جز به راستی و درستی گام برنمیدارد. او دینی برقرار خواهد نمود که در نهایت همهی جهان را فرا میگیرد. امت او سرزمین تو را در اختیار خواهند گرفت و مُلک تو در دستان آنان خواهد افتاد. پس از اندک زمانی، برای انوشیروان خبر آوردند که طاق ایوان کسری شکست و آتشکدهی آذرگشسب خاموش گشت[1]. ابوالفضل محمد بن حسين بیهقی متوفای ۴۷۰ هجری، مینویسد: «چون بزرجمهر حکیم از دین گبرکان دست بداشت که دینی باخلل بوده است و دین عیسی پیغمبر گرفت و برادران را وصیت کرد که در کتب خواندهام که آخرالزمان پیغامبری خواهد آمد نام او محمد مصطفی. اگر روزگار یابم نخست کسی من باشم که بدو بگروم و اگر نیابم امیدوارم که حشر ِ ما را با امت او کنند، شما فرزندان خود را همچنین وصیت کنید تا بهشت یابید»[2]. انوشیروان نیز پس از شنیدن این وصیت دستور داد تا بزرگمهر را در بند کرده، بسیار شکنجه نمودند.
هنگامی که پیامبر اسلام به خسرو پرویز نامه نوشت و وی را به آیین مسلمانی فراخواند، او علاوه بر پاسخ توهینآمیز به پیامبر، نمایندگان خود در یَمَن را فرمان داد که به مدینه بروند و محمدِ مدعی پیامبری را بازداشت نموده، به ایران بفرستند! هنگامی که نمایندگان خسرو پرویز به مدینه رسیدند، پیامبر از جانب غیب به آنان خبر داد که دیشب خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه کشته شد. نمایندگان حکومت ساسانی از شنیدن این خبر شگفتزده شدند و به یَمَن بازگشتند. هنگامی که شیرویه به پادشاهی رسید، به باذان نامهای نوشت، و حکم پدرش (خسرو پرویز) را لغو کرد و دستور داد تا از هرگونه آسیب رساندن به محمد (صلی الله علیه و آله) خودداری کنند[3]. بعدها همین ایرانیان در عصر پیامبر، از روی اختیار به آیین اسلام درآمدند و پیامبر نیز ایشان را به عنوان حاکم یَمَن و فرماندهان ارتش اسلام برگزیدند و این ایرانیان با جان و دل به حمایت از پیامبر پرداختند و علیه مرتدین و کفار جهاد کردند[4]. به راستی چرا شیرویه مانع از آسیب رساندن به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) شد؟ و این رازوارهای است که دست تاریخ و تاریخپژوهی از افشای پشت پردهی آن کوتاه است.
پوراندخت دختر خسرو پرویز نیز از کسانی بود که در مسیر حمایت از پیامبر اکرم تلاش نمود. طبری در تاریخ مشهور خود میگوید: «چنان بود كه پوران براى پيمبر هديه فرستاده بود و او صلى الله عليه و سلم پذيرفت»[5]. جالب است که بعدها پوراندخت در اثر «خالی شدنِ دربار ساسانی از مَرد» به حکومت میرسد، اما پس از مدتی به طرزی مشکوک و رازگونه از صفحه روزگار محو میشود[6]. برخی از سرداران سپاه ساسانی هم در زمان فتح ایران، به سپاه عرب پیوستند. هرچند این رفتار را با نگاهی بدبینانه میتوان حمل بر قدرتطلبی کرد، اما حمایت برخی نجبای ساسانی از پیامبر اعظم را به هیچ روی نمیتوان حمل بر جاهطلبی نمود. چه اینکه این حمایتها در زمانی رخ میداد که اسلام قدرت قابل توجهی در عرصهی بینالملل نداشت و پیامبر نیز هیچگاه حکومت ایران را تهدید نکرده بود و از این جهت خطری برای دربار ساسانی وجود نداشت.
پینوشت:
[1]. بنگرید به «بشارت اوستا و متون پهلوی درباره اسلام»
[2]. ابوالفضل محمد بن حسين بيهقى، تاریخ بیهقی، تهران: انتشارات مهتاب، ۱۳۷۴. ج ۲ ص ۴۷۲
[4]. تاريخ طبری، ترجمه ی ابو القاسم پاينده، تهران، نشر اساطير، ۱۳۷۵، ج۳، ص۱۱۴۲-۱۱۴۴ ؛ ج۴، ص ۱۲۸۶
و تاریخ بلعمی، تهران: انتشارات سروش،۱۳۷۸، ج۲، ص827-۸۲۵-۸۴۲ و ابن اثير جزرى، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه عباس خليلى و ابو القاسم حالت، تهران، انتشارات مؤسسه مطبوعات علمى، ۱۳۷۱، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۱ و مجمل التواريخ و القصص، به تصحیح ملكالشعراء بهار، تهران: نشر كلاله خاور، ص ۲۵۲
[4]. بنگرید به «حقایقی شگفتانگیز از مسلمان شدن ایرانیان یَمَن در عصر پیامبر» و «ایرانیان و جهاد علیه اعراب مرتد در عصر پیامبر»
[5]. تاريخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران: انتشارات اساطير، ۱۳۷۵. ج ۴ ص ۱۵۹۰
[6]. بنگرید به «رمزگشایی از سرنوشت پوراندخت (دختر خسرو پرویز)»
دیدگاهها
ناشناس
1393/05/27 - 18:58
لینک ثابت
اینها همه اش سنده بر اینکه
سماع
1396/01/28 - 11:38
لینک ثابت
برقافله نوع بشر در همه عالم،
ss8248
1393/06/02 - 01:42
لینک ثابت
نگاهی به تاریخ نگاری
سوشی
1393/06/15 - 22:01
لینک ثابت
چه جالب ادمین محترم نظرات
tbf
1394/11/06 - 14:18
لینک ثابت
مثلا چی بوده که جوابی نداریم!
احسان
1395/09/08 - 13:13
لینک ثابت
به نظر من جنگهای دروغین
ایرج
1396/01/28 - 11:34
لینک ثابت
داشتن مخالف با شعور، اقبال
افزودن نظر جدید