هویت ایرانی اسلامی
نوروز باستانی متفاوت از نوروز ایرانی است. در نوروز باستانی، طبق اسناد تاریخی، چه بسا نوروز در وسط پاییز یا تابستان برگزار میشد. اما نوروز ایرانی مختص آغاز بهار است. همچنین شاهان گردنکش برای تحمیل نوروزِ مدّنظر خود به مردم، مجازاتهای سنگینی را إعمال کردند. گذشته از همه این سخنان، نمادهایی که امروزه سمبل نوروز است، متفاوت با نمادهای باستانی است. از قرآنِ سفره هفتسین گرفته تا دیوان حافظ و ماهیِ قرمز و دعای یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ !
جمشید گرشاسب چوکسی (استاد دانشگاه ایندیانای ایالات متحده امریکا و سرپرست برنامههای مطالعاتی خاورمیانه در این دانشگاه) به روشنی میگویند که گرویدن مردم آذربایجان به اسلام، از روی اختیار و اغلب عاری از تحمیل بود و نشر اسلام در آذربایجان در اثر نهضت فرهنگی تبلیغی برخی مبلغین اسلام صورت گرفت.
باستانگرایان، علماء و روحانیون شیعه را به چالش فراخواندند! میگویند که چرا امثالِ شهید محسن حججی باید سر بدهند؟ ولی علماء فرزندان خود را به جنگ نمیفرستند؟ در پاسخ باید بگوییم که تا امروز بیش از 30 طلبه و روحانی در دفاع از حرم در سوریه به شهادت رسیدند...
باستانگرایان، علماء و مراجع عظام را به چالش فراخواندند! میگویند که چرا امثالِ شهید محسن حججی باید سر بدهند؟ ولی علماء فرزندان خود را به جنگ نمیفرستند؟ در پاسخ باید بگوییم که آیت الله عباس کعبی، از علمای بنام اهواز و عضو مجلس خبرگان رهبری، به این چالش پاسخ مثبت دادند. ایشان هم خودشان به سوریه رفتند و هم فرزندشان در آزادسازی منطقه نُبُل و الزهراء سوریه حاضر بودند...
برخی افتخارشان این است که در دوره ساسانی، دو زن ایران مدتی در ایران به حکومت رسیدند. این جماعت به شما نمیگویند که این دو زن (آزرمیدخت و بوراندخت) در اثر بیمرد شدن دربار ساسانی چند روزی حکومت کردند و در انتها نیز توسط زرتشتیان کشته شدند! اما بانویی را میشناسیم، در قم که میلیونها مَرد در محضر او پیشانی بر خاک میسایند. او نه بر چند وجب خاک سیاه، بلکه بر میلیونها دل نورانی حکومت میکند.
در جامعه بشری به ویژه در ایرانِ امروز، دو رویکرد در مطالعه تاریخ وجود دارد. یک رویکرد غیر انسانی و دیگری رویکردی انسانی! رویکرد نخست، از سوی کسانی است که تاریخ میخوانند برای خودنمایی، برای اینکه در دنیا امروز، «خود» را نشان دهند. اما در رویکرد دوم، تاریخ به مثابه یک مدرسه انسانساز است. در این مدرسه، انسان از مطالعه و تبیین بدیهای خود و نیاکانش شرم نمیکند. چون هدف، عبرتآموزی است. مقصود، درس گرفتن از تاریخ است.
برخلاف آرتمیس یونانی که از سر قدرتطلبی حتی به هموطنان خود رحم نکرد و در نهایت نیز آبروی خود را پای شهوترانی از دست داد، لیکن مرضیه دباغ حدیدچی، آهنگرزادهای بود که از متن جامعه برخاست. نه اشرافزاده بود و نه شاهزاده. روزها و ماهها شکنجههای سخت و طاقتفرسا را در زندانهای ساواک تحمل کرد، اما حاضر نشد که از وطن، شَرَف و آرمانهای ملت ایران دست بردارد.
پیامبر و اهل بیت، نماد «هویت انسانی» هستند و عامه ایرانیان از این جهت که انسان هستند، تابعِ نمادهای هویتِ انسانی هستند. پس پیامبر و اهل بیت از این طریق، نماد هویتِ ایرانیان هستند، به ویژه نمادِ هویت مذهبیِ ایران... این سخن ما نیست. بلکه سخن و منشِ فرهیختگان و بزرگان ایرانی است، که در سختترین شرایط، حافظ این هویت بودند.
اگر در تاریخ به خوبی نگاه کنیم، و در شاهکارهای ادبی ایران سیر و سیاحت کنیم، درخواهیمیافت که بزرگترین مفاخر علمی و ادبی تاریخ این سرزمین، پر از کلمات عربی است. از آثار ابنسینا و ابوریحان بیرونی و خواجهنصیر طوسی گرفته تا آثار سعدی، مولوی، حافظ همگی سرشار از کلمات و عبارات عربی است. حتی فردوسی (که در شاهنامه از کلمات عربی نیز استفاده کرده است) اصل کتاب خود را در بحر متقارب (وزن فعولن فعولن فعولن فَعَل) سروده است.
آیا باید به چنین «دنیای ننگین»ـی التماس کرد؟ دنیایی که آل سعود، رئیس کمیته حقوق بشر آن است! آیا باید به این دنیا چشم امید داشت؟ باید در مقابل آن زانو زد؟ و اصلا چرا امریکا و اسرائیل و انگلیس از آل سعود حمایت میکنند؟ جز اینکه آل سعود، نسخهای دروغین و انحرافی از اسلام ارائه میکند که مطابق میل و اراده جهانخواران است؟ اگر دین نداریم... آزاده باشیم.
برخی ناجوانمردانه مدعی شدند که یعقوب لیث در مقابلِ محمد بن جعفر طیار جنگید! سپس مدعی شدند که محمد بن جعفر طیار در شوشتر، گنبد و بارگاه دارد. اما یعقوب لیث ندارد! در پاسخ میگوییم محمد بن جعفر طیار اولاً از بزرگان دینی بود که به دلیل کرامات و فضائل همواره برای مردم ایران محترم بود. ثانیاً وی ابداً در مقابل یعقوب لیث قرار نداشت. اصلا بین اینها حدود 200 سال فاصله زمانی بود.
قانون شريعت، كه در اسلام حاكى از امر و اراده الهى است،از جهت اخلاقى مخصوصا قابل ملاحظه است و رعايت انسانيت و پاس حقوق ديگران، مبناى اساسى بسيارى از احكام آنست. درين قانون گوئى انسان هيچ حقى ندارد مگر آنكه خدا نيز سهمى در آن حق داشته باشد. اما سهم خدا عبارت است از امر او به اينكه حق هر كس بايد به او داده شود و هيچ كس حق ندارد، به آنچه تعلق به ديگرى دارد تخطى كند.
حكمت اسلامی براى اروپاییان مايه اعجاب بود و خضوع. از موارد جالبى كه اين حالت اعجاب نصارا را نسبت به حكمت و فرهنگ اسلامى نشان مىدهد يك رساله لاتينى است از مؤلفى مجهول که در اواخر كتاب، جائى كه اشارت دارد به انبيا كه منبع وحى الهى بودهاند، نام محمد (ص) را هم در رديف نام موسى (ع) ذكر میكند و حاكى است از تاثير و نفوذ فوق العاده حكمت اسلامى در اذهان و افكار علماء و حكماء اسكولاستيك.
خوان کول (Juan Cole)، کارشناس مسائل خاورمیانه و استاد تاریخ دانشگاه میشیگان معتقد است برخلاف ادعای افراد متعصب و تندرو، مسلمانان از مردم سایر ادیان خشنتر نیستند. او گزارشی ارائه میدهد از کشتارهایی که پیروان ادیان مختلف انجام دادهاند و از این طریق نشان میدهد که در واقع سهم مسلمانان از این ماجرا بسیار کمتر از سایرین بوده است.