این ره که تو میروی به ...؟!

  • 1392/03/12 - 02:22
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ایراداتی که به صوفیه و بزرگان آن وارد است، گفتن کلمات و جملاتی است که خود ایشان نام شَطَح بر آن گذاشته اندو دیگران را به نادانی درباره ی مفاهیم این جملات کفرآمیز متهم می کنند.
بیراهه

از اشکالات اساسی که به فرقه ی گمراه صوفیه از آغاز پیدایش وارد است، گسستن حریم احکام در زمینه های مختلف و بی اعتنایی و پشت پا زدن به احکام صریح دین مانند رقص و سماع، ریاضت ها و گوشه نشینی های نهی شده، ایجاد خانقاه و ترک نماز است. برای مثال در رياضت کشی های صوفیه درباره ابوبکر شبلي از بزرگان این فرقه نقل شده؛ (به اول که به مجاهده دست بر گرفت سالهاي دراز نمک در چشم کشيدي تا در خواب نشود و گويند که هفت من نمک در چشم کرده بود). [1]
 آیا این اقدامات و نظیر این اعمال که در کتب صوفیه به عنوان شرح حال از بزرگان نوشته شده، با مبانی دینی و یا حتی موازین عقلی مساوات و هم خوانی دارد؟ کسانی که سنگ صوفیه را به سینه می کوبند و با گرفتن دست پیش، از منتقدان می خواهند تا کتب سراسر اشکال متصوفه را مطالعه کنند؛ در برخورد با این موارد، چرا منفعلند؟!

از ایرادات دیگری که به صوفیه و بزرگان آن وارد است، گفتن کلمات و جملاتی است که خود ایشان نام شَطَح برآن گذاشته اند و دیگران را به نادانی درباره ی مفاهیم این جملات کفرآمیز متهم می کنند. شيخ عطار نقل مي کند که، (بايزد را گفتند روز قيامت که مي شود مردم در زير لواي محمد (ص)، جمع مي شوند؛ گفت به خدا قسم که لوا و پرچم من از لواي محمد (ص) بزرگتر است). [2] آن ساده اندیش صوفی مسلک که شطحیات را نشانه ی عظمت بزرگان تصوف می داند پاسخ بدهد که، این کلام از بایزید بسطامی چه مفهومی جز خروج از دایره ی اسلام و مسلمانی دارد؟! کسی که خود را از اشرف مخلوقات و بهانه ی خلق کائنات برتر می شمارد، آیا نباید در عقل و ادراک او و پیروانش تردید کرد؟! آیا نباید با ایشان معامله ی پیامبران دروغین نمود که به حق مسیلمه ی کذاب ها هم چنین ادعایی نداشته اند. و جمله ما اعظم شأني [3] که فقط در حق خداوند متعال سزاوار است، گفته شده که هميشه ورد زبان او بوده (به اين معنا که چه مقامم بالا است) و صدها نمونه از اين قبيل کفريات از اين شخص داريم.

آقای صوفی؛ این ره که تو میروی به ناکجا آباد است! دیر نیست تا که بخواهی دست از عقاید باطل خویش بشویی و راه و مسیر اسلام ناب محمدی که همان طریق اهل بیت پاک اوست، را بپیمایی.

 

منابع:

1- تذکره الاولياء، شيخ قربه الدين عطار، جلد 2، ص 164

2- تذکره الاولياء، ج 2، ص 112

3- تذکره الاولیاء عطار نیشابوری,ص112

دیدگاه‌ها

دیگر مطلب کم آوردید و مطالب خود را کپی میزنید!!!!! این مطلبی که بیان کردید با بررسی های بنده هزاربار در منابع خبری منتشر شده و جالی است که در همین پایگاه دقیقا 7بار به طریق مختلف بیان کردید!!!! و شما جمع اوری کردید و عنوانش را عوض کردید!!!!! دوست عزیز این ره که تو میروی به ترکستان است نه این ره که ما میرویم

پس اگر هزار بار منتشر شده و شما هم مطالعه کردین و تاثیری بر شما نداشته پس واقعاً نرود میخ آهنین در سنگ!

خیلی حرف بی ربطی زدید!!! منظور این بنده خدا این بوده که اگه راست میگید مطلب تکراری نذارید و مطلب جدید منتشر کنید شما میگید نرود میخ آهنین در سنگ!!!!!! واقعا باید تاسف خورد از این استدلال و طرز برخوردتان!!! به جای اینکه اشتباه خودتان را قبول کنید و با برخورد خوب باعث بشید مخاطبانتان زیاد بشه میاید توهین میکنید به کسی که نقد کرده و اتفاقا خیلی به جا هم بوده!!!شما چند مورد همین شعر را به کار بردید که دقیقا توهین مستقیم به مخاطب است!!

دوست بزرگوار جناب آقای حسینی اولاً که ماقصد توهین به کسی را نداشته و نداریم ثانیاً این شعر نیست و مثَل است ثالثاً اشکال اصلی ایشون به تکرار مطلب نیست...یا این مطلب حق است و ایشون باید با یکبار خوندن اون قانع می شد ویا به زعم ایشون حق نیست و تکرار هزار باره ی اون هم فایده ای در حق این آقا نداشته و به دنبال ادله و بهانه های دیگر است... درخانه اگر کس است یک حرف بس است

با عرض سلام خدمت برادران مسلمان سماعی در سلسله علیه گنابادی وجود ندارد. با توفیق خداوند متعال در همه مجالس (شبهای دوشنبه و شب جمعه) نماز به امامت یکی از آقایان مشایخ یا ماذونین برقرار است. همانطور که دیدار سید بحرالعلوم را با جناب آقای نورعلیشاه اول بدلیل ضعف سند قبول ندارید به همین ترتیب نباید با یک سند از تذکره الاولیا ( گو اینکه مورد قبول ما می باشد) این مطلب را سندیت دهید.

پس می فرمائید که تذکره الاولیا مطالب خلاف واقع هم دارد؟ چطور متوجه شویم که کدام مطلب آن صحیح و کدام کذب است؟ با این ادعا اوضاع اسلاف صوفیه بکلی دگرگون می شود!

بزرگان این سلسله بسیار آدم های فهمیده هستند و هم دانش ظاهری و هم باطنی دارند تردیدی ندارم

باسلام برادر بزرگوار،ما منکر دانش ظاهری افراد نیستیم ولی علم باطنی مختص رسول خداست و اهل بیت مطهر ایشان و در سایر علمای بزرگ هم باید این امر اثبات شود. پس حرف شما صرف ادعاست و باید بتوانید اون رو اثبات کنید. باتشکر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.