هواپونوپونو، مدعی برتری قدرت فکر بر ماده
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هواپونوپونو یک معنویت بومیان هاوایی است، هواپونوپونو فرایندی است که در آن، مسئولیت اتفاقات زندگی، کلاً بر عهده شخص گذاشته میشود و عوامل بیرونی، اعم از انسانی یا طبیعی نادیده گرفته میشود. دکتر «ایهالیاکالا هیولن» روانشناس اهل هاوایی، روش به روز شده هواپونوپونو را از مورنا )رهبر روحانی) فرا گرفته و به دکتر «جو وایتلی» هم آموخت و وی هواپونوپونو را در کتاب محدودیت صفر، تبیین و منتشر کرد.
جو ویتالی با نوشتن کتاب محدودیت صفر، روش هواپونوپونو رو پاکسازی میداند و تاکید دارد که پاکسازی کمک میکند تا روح از اسارت درآمده و رها و آزاد شود. جو ویتالی، داستانی از دکتر هیولن و خودش را چنین تعریف میکند: «عصر یک روز دوشنبه، دکتر هولن تصمیم گرفت، بیرون غذا بخورد. آخر هر هفته در شهر کوچک ما، همه در تلاشاند تا توریستها را به اینطرف و آنطرف ببرند و روز دوشنبه را تجدیدقوا کنند. فقط یک غذاخوری بود که فکر میکردم باز باشد. غذاخوری برگر بارن که همبرگر هم سرو میکرد؛ اما حتی اسم آنجا را هم نیاوردم؛ چون میدانستم که دکتر هولن فقط غذای سالم میخورد. از طرفی، خودم هم با تغییر سبک زندگیام و عادات جدید غذا خوردنم، جرأت نمیکردم حتی در حوالی رستوران فست فود رانندگی کنم؛ اما در آخر، آنجا را به او معرفی کردم. او که کاملاً هیجانزده به نظر میرسید، گفت: «به نظرم برگر فوقالعاده است!»
پرسیدم:«مطمئنی؟!» جواب داد: «بله! من برگر خوب را دوست دارم». ما تا آنجا رانندگی کردیم؛ سپس ماشین را پارک کرده و به داخل رفتیم و نشستیم. در منوی غذا، غذاهای سالم انگشتشماری بود. دکتر هولن این طور سفارش داد: «من دو برابر گوشت با دو برابر پنیر و نان سفید میخواهم».
نزدیک بود از تعجب شاخ در بیاورم. چنین غذایی را فقط کسی سفارش میداد که میخواهد درجا سکته قلبی کند. گوشت؟ پنیر؟ نان سفید؟ حتی نمیتوانستم تصورش را هم بکنم. باورم نمیشد که خودم هم همان غذا را سفارش دادم. خب با خودم فکر کردم اگر برای یک استاد معنوی خوب است، برای من هم خوب خواهد بود!
از او پرسیدم: «نگران پنیر و گوشت و نان نیستی؟» گفت: «نه اصلاً! من هر روز صبح، برای صبحانه هاتداگ سرد میخورم و واقعاً از آن لذت میبرم». با تعجب گفتم: «واقعاً؟» او گفت: «غذا برایت خطرناک نیست؛ بلکه فکری که در مورد غذا میکنی، مضر است». این حرف را قبلاً هم شنیده بودم؛ اما هرگز باورش نکرده بودم. همیشه فکر میکردم که قدرت ماده، بیشتر از فکر است، اما شاید در اشتباه بودم».[1]
نکتهای که جوویتالی از دکتر هیولن فرا میگیرد این است که اثر فکر و ذهن، بیشتر از واقعیت خارجی است. این همان بحث قدرت ذهن در شبه معنویت تفکر نوین است. حقیقت آموزه هواپونوپونو این است که با گفتن عبارات و اصلاح باورها و خاطرات ذهنی، میتوانیم اتفاقات ناگوار زندگی را اصلاح و برطرف کنیم و به ثروت و سلامتی برسیم.
عبارتهایی که باعث اصلاح افکار و تصحیح خاطرات میشود، عبارت است از:
1. «متأسفم» که از افکار، باورها، احساسات و انرژیهای ناشی از خاطرات گذشتهام، آگاه نبودهام.
2. «لطفاً مرا ببخش» که به خاطر بیتوجهی به درونیاتم در حال تجربه مسائل فعلی هستم.
3. «متشکرم» که مرا از این افکار، باورها، احساسات و انرژیها، پاک و رها میکنی.
4. «دوستت دارم».
در هیچ مجمع علمی و آزمایش تجربی، با متد علمی، این ادعای هواپونوپونو ثابت نشده است؛ بلکه چون یک زیست خیالی و دوری از واقعیات را هم همراه دارد، آسیبهای روحی و اجتماعی به بار میآورد. مردم به علت تشنگی به مباحث معنوی، سراغ مصادیق غلط میروند. این مباحث خرافی، به علت تکرار و گستردگی، کمکم تبدیل به باور عمومی شده است.
پینوشت:
[1]. محدودیت صفر، جو ویتالی و ایهالیاکالا هولن، مترجم مژگان جمالی، انتشارات کتیبه فارسی، 1396.
محمد جواد نصیری
دیدگاهها
مجتبی عبدالمالکی
1402/11/22 - 22:26
لینک ثابت
سلام من هم با این دوره ها
عادل
1402/12/04 - 17:38
لینک ثابت
لا اقل یکم مطالعه و تامل کنید
نصیری محمد جواد
1402/12/07 - 22:41
لینک ثابت
سلام وقت بخیر. اگر کمی تفکر
افزودن نظر جدید